پس از فرار از محل یک تصادف مرگبار، آوا (با بازی چیس سوی واندرز) و دوستانش خود را با یک مشکل جدی مواجه میبینند.
اگر به اندازه کافی منتظر بمانید، همه چیز به حالت اول بازمیگردد. با این وجود، از فیلم اسلشر سال ۱۹۹۸ با عنوان من میدانم تابستان گذشته چه کردی زمان زیادی گذشته و ممکن است طرفداران ندانند که آخر هفته گذشته چه کار کردهاند، چه برسد به ۲۷ سال پیش.
اما پس از آن شش فیلم _Scream_ نمیتوانند اشتباه کنند، بنابراین برای این دنباله میراثی درخشان به Southport، کارولینای شمالی بازمیگردیم، که آوا (با بازی چیس سوی واندرز) دوست داشتنی، دانیکا (با بازی مدلین کلاین) کودن، تدی (با بازی تایریک ویترز) ورزشکار، میلو (با بازی جونا هاور-کینگ) افسرده و استیوی (با بازی سارا پیجون) عجیب و غریب را معرفی میکند، که ویژگی اصلی او فقیر بودن است. یک سال پس از کشتن تصادفی یک نفر – در Reaper’s Curve، البته – آنها شروع به دریافت پیامهایی میکنند که میگوید: «من میدانم تابستان گذشته چه کردی»، سپس یکی یکی انتخاب میشوند.

تفاوت این بار چیست؟ یک گروه تازه و عمدتاً زن، به رهبری جنیفر کیتین رابینسون (انتقام بگیر) به عنوان کارگردان و لیا مککندریک (MFA) به عنوان نویسنده همکار. و بازگشت چهرههای قدیمی مورد علاقه، جولی جیمز (با بازی جنیفر لاو هیوت) و ری برانسون (با بازی فردی پرینز جونیور)، که اکنون میانسال هستند، اما هنوز با آسیبهای روحی دهه ۱۹۹۰ خود دست و پنجه نرم میکنند.
آدم بد یک حریف ناشی و نه چندان ترسناک است.
قهرمانان، بچههای پولدار با والدین ثروتمند و وسواسهای سلامتی خود، آنقدر گروهی غیردوستداشتنی هستند که گاهی اوقات احساس میکنیم در حال تماشای یک اسپینآف Selling Sunset هستیم که در آن چاقو زدن از پشت واقعاً از کنترل خارج میشود. و املاک و مستغلات در این طرح نقش دارند. پدر فوقالعاده متصل تدی (با بازی بیلی کمپبل) به امید افزایش قیمت خانههای محلی، قتل عام سال ۱۹۹۷ را «از اینترنت پاک کرد»، انگار که این کاری است که انسانها واقعاً میتوانند انجام دهند. اگر ارجاعات ناشیانه هستند – یک شخصیت آشنا (بدون اشاره به نام، مرده) در یک سکانس خیالی ظاهر میشود – دیالوگ بدتر است. دانیکا میپرسد: «فکر میکنی این نوعی کارمای لعنتی برای کاری است که انجام دادیم؟» آوا پیشنهاد میکند: «نمیدانم – شاید.»
صحنههای قتل چندان بهتر نیستند. آدم بد با یک قلاب بزرگ، لباس روغنی ماهیگیر و چکمههای له شده، یک حریف دست و پا گیر و نه چندان ترسناک است، و تنها یک مرگ بیشتر از پاشیدن خون در حافظه باقی میماند. برای فرنچایزی که درباره این است که گذشته چقدر بر ما سنگینی میکند، به طور کنایهآمیزی – آب کافی برای توجیه بازگرداندن جولی، ری و شرکت به صحنه وجود ندارد. آیا آنها در وهله اول فقط طعمه ماهیگیر نبودند؟
شاید یک راهاندازی مجدد کامل بهتر بود. یا حداقل از نظر مفهومی کمتر گیج کننده. این یک چیز است که Scream به شیطنت متا خود در طول اعصار ادامه میدهد، یا Final Destination یک دسته جدید از مردم را نفرین میکند. اما گرفتار شدن نسل دیگری از جوانان Southport در دقیقاً همان شرایط آنقدر بعید است که توهین آمیز باشد. طرفداران Urban Legend، ممکن است نوبت شما بعدی باشد.
این اسلشر بیمحتوا با یک چشمک هشدار میدهد: “نوستالژی بیش از حد ارزشگذاری شده است.” مشکل این است که به غیر از شخصیتهای جدید زننده که به پایانهای فراموش نشدنی میرسند، این تمام چیزی است که برای ارائه دارد.
دیدگاهتان را بنویسید