وقتی ۱۷ کودک از یک کلاس درس در مدرسه ابتدایی میبروک به شکلی غیرقابل توضیح در یک شب ناپدید میشوند، جامعه از هم میپاشد. واقعا چه اتفاقی افتاد؟
Weapons تقریبا فورا شلیک آغازین خود را انجام میدهد. یک پیشدرآمد افتتاحی، که توسط یک راوی بچه روایت میشود، توضیح میدهد که ادعا میکند یک “داستان واقعی” است که در آن “افراد زیادی به شیوههای واقعا عجیب و غریب میمیرند”. سپس شاهد حادثه محرک هستیم: یک شب، ساعت 2:17 بامداد، 17 کودک مدرسهای از شهر خیالی میبروک از خواب بیدار میشوند، از خانههای خود خارج میشوند و به داخل شب میدوند، بازوهایشان به طرز عجیبی کشیده شده، مقصد نامعلوم – با موسیقی متن، شوم و به طرز غریبی شیرین، آهنگ “Beware Of Darkness” از جورج هریسون.

اینگونه دومین فیلم بلند زک کرگر به عنوان کارگردان انفرادی آغاز میشود (با احتساب اعتبار مشترک کارگردانی او در کمدی جنسی عمارت پلیبوی 2009 با عنوان Miss March). این داستانی در مقیاسی بسیار بزرگتر از فیلم عالی Barbarian محصول 2022 است، و حتی از نظر روایی بازیگوشتر از پیچش میانی آن فیلم است: باز کردن رمز و راز کودکان گمشده در شش فصل، که هر کدام بر روی یک شخصیت متفاوت در یک جدول زمانی تقریبا همزمان به سبک Rashomon تمرکز دارند.
فیلمنامه کرگر به طرز قابل توجهی خوشساختار است، اما او رویکردی دقیق و ماهرانه را اتخاذ میکند.
این فیلم تقریبا شبیه یک تریلر شروع میشود، جذاب و عصبی، خشم و اندوه آشکار شهر را در بر میگیرد که بر سر کودکان غایب آوار شده است. سرزنش در ابتدا بر دوش معلم، جاستین (جولیا گارنر، عالی) میافتد، که کل کلاس او به جز یک پسر بدبخت ناپدید میشوند، و این دیدگاه او است که ابتدا به آن میپیوندیم، و پس از آن آرچر (جاش برولین)، یکی از والدین کودکان گمشده، که جستجوی وسواسی او برای پسرش به مسیرهای تاریکی منتهی میشود.
این فیلم به صورت اپیزودیک و با یک تعلیق در پایان هر بخش پخش میشود، و با تمرکز بر شخصیتهای فرعی، هرچند ظاهرا، دسیسهها به طور تصاعدی افزایش مییابد، حرکتی که ممکن بود زیادهروی به نظر برسد، اگر به طرز ماهرانهای در طرح اصلی گنجانده نمیشدند. فیلمنامه کرگر به طرز قابل توجهی خوشساختار است، اما او رویکردی دقیق و ماهرانه را اتخاذ میکند، و آشکارا آگاه است که شخصیتها را با هیچ ترفند غیرخطی مبهم نکند.
این فیلم همچنین یک تعادل ماهرانه از لحنها است. این یک فیلم جدی است، با اشارههایی به تیراندازی در مدارس، خشونت پلیس، اعتیاد به الکل، اعتیاد به مواد مخدر و غم و اندوه، اگرچه نسبت به مضامین به موقع Barbarian ملایمتر و متفکرانهتر به آن پرداخته شده است. این فیلم وقتی بخواهد میتواند به طور موثری ترسناک باشد، از جمله چند لحظه خشونتآمیز که شما را منقبض میکند (Weapons رنده پنیر Evil Dead Rise را میبیند و آن را با یک پوستکن سبزیجات تقویت میکند).
و با این حال به نوعی بسیار خندهدار است، با جلوههایی از شوخطبعی دارآویز خلع سلاح کننده (یک کپی Willow را روی DVD ببینید)، یک شخصیت شرور غیرمنتظره، و یک فینال شگفتانگیز، رهاییبخش و به طرز شرمآوری خوش ساخت، که در آن تمام تنش دو ساعت گذشته در نهایت به اوج میرسد، اوجی که باید تماشاگران را در راهروها به پا خیزاند و تشویق کند. در واقع، کل فیلم چیزی است که نباید کارساز باشد، اما کارساز است. آیا میتوان به فیلمی درباره کودکان گمشده و غم و اندوه، فیلمی که تماشاگران را راضی میکند، گفت؟ در دستان زک کرگر، تقریبا بدون زحمت به نظر میرسد.
یک دستاورد بسیار موفق در ژانر وحشت، و یک گام بزرگ رو به جلو از Barbarian: پرتنش، غمانگیز، خندهدار، ناراحتکننده، فوقالعاده سرگرمکننده، و در نهایت به طرز غریبی نشاطبخش.
دیدگاهتان را بنویسید