خبر خوش برای دوستداران اکشنهای دهه ۸۰: منفجر کردن سر و تخمهای اشرار همچنان کار RoboCop است و وظیفهاش… پایاننیافته است. گسترش مستقل برای RoboCop: Rogue City سرگرمکننده و باورپذیر سال ۲۰۲۳، RoboCop: Rogue City – Unfinished Business، سفر بیامان Robo را از خیابانهای پر از زباله Old Detroit به سوی بلندیهای بهشدت محافظتشده برج OMNI در یک کشتار ۱۰ ساعته کاملاً جدید میبرد. خبر بد اینکه با سلاحها و گونههای جدید اندک دشمنان، اکشن Unfinished Business هرگز به اندازهای بالا نمیرود که با صعود تدریجی محیط خود مطابقت داشته باشد یا خود را چیزی فراتر از یک تکرار از نسخه اصلی نشان دهد. همچنان خشونت فوقالعادهای برای لذت بردن در اینجا وجود دارد، اما این نوعی سرگرمی سادهلوحانه است که به همان اندازه که وحشیانه است، آشناست.
برخلاف فیلم اسپلترفست علمی تخیلی Dredd محصول ۲۰۱۲، اکشن Unfinished Business تقریباً بهطور کامل در یک آسمانخراش اتفاق میافتد، و RoboCop را میبینیم که راه خود را از لابی تا طبقات بالا باز میکند، در حالی که در پی برخی تجهیزات دزدیده شده OCP است. کمی هم از BioShock قرض گرفته است، زیرا Robo در ابتدا توسط یک دستیار ناشناس در آن سوی یک رادیوی دوطرفه راهنمایی میشود، که به نیمه اول داستان یک حس رازآلود جذاب میبخشد – حتی اگر هرگز با هیچ پیچش داستانی تکاندهندهای شبیه به اثر کلاسیک زیر آب Irrational Games به اوج نرسد.
همانند بازی پیشین، موفقیت داستانسرایی Unfinished Business تا حد زیادی به ایفای نقش بیتفاوت و اغلب خندهدار پیتر ولر، ستاره اصلی RoboCop در نقش اصلی بستگی دارد. چه او در حال تکرار عبارات نمادین فیلمها باشد و چه بهطور ظریف تقریباً هر کسی را که ملاقات میکند به سخره بگیرد، اجرای ولر یک سروگردن بالاتر از بقیه است. البته، این معیار فوقالعاده بالایی برای پشت سر گذاشتن نیست، زیرا بازیگران مکمل اغلب این حس را القا میکنند که توسط صداپیشگیهای موقت و عجولانهای صداگذاری شدهاند که کسی فراموش کرده است آنها را با نسخههای واقعی جایگزین کند، و به نظر میرسد که هر کدام از مجموعهای کمعمق از کلیشههای شخصیتی استفاده میکنند، و تشخیص یکی از دیگری را واقعاً دشوار میکند. درنهایت، خوشحال بودم که تا اوج خونین و گلولهباران Unfinished Business همراهیاش کنم، با وجود این واقعیت که احساس نمیکردم نیازی باشد روی هیچکس غیر از اراذل و اوباشی که مستقیماً در مسیر هدفم ایستاده بودند تمرکز کنم.
تجارت طبق معمول
بااینحال، ورای داستان، Unfinished Business یک بازه ۱۰ ساعته نسبتاً یکنواخت است، زیرا بااینکه حجم اشراری را که باید به آنها شلیک کنید افزایش میدهد، به اندازه کافی تلاش نمیکند تا تنوع روشهایی را که با آنها این کار را انجام میدهید گسترش دهد. اگر Rogue City سال ۲۰۲۳ را بازی کردهاید، پس از قبل اکثر چیزهایی را که مبارزه Unfinished Business ارائه میدهد تجربه کردهاید. یک بار دیگر، میتوانید گلولهها را از دیوارها کمانه کنید تا بهطور شیک دشمنان پنهان شده در پشت سنگر را هدف قرار دهید، در تقریباً هر دری که با آن روبرو میشوید با حرکت آهسته و پر از خونریزی نفوذ و پاکسازی انجام دهید، و بشکههای انفجاری را پشت سر هم شلیک کنید درحالیکه هر جنایتکاری را که با آن روبرو میشوید RoboStop و RoboDrop میکنید. همه اینها با همان ذوق خشنودکننده طرفداران ارائه میشوند، از گرافیکهای سبز رنگ شبیه به Apple IIe نمایشگر Head-Up Robo گرفته تا موسیقی متن نمادینی که همراه با افزایش تعداد دشمنان بالا میرود، و این مطمئناً هنوز تأثیر زیادی دارد. فقط مایه شرمساری است که سیستمهای ارتقاء مهارت و Auto 9 ظاهراً بدون تغییر کپی شدهاند. شما دقیقاً همان مزایا را باز میکنید، مانند گلولههای سوراخکننده زره و توانایی انحراف خودکار آتش دشمن ورودی، فقط این بار کمی سریعتر به لطف زمان اجرای کوتاهتر داستان.
حداقل چند نوع جدید از دشمنان مکانیکی برای مقابله وجود دارد، اگرچه هیچکدام واقعاً اوضاع را بهطور چشمگیری تغییر نمیدهند. من متوجه شدم که بهطور مداوم از توانایی حرکت آهسته بازگشتی Robo برای مقابله با روبوبمبهای تندرو که بهسرعت به سمت شما میغلتند، و همچنین دستههای پهپادهای امنیتی پرنده که بهطور غیرقابلپیشبینی در هوا در بالا میچرخند استفاده میکنم. اما درحالیکه کیلباتهای چابکی که در اطراف محیط میچرخند در ابتدا تهدیدآمیز به نظر میرسند، بهسرعت ثابت میکنند که بهاندازه یک شیشه غذای کودک مقاوم هستند، زیرا من یا جمجمههای روباتی آنها را با یک شلیک سریع گلوله میشکنم یا بهسادگی آنها را برمیدارم و مانند دستمال کاغذی کاتانا به دست پرتاب میکنم، حتی در سختترین تنظیمات دشواری.
خود برج OMNI فضای جالبی برای میزبانی کشتار ارائه میدهد، از بازی ویدیویی پرجنبوجوش و سینمایی که در منطقه استراحت یافت میشود تا زیرزمین پر از کیسه زبالههای بخش مدیریت زباله (به همراه یک دستگاه فشردهسازی زباله به سبک Star Wars برای منفجر کردن دیوانهوار راه خود به بیرون). بااینحال، اینها استثنا هستند، و بیشتر قتل عام در راهروهای بتنی بیروح بین آنها رخ میدهد. مطمئناً این چیزی است که از یک تور در یک دیستوپیای شرکتی انتظار میرود، اما این باعث نمیشود که سورپرایزهای سرگرمکنندهای زیادی ایجاد کند. با وجود گالری چشمگیر خونریزی و جلوههای ذرات که بر روی هر تیراندازی میبارند، زمانهایی بود که فضاهای داخلی کسلکننده Unfinished Business باعث میشد کمتر شبیه یک ماجراجویی اکشن هیجانانگیز باشد و بیشتر شبیه پرسه زدن در حلقهها در پارکینگ مرکز خرید باشد و سعی میکردم بفهمم کجا 6000 SUX خود را گذاشتهام.
بااینحال، بزرگترین مشکلی که من با تیراندازی Unfinished Business داشتم همان مشکلی بود که در Rogue City سال ۲۰۲۳ پیدا کردم. یعنی Auto 9 امضای Robo – که با مهمات نامحدود، ویژگیهای بهراحتی قابل ارتقا و یک فاکتور خنک غیرقابلانکار برکت یافته است – دهها اسلحه گرم دیگری که در طول کمپین یافت میشوند را تقریباً بهطور کامل زائد میکند. آنقدر برای مقابله با هر چیزی که سر راه شما قرار میگیرد مجهز است که من هرگز دلیل خوبی برای غلاف کردن آن پیدا نکردم. این شبیه به یک ماجراجویی Star Wars است که در آن بهطور پیشفرض از یک لایتسیبر استفاده میکنید – احتمالاً هرگز آن را به کمربند خود نمیبندید و یک چوب گافی Tusken Raider را برنمیدارید تا با آن سرها را بشکنید.
یک استثنا وجود دارد: توپ cryo که در نیمه دوم معرفی میشود، ثابت کرد که ارزش چند بار فشار دادن ماشه شارژ شده را دارد، بهخصوص ازآنجاییکه گلولههای زیر صفر آن اهداف شما را به مجسمههای یخی فوری تبدیل میکنند که میتوانند متعاقباً مانند T-1000 خرد شوند. این یک سنت دیرینه بازیهای ویدیویی است که به Duke Nukem 3D بازمیگردد. اما در غیر این صورت من تقریباً هرگز نیازی به خم شدن و برداشتن هیچ اسلحه گرم افتاده دیگری احساس نکردم – و نه فقط به این دلیل که به نظر میرسد Robo مفاصل زانو یک مرد ۸۰ ساله را دارد (و همچنین صدای یک مرد ۷۸ ساله).
قانون مورفی
ساختار Unfinished Business بهطور مؤثری حول چرخهای ساخته شده است که در آن از Auto 9 خود برای کشتن عمیق انبوهی از مزدوران استفاده میکنید، مکث میکنید تا اختلافات بین شهروندان را در مأموریتهای جانبی که از حدودی خندهدار تا کاملاً مبتذل تغییر میکنند حل کنید، و سپس برخی از سوئیچها را میزنید و دریچهها را در بخشهای پازل اصلی آن میچرخانید تا مسیر پیش رو را قبل از ازسرگیری شعلههای بیامان و باشکوه خونریزی باز کنید. فقط تعداد انگشتشماری انحراف در طول مسیر وجود دارد که حداقل سعی میکنند آهنگ غیرقابلپیشبینی را با درجات مختلف موفقیت مخلوط کنند.
در یکی از مأموریتهای فلاشبک، ما میتوانیم جلیقه پوشیده از کولار الکس مورفی را در روزهای قبل از RoboCop بپوشیم، زیرا او و افسران همکارش برای بررسی محل اختفای برخی از جنایتکاران شناخته شده اعزام میشوند. من از این نگاه اجمالی کوچک به منشأ مورفی در حوزه مترو ساوت لذت بردم، حتی اگر شوخیهای بیحال بین جوخه او کمی از هدف دور بود، و تخممرغهای عید پاک سرگرمکنندهای برای یافتن در اینجا وجود داشت، از جمله یادداشتی که به ظهور شوم یک جنایتکار جدید در صحنه اشاره میکرد که من آن را در اینجا اسپویل نمیکنم.
بااینحال، محیط این سکانس فاقد تخیل است، زیرا محیط آسیاب متروکه آن کمی شبیه به محل صحنه «به صلیب کشیدن» بدنام مورفی است که در فیلم اول دیده شد، و مبارزه آن تا حدودی آشفته به نظر میرسد. جایی که RoboCop باید به دنبال اتهامات OCP بگردد تا سلامت رو به کاهش سریع خود را دوباره پر کند، مورفی معمولی گوشت و خون به نوعی بهطور جادویی آن را بین تیراندازیها به دست میآورد. این برای بسیاری از تیراندازان اولشخص معمول است، اما کمتر از آنچه انتظار داشتم، تضادی با بازی کردن به عنوان یک تانک متحرک دارد. از طرف دیگر، مورفی فقط میتواند اسلحه خدماتی قدیمی و خستهکننده خود را در دست بگیرد، که ناامیدکننده است، زیرا این یکی از معدود دفعاتی بود که من واقعاً میخواستم اسلحه گرمی را که پیدا کردم بردارم، اما نتوانستم. همه اینها انحرافی را ایجاد میکند که برای طرح مهم است، اما بازی کردن آن چندان قانعکننده نیست.
خوشبختانه، همین را نمیتوان در مورد مرحله آخر بازی گفت که در آن میتوانید یک مکانیزم ED-209 را هدایت کنید. این کشش فوقالعاده پر تب و تاب خدمات فن به شما امکان میدهد از توپهای بازوی دوقلو برای خرد کردن هر انسان بدشانسی استفاده کنید، انگار که آن مدیر بیچارهای هستند که احتمالاً باید در طول تظاهرات اصلی ED-209 در حمام پنهان میشد، با موشکبارانها از دیوارهای بتنی عبور کنید، و حتی در حالی که با رباتهای رقیب میجنگید، انگار که در یک درگیری کوچک از کایجوها غوطهور هستید، از روی مدل خط افق Old Detroit عبور کنید. مطمئناً، شاید بهاندازه کافی پالایششده نباشد، زیرا تا آن زمان من قبلاً صدها مزدور را با Auto 9 Robo به گوشت چرخکرده بسیار کارآمد تبدیل کرده بودم. اما نمیتوانم تظاهر کنم که در تمام این سکانس لبخند احمقانهای نداشتم، که کشتار را به سطوح مضحکی میبرد و آنقدر طولانی نمیماند که از بازی کردن به عنوان یک ماشین کشتار تقریباً شکستناپذیر استقبال کند.
من هرگز از دیدن خود RoboCop روی صفحه خسته نشدم. همانند بازی پیشین، زره فولادی صیقلی او کاملاً بینقص به نظر میرسد و به نظر میرسد که همیشه با چراغهای نئون محیطی روشن شده است، انگار که از سمت راننده فورد تائوروس روی پوستر فیلم ۱۹۸۷ بیرون میآید. بااینحال، بهغیراز خطوط صاف مدل شخصیتی دقیق فیلم Robo، زمختی قابلتوجهی در Unfinished Business وجود دارد، حداقل در نسخه PlayStation 5 که من بازی کردم. در طول مدتی که با آن کار میکردم، افت نرخ فریم، افت صدا، اشکالات انیمیشن، همگامسازی لب نامناسب، فیزیک ragdoll مضحک در طول نفوذهای آهسته، ناپدید شدن کامل شخصیتها در طول حرکات نهایی و صحنههای برش داستانی، و حتی گاهی اوقات کرش کردن به صفحه اصلی را تجربه کردم. بعد از مدتی شروع کردم به این فکر کردن که آیا عنوان «کسب و کار ناتمام» اشارهای به تلاش ابدی RoboCop برای عدالت است یا صرفاً اشارهای به وضعیت راهاندازی خود بازی.
دیدگاهتان را بنویسید