یک زوج جوان به نامهای میلی (با بازی الیسون بری) و تیم (با بازی دیو فرانکو) در مواجهه با یک نیروی هولناک، رابطهشان به بوته آزمایش گذاشته میشود و بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر وابسته میشوند.
عشق میتواند آزاردهنده باشد. عشق میتواند ناخوشایند باشد. عشق یعنی اینکه آنقدر مجذوب کسی شوید که بخواهید در جلد او زندگی کنید. حداقل، اینطور که از فیلم ترسناک بدنمحور مایکل شنکس، Together، برمیآید. ما در آغاز با زوج بهشدت عاشقپیشه، میلی و تیم (که در زندگی واقعی نیز زن و شوهر هستند، الیسون بری و دیو فرانکو)، در میان جشن خداحافظیشان آشنا میشویم. چشمانشان پر از امید و لبخند بر لب دارند، چرا که آمادهاند زندگی جدیدی را در خانهای جدید آغاز کنند. اما در پس این ظاهر رمانتیک، چیزی ناهمگون به چشم میخورد: نشانههایی از دلخوری، ابرازهای نامناسب محبت در جمع، و نقابی از کمال که گویی در انتظار است تا از هم گسسته شود. و در طول 102 دقیقهٔ بعد، این اتفاق میافتد. به شکلی دردناک.

بر هیچکس پوشیده نیست که Together مسیری غریب را در پیش میگیرد. پس از سقوط به غاری به سبک اچ.آر. گیگر (که خود هشداری جدی است)، این زوج نامزد به شکلی فراتر از هر نوع میل جنسی، از نظر فیزیکی به یکدیگر پیوند میخورند.
زمانی که وحشت سر میرسد، مکانهایی را هدف میگیرد که باید در کنار شریک زندگیمان احساس امنیت کنیم و آنها را به تصاویری سورئال و خیرهکننده تبدیل میکند…
با این حال، قبل از اینکه اوضاع منزجرکننده و چسبناک شود – و باید شنکس را برای صرف وقت برای شخصیتهای اصلی تحسین کرد – تصویری از یک رابطهٔ هموابسته را میبینیم که به طرز ملموسی واقعی است، زیرا ناتوانی تیم در رانندگی، او را بدون میلی در خانه محبوس میکند. زوج را در حال خندیدن، حمایت کردن از یکدیگر و در عین حال، راه دادن به حسادت میبینیم. تا زمانی که وحشت واقعی در داستان ریشه میدواند، تمام زوایای این زوج پریشان را دیدهایم – که نشان از هنرنمایی فرانکو و بری دارد که این نمایش تقریباً دونفره را با چنان شیمی قویای پیش میبرند که به ندرت اینقدر طبیعی به نظر میرسیده.
فیلم با تمرکز بر داستان عاشقانه، گاهی اوقات از تیزی لبهٔ ترس خود میکاهد. زنندگی روزافزون آن هرگز به اوجهای ترسناک فیلمهای بدنمحور مانند The Substance یا ماهیت گرافیکی Titane نمیرسد و بسیاری از آن ممکن است کمی شبیه Body Horror For Beginners™ به نظر برسد – اما به وضوح، اهداف کلی آن فراتر از ترسهای مستقیم است که در پردهٔ سوم با تمایل مؤثر به لطافت به جای وحشت، بر آن تأکید میشود.
با این وجود، هر زمان که فیلم قصد دارد شما را ناراحت کند، موفق میشود. به ویژه، صحنهای در حمام، این زوج را در کابوسی صمیمی گرفتار میکند که به دلیل چیزهایی که (بیشتر) خارج از دید باقی میمانند، بسیار آزاردهندهتر است. و زمانی که وحشت از راه میرسد، جاهایی را هدف میگیرد که باید در کنار شریک زندگیمان احساس امنیت کنیم و آنها را به تصاویری سورئال و خیرهکننده تبدیل میکند، به جای اینکه به دنبال هیجانهای ارزان باشد. (هرچند جای تاسف است که برخی از لحظات با CGI ضعیف به هدر میروند.)
داستان عاشقانهٔ بههمریختهٔ شنکس تمام هیجاناتی را که طرفداران فیلمهای ترسناک به دنبال آن هستند، داراست، اما تمایل آن به کاوش در زیر پوست رابطهٔ اصلیاش و پرسشگری واقعی از آن، ممکن است شما را به این فکر وادارد که آیا وحشتهایی که برای عشق تاب میآوریم، ارزشش را دارند یا خیر.
یک داستان عاشقانهٔ مدرن با طعم کروننبرگ – تصویری بیپرده از عشق طولانیمدت آشفته و پرشور. زگیلها، خون، استخوانها و هر آنچه که هست.
دیدگاهتان را بنویسید