بیدار شدن به عنوان یک هیولای باستانی در Vampire: the Masquerade – Bloodlines 2 و تجربه کردن اولین جرعه خون، حسی سورئال داشت. Phyre the Nomad، شخصیتی با قابلیت شخصیسازی جزئی و پیشزمینهای مشخص، یک قرن در خواب بوده و در سیاتل امروزی بیدار میشود – و به نظرم من نیز تقریباً همین مدت را در مورد این بازی فکر کردهام. از زمان معرفی آن در سال 2019 تا تأخیرهای پیدرپی، مشکلات توسعه، یک نوع لغو غیرمستقیم و بازسازی تقریباً کامل زیر نظر The Chinese Room، بالاخره فرصت تجربهی آن را پیدا کردم و میتوانم به سؤال بزرگم پاسخ دهم: آیا بیدار شدن از خوابی ابدی ارزشش را داشت؟ تا به اینجای کار، با احتیاط خوشبین هستم.
ابتدا باید بگویم: The Chinese Room استودیویی نیست که انتظار داشتم دنبالهی یکی از محبوبترین بازیهای نقشآفرینی کالت اوایل دههی 2000 را بسازد. آنها بیشتر بهخاطر “شبیهسازهای پیادهروی” و بازیهای ترسناک اولشخص خطی مانند Amnesia: A Machine for Pigs و Still Wakes the Deep شناخته میشوند. اما این واقعاً یک بازی جهانباز با امکان گشتوگذار آزاد است، البته در نقشهای با ابعاد متوسط، وقتی به خیابانهای شهر میرسید. این فقط یک ترفند بصری نیست.
من از میزان آزادیای که خونآشام من برای بالا رفتن از کانالهای تاسیساتی و پلههای فرار، پریدن از این بام به آن بام، سر خوردن در کوچههای تاریک و البته انجام سنت دیرینهی خونآشامها در سقوط از ارتفاعات بسیار زیاد بدون آسیب دیدن، داشت، تحت تأثیر قرار گرفتم. البته انجام این کارها در انظار شهروندان فانی سیاتل بدون خطر نیست، زیرا این کار باعث پر شدن نوار Masquerade میشود که اگر آن را پر کنید یا شاهدان زیادی به جا بگذارید، میتواند به پایان بازی منجر شود.
به نظرم این سیستم در نسخهی نمایشی کمی بیش از حد بخشنده است – شما میتوانید کسی را در وسط خیابان گاز بگیرید و اگر به اندازهی کافی سریع فرار کنید، هیچ عواقبی نخواهد داشت – اما دیدن اشارهای به یکی از اساسیترین قوانین این دنیا، خوشحالکننده است: نباید اجازه داد انسانها از وجود خونآشامها باخبر شوند.
گاز گرفتن
تمایل به یک اسموتی هموگلوبین خوب و غلیظ، دو هدف اصلی در Bloodlines 2 دارد: انسانها مانند معجونهای شفابخش سیار عمل میکنند و رشتههای خونآشامی شما را شارژ میکنند – تواناییهای ویژهای که به هر قبیلهی خونآشامی مرتبط است. این واقعاً یک بازی بقا به این معنا نیست که تشنگی خون شما به طور طبیعی با گذشت زمان افزایش پیدا کند. اما به نظر من میزان تغذیه کافی بود تا هرگز به چیزی تبدیل نشود که بتوانم نادیده بگیرم، که نکتهی مثبتی است.
سیستم رزونانس خون جالبی وجود دارد که در آن میتوانید افرادی را که احساسات خاصی مانند ترس، خشم یا شهوت را تجربه میکنند، بسته به قبیلهی خود، تشویق به افراط در آن احساسات کنید، که هنگام تغذیه از آنها در آن حالت، امتیازهایی برای باز کردن برخی از رشتهها به شما میدهد. من بهعنوان یک Toreador، عاشق وسوسه کردن کسی به یک کوچهی تاریک قبل از گاز گرفتن بودم، و این حس را به من میداد که خونآشام شما نوع خاصی از فانیها را برای شکار ترجیح میدهد. همچنین میتوانید در حین مبارزه از دشمنانی که در آستانهی مرگ هستند، تغذیه کنید که به دلیل سرعت عمل، کمی بخشنده است. حس نمیکردم که با مکث کردن برای یک میانوعده، خودم را در معرض خطر جدی قرار میدهم.
به نظر میرسد مبارزه ضعیفترین بخش بازی تا اینجای کار باشد، حداقل در چند ساعتی که فرصت بازی کردن داشتهام. البته این احتمال را میدهم که هنوز به آن عادت نکردهام. اما من کل بازی را بهعنوان یک جادوگر خون Tremere، یک Brujah درگیر و یک Toreador اغواگر تجربه کردم – که آخری، به همراه Lasombra، بخشی از یک بستهی الحاقی روز اول است که همراه با نسخهی Premium ارائه میشود. و در هر مورد، حس میشد که مبارزات تن به تن به طور خاص کمی نادقیق و آشفته است. من هم با ماوس و کیبورد و هم با کنترلر امتحان کردم و کنترلر قطعاً بهتر بود. اما واقعاً آرزو میکردم که سیستم قفل کردن روی هدف محکمتری وجود داشت. همچنین کمی ناامیدکننده است که فقط میتوانید از طریق تلهکینزی از سلاحها، از جمله اسلحهها، استفاده کنید. میدانم که Phyre از سلاحهای گرم مدرن قدیمیتر است، اما خونآشام بودن با دو تپانچهی فوقالعاده، حس و حالی نمادین است که در Bloodlines 2 وجود ندارد. کیت بکینسیل از این بابت ناراحت خواهد شد.
منصفانه بگویم، مبارزه ضعیفترین بخش Bloodlines اصلی هم بود، بنابراین خیلی از این بابت ایراد نمیگیرم. با باز کردن قفل رشتههای بیشتر، اوضاع شروع به بهتر شدن میکند، به طوری که خط قبیلهی اصلی شما از نظر امتیاز مهارت ارزانترین است و رشتههای بین قبیلهای با کلمهی کلیدی مانند Celerity که قبیلهی شما در آن تخصص دارد، تخفیف متوسطی دریافت میکنند. اما هیچ چیز مانع از یادگیری هر رشتهای که میخواهید نمیشود، به جز رشتههای خارج از قبیله و غیرمرتبط که بسیار گران هستند.
به عنوان یک Tremere، میتوانستم با جوشاندن خون یک هدف، طلسمی روی او بگذارم تا او را به یک بمب خون متحرک تبدیل کنم، سپس با پرتاب یک بطری از راه دور به او ضربه بزنم و یکباره یک اتاق کامل را از بین ببرم. این کار در چند بار اول بسیار لذتبخش و شگفتانگیز است، اما کمی تکراری میشود. بیشتر شبیه یک ترفند است تا یک سبک بازی. Brujah و Toreador کمی بیشتر شبیه مبارزان تن به تن سنتی هستند، که در درازمدت با آنها بهتر ارتباط برقرار کردم. Toreadorها همچنین یک توانایی جابجایی سریع و قدرت تبدیل موقت یک دشمن به سمت خود با یک بوسه را دریافت میکنند.
دنیای تاریکی
یکی از نقاط قوت همیشگی The Chinese Room، فضاسازی است و در اینجا هم استثنایی وجود ندارد. کوچههای نئونی، انبارهای شبحوار و سوئیتهای مجلل هتل با جزئیات کوچکی غنی شدهاند. من واقعاً از روشی که نشانگر هنگام کاوش تغییر میکند، قدردانی میکنم و به شما اطلاع میدهد که اسرار کشفنشدهای در این نزدیکی وجود دارد، بدون اینکه به سادگی به شما بگوید کجا هستند. به این ترتیب، جستجوی گوشههای تاریک هنوز یک چالش سرگرمکننده است، اما من همچنین میتوانم حس کمالگرایی وسواسی درونم را راضی کنم که وقتی دایره دوباره به یک نقطه تبدیل میشود، هر چیزی را که برای یافتن وجود دارد، پیدا کردهام.
داستان جذاب و پر از شخصیتهای به یاد ماندنی و همچنین صداپیشگی درجه یک برای بازیگران اصلی است. ما در ابتدا نمیدانیم که چرا Phyre ناگهان بیدار شده است یا نماد مرموز روی دستش که قدرتهای او را محدود میکند، چیست. اما شاهزادهی سیاتل اخیراً ترور شده است، یک کلانتر خونآشام سرکش وجود دارد که ستون فقرات را بیرون میکشد، و، آه بله، یک کارآگاه پلیس Malkavian در داخل سر ما زندگی میکند.
Fabien، که تمام ویژگیهای یک قهرمان فیلم نوآر سختکوش را دارد تا زمانی که متوجه نیشها شوید، به نوعی در گوشت مغز Phyre شریک شده است. سکانسهای فلشبک خاصی از دیدگاه او پخش میشوند و از نظر فنی Malkavian را به قبیلهی نهایی قابل بازی تبدیل میکنند. تا کنون، این بخشها شامل مبارزه نمیشوند. تمام رشتههای او برای حل معماها طراحی شدهاند، مانند توانایی مجبور کردن کسی به گفتن اینکه چه چیزی را از شهادت خود حذف میکند. به نظر من او یک تغییر جالب بود. با توجه به مسیر طولانی و پر فراز و نشیبی که برای رسیدن به آغوش مردگان طی کردم، واقعاً نمیدانستم از Bloodlines 2 چه انتظاری داشته باشم. اما پیشروی با یک داستان معمایی خوشساخت و خوشصدا که به من امکان میدهد زمین شکار شهری خود را با تواناییهای حرکتی جالب کشف کنم، حداقل من را کنجکاو کرده است. تا کنون عاشق مبارزه نیستم و به نظر میرسد سیستم Masquerade کمی بیش از حد بخشنده است. اما تشنهی گذراندن زمان بیشتری با آن هستم. این نوعی بازی بسیار متفاوت از بازی اصلی است، اما جرات میکنم امیدوار باشم که ممکن است چیزی واقعاً خاص باشد. Vampire: the Masquerade – Bloodlines 2 در 21 اکتبر برای تعقیب شب منتشر خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید