نویسنده: imdbnews

  • High on Life 2: Launch Pushed Back, Now Expected in February 2026

    High on Life 2: Launch Pushed Back, Now Expected in February 2026

    استودیوی بازی‌سازی Squanch Games تاریخ انتشار High on Life 2 را اعلام کرد. بر این اساس، دنباله کمدی شوتر اول شخص در تاریخ ۱۳ فوریه ۲۰۲۶ (۲۵ بهمن ۱۴۰۴) منتشر خواهد شد.

    برنامه‌های به‌روزرسانی‌شده این دنباله علمی-تخیلی، در پست Xbox Wire اعلام شد که شامل اطلاعات جدیدی در مورد بازیگران، گیم‌پلی و غیره است. انتشار در اوایل سال ۲۰۲۶ تاخیر اندکی برای High on Life 2 به شمار می‌رود؛ پیش‌تر اعلام شده بود که این بازی پیش از پایان زمستان ۲۰۲۵ برای PC، پلی‌استیشن ۵، ایکس‌باکس سری X | S و گیم‌پس (Game Pass) منتشر می‌شود.

    این تغییر جزئی همزمان با اعلام پیوستن رسمی رالف اینسون (Ralph Ineson)، بازیگر Final Fantasy 16 و The Fantastic Four: First Steps به فهرست بازیگران است. بازیکنانی که در ماه فوریه High on Life 2 را تهیه کنند، صدای او را در نقش Sheath، یک شخصیت جدید و باس که به زودی با آن روبرو خواهند شد، خواهند شنید. از بازیگران قبلی که در این نسخه هم حضور دارند می‌توان به بتسی سودارو (Betsy Sodaro) در نقش Sweezy و جی.بی. اسموو (J.B. Smoove) در نقش گاس اشاره کرد. ریچارد کیند (Richard Kind)، ستاره‌ی Inside Out و A Bug’s Life نیز در نقش سناتور ماپی دو (Senator Muppy Doo) در جمع بازیگران حضور دارد.

    High on Life 2 در رویداد Xbox Games Showcase در ژوئن ۲۰۲۵ به عنوان دنباله‌ای برای بازی ویدیویی محبوب سال ۲۰۲۲ استودیوی Squanch معرفی شد. نسخه اصلی با مجموعه‌ای از اسلحه‌های سخنگو و شوخی‌های فراوان، پس از انتشار دل بسیاری از بازیکنان را به دست آورد و جایگاه خود را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین لانچ‌های گیم‌پس تثبیت کرد. این بازی آنقدر محبوب بود که در نهایت در سال ۲۰۲۴، کار بر روی یک برنامه تلویزیونی High on Life نیز اعلام شد.

    جاستین رویلند (Justin Roiland)، یکی از خالقان ریک اند مورتی (Rick and Morty) و مدیرعامل وقت اسکوآنچ، یکی از اعضای اصلی گروه بازیگران High on Life بود. او در ژانویه ۲۰۲۳، یک ماه پس از عرضه High on Life، پس از اینکه متهم به ضرب و جرح خانگی و حبس غیرقانونی شد، از این شرکت استعفا داد. این اتهامات در ماه مارس همان سال پس گرفته شدند.

    در حال حاضر، High on Life 2 قرار است اوایل سال آینده برای پلتفرم‌های PC، PS5 و Xbox منتشر شود. در همین حال، می‌توانید پس از بازگشت نسخه اصلی به این سرویس در ماه گذشته، آن را از Xbox Game Pass دانلود کنید. همچنین می‌توانید نقد و بررسی ۸/۱۰ ما از بازی اصلی و نقد و بررسی ۶/۱۰ ما از بسته الحاقی آن، High on Knife را مطالعه کنید.

    مایکل کرایپ (Michael Cripe) نویسنده‌ی آزاد در IGN است. او بیشتر به خاطر فعالیتش در سایت‌هایی مانند The Pitch، The Escapist و OnlySP شناخته می‌شود. او را در Bluesky (@mikecripe.bsky.social) و توییتر (@MikeCripe) دنبال کنید.

  • از بالا به پایین‌ترین سطح

    از بالا به پایین‌ترین سطح

    در حالی که سلطان موسیقی، دیوید کینگ (با بازی دنزل واشنگتن)، در حال نهایی کردن معامله‌ای برای جاودانه کردن میراث هنری خویش است، ناگهان تقاضای باج برای آزادی پسرش، تمام برنامه‌هایش را نقش بر آب می‌کند.

    تازه‌ترین اثر اسپایک لی، قبل از هر چیز، ضیافتی باشکوه است. او در نخستین فیلمی که پس از یک دهه در زادگاهش می‌سازد، به نیویورک و یار دیرینه‌اش، دنزل واشنگتن، ادای احترام می‌کند. او همچنین ارادت همیشگی‌اش به آکیرا کوروساوا را با بازسازی آزادانه‌ی فیلم نوآر «بهشت و دوزخ» محصول ۱۹۶۳ این کارگردان ژاپنی، به نمایش می‌گذارد. لی حتی با رنگ‌های آبی و نارنجی تیم محبوبش، نیویورک نیکس، به قهرمان داستانش رنگ و بویی ویژه می‌بخشد. با وجود تمام مخاطرات و لحظات دلهره‌آور این تریلر جنایی پرکشش، به نظر می‌رسد که فیلمساز از تک تک لحظات کارش لذت می‌برد.

    Highest 2 Lowest

    البته، این موضوع در ابتدا چندان واضح نیست. ما با دیوید کینگِ واشنگتن در پنت‌هاوس مجللش در بروکلین ملاقات می‌کنیم، جایی که او به همراه همسرش پم (با بازی ایلفنش هادرا) و پسر جدیش تری (با بازی آبری جوزف) در حال برنامه‌ریزی برای بزرگ‌ترین قرارداد دوران حرفه‌ای خود است. کینگ تحت فشار است و با سرعت صحبت می‌کند، گویی در حال پذیرش یک ریسک بزرگ دیگر در حرفه‌ای پر از مخاطره است. اما تنها چند ساعت بعد، یک آدم‌ربایی تمام برنامه‌های او را متوقف می‌کند، و کارآگاهان خانه‌اش را احاطه کرده و توصیه می‌کنند که باجی بپردازد که تمام دستاوردهایش را تهدید می‌کند. این آغاز، پرده‌ای به شدت پرتنش را رقم می‌زند، با کینگ و خانواده‌اش که با یک دوراهی هولناک روبرو هستند و این حس که هیچ‌چیز قرار نیست به خوبی پیش برود. این حس با اخم‌های فزاینده‌ی واشنگتن، که معمولاً خونسرد است، تشدید می‌شود. اما لی سورپرایزهایی برای رو کردن دارد.

    همانطور که معما آشکار می‌شود، او لحن فیلم را بین نوآر، اکشن، درام انتقامی و حتی چیزی شبیه به یک موزیکال تغییر می‌دهد. باید گفت که این موضوع از همان ابتدای فیلم مشخص می‌شود: لی فیلم را با یک اجرای باشکوه از آهنگ «اوه، چه روز قشنگی» بر فراز نیویورکِ تصویربرداری شده توسط متیو لیباتیک، که غرق در گرما و امید است، آغاز می‌کند. هاوارد دروسین، آهنگساز همیشگی او، یک موسیقی متن غنی و گاهی تقریباً اغراق‌آمیز خلق می‌کند، که بیشتر به یک وسترن حماسی دهه ۱۹۵۰ یا یک بلاک‌باستر برادوی شباهت دارد تا یک درام هیپ‌هاپ. این‌ها همه قبل از رسیدن به صحنه‌های اجرای واضح، رقص‌های گسترده در فضای باز یا رویارویی‌هایی است که تقریباً به یک نبرد رپ پهلو می‌زنند.

    اما این فقط ظاهر قضیه نیست؛ جوهره اصلی نیز در این فیلم وجود دارد. لی مشتاق است تا ببیند یک میراث چگونه شکل می‌گیرد، و چه چیزی باعث می‌شود که تلاش برای رسیدن به آن ارزشش را داشته باشد. تأملاتی در مورد پول خوب در مقابل پول بد، در مورد شکاف بین شهرت و احترام به خود و بین هنر و تجارت، و اینکه چگونه رسانه‌های اجتماعی ممکن است این محاسبات را تغییر دهند، وجود دارد. کینگِ واشنگتن تمام این لایه‌ها را در اجرایی به نمایش می‌گذارد که تعهد خشمگینانه و حس شوخ‌طبعی را مانند موسیقی جاز در هم می‌آمیزد. شاید نتیجه نهایی بتواند چند دقیقه‌ای را برای یک زمان‌بندی فشرده‌تر و تمرکز بیشتر از دست بدهد، اما این یک خرده‌گیری جزئی است. برداشت نهایی و غالب از فیلم «بالاترین تا پایین‌ترین» (Highest to Lowest)، از شادی محض لی در کارش و تمام امکانات باشکوهی است که او فراهم می‌کند، ناشی می‌شود.

    وقار خدشه‌ناپذیر دنزل واشنگتن، نقطه‌ی اتکایی است برای بداهه‌پردازی خیره‌کننده و پرشور در یک درام جنایی که به نوعی، با وجود تمام سختی‌هایش، به طرز غریبی نشاط‌بخش است.

  • Infinity Nikki در ماه سپتامبر با Stardew Valley همکاری خواهد کرد، اما این خبر برای همه خوشایند نیست.

    Infinity Nikki در ماه سپتامبر با Stardew Valley همکاری خواهد کرد، اما این خبر برای همه خوشایند نیست.

    بازی Infinity Nikki قصد دارد از ابتدای سپتامبر یک همکاری ویژه با Stardew Valley را آغاز کند. با وجود اینکه هنوز به طور قطع نمی دانیم این همکاری چه مواردی را شامل می شود، اعلام این خبر واکنش های متفاوتی را در بین طرفداران بازی برانگیخته است. اما این موضوع ارتباطی با Stardew Valley ندارد، بلکه نتیجه پنج ماه افزایش نارضایتی طرفداران از شرکت سازنده Infinity Nikki، یعنی Infold است.

    این خبر از طریق ویدیویی در حساب رسمی توییتر/X بازی Infinity Nikki اعلام شد که در آن Junimo های Stardew Valley وارد دنیای Infinity Nikki می شوند. در این پست آمده است: “شگفتی های دلپذیر در انتظار شما هستند و حس ماجراجویی در فضا پراکنده است.” و “خود را برای برداشت شگفتی ها آماده کنید.” در حالی که این احتمالاً به معنای لباس های جدید برای Nikki است، اما هیچ نشانه دقیقی از محتوای این همکاری وجود ندارد. همچنین مشخص نیست که آیا محتوایی از Infinity Nikki در بازی Stardew Valley وجود خواهد داشت یا خیر، به ویژه با توجه به اینکه تعداد همکاری های متقابل Stardew در طول سال ها محدود بوده است.

    در حالی که به نظر می رسد این خبر باید مثبت باشد، بررسی نظرات طرفداران نشان می دهد که اینطور نیست. دلیل نارضایتی بازیکنان، خود همکاری نیست، بلکه زمان بندی و نحوه ارائه آن پس از تنش های مداوم بین جامعه Infinity Nikki و شرکت سازنده، Infold، است.

    مدتی است که طرفداران خشمگین هستند، به خصوص از زمانی که به روزرسانی 1.5 در ماه آوریل گذشته، تغییرات بحث برانگیزی را به بازی اضافه کرد. این تغییرات چند جنبه داشتند – برخی به نظر می رسید که داستان Infinity Nikki را تغییر می دهند، در حالی که برخی دیگر با افزایش سرمایه گذاری های مالی و زمانی لازم برای جمع آوری لباس های کامل، باعث ناامیدی بازیکنان شدند. در واکنش به این موضوع، طرفداران یک کمپین تحریم را آغاز کردند که در نهایت مجبور شدند نام آن را به “دختر تحریم” تغییر دهند، زیرا به نظر می رسید که کانال های رسمی Infinity Nikki به طور کامل از استفاده از کلمه “تحریم” خودداری می کنند. اگرچه Infold عذرخواهی کرد و برخی از مشکلات را برطرف کرد، اما بسیاری از مسائل همچنان حل نشده باقی ماندند و استودیو از پاسخ دادن به سوالات بیشتر خبرنگاران خودداری کرد.

    اما اخیراً، یک جنجال جدید به وجود آمده است. Infold به طور معمول لباس ها یا به روزرسانی های جدید را تا قبل از زمان انتشار آنها فاش نمی کند، که این موضوع باعث شده است که افشاگران لباس ها را از قبل به اشتراک بگذارند تا طرفداران بتوانند تصمیمات بهتری در مورد اینکه آیا پول خود را صرف لباس های خاص کنند یا منتظر به روزرسانی بعدی بمانند، بگیرند.

    با این حال، در اوایل این هفته، Infold تصمیم گرفت که این وضعیت دیگر قابل تحمل نیست و یک بیانیه طولانی در کانال های اجتماعی خود منتشر کرد و افشاگران را محکوم کرد، همراه با تصویری که روی آن نوشته شده بود: “افشاگری ها، [sic] برای همه خلق سم هستند!!”

    این پیام به طور کامل:

    منبع تصویر: https://www.reddit.com/r/InfinityNikki/comments/1mu0c6z/until_the_day_i_die_ill_never_rat_on_a_leaker/

    که ما را به Stardew Valley بازمی گرداند. در واقع، هیچ کس از Stardew Valley ناراحت نیست – در واقع، گمانه زنی های زیادی در مورد اینکه چه لباس هایی ممکن است با این همکاری مرتبط باشند، وجود دارد. چیزی که باعث ناراحتی بازیکنان شده، زمان بندی این همکاری است، که برخی معتقدند برای منحرف کردن توجه از جنجال های مربوط به افشاگران بسیار مناسب است. در حالی که اکثر آنها می دانند که این زمان بندی تصادفی است (Gamescom در این هفته برگزار می شود و قابل درک است که Infold می خواهد خبر مهمی را اعلام کند)، مشکلات اساسی که طرفداران با استودیو دارند هنوز حل نشده باقی مانده است و به نظر می رسد که دوباره، پس از رونمایی از یک لباس زیبای دیگر، نادیده گرفته شوند.

    این وضعیت برای Stardew و طرفدارانش که به ندرت شاهد چنین همکاری هایی هستند و اکنون در این میان گرفتار شده اند، ناخوشایند است. بیچاره Junimo ها.

  • باندل جدید Humble با عنوان IGN x gamescom 2025 با عناوینی چون Homeworld 3، Bomb Rush Cyberfunk و بازی‌های دیگر رونمایی شد.

    باندل جدید Humble با عنوان IGN x gamescom 2025 با عناوینی چون Homeworld 3، Bomb Rush Cyberfunk و بازی‌های دیگر رونمایی شد.

    آی‌جی‌ان (IGN) با گیمزکام (gamescom) همکاری کرده تا یک بسته جدید هابل (Humble Bundle) ارائه کند. با پرداخت حداقل 18 دلار، می‌توانید مجموعه‌ای با ارزش 214 دلار شامل هفت بازی دریافت کنید؛ از جمله Homeworld 3 و Bomb Rush Cyberfunk. همچنین، خرید شما به موسسه خیریه DonorsChoose کمک شایانی می‌کند؛ این موسسه به معلمان در تهیه لوازم مورد نیاز برای موفقیت دانش‌آموزان کمک می‌کند.

    باندل IGN x gamescom 2025 Humble در حال حاضر در دسترس است و تا تاریخ 10 سپتامبر، ساعت 6 بعد از ظهر به وقت PST/9 شب به وقت ET برای خرید در دسترس خواهد بود. این باندل کامل که با پرداخت حداقل 18 دلار قابل دریافت است، شامل بازی‌های Bomb Rush Cyberfunk، Homeworld 3، Antonblast، Victory Heat Rally، Lost Eidolons، Pyrene و The Expanse: A Telltale Series است.

    اگرچه برای دریافت تمام این بازی‌ها به 18 دلار نیاز دارید، اما با پرداخت 12 دلار هم می‌توانید Lost Eidolons، Pyrene و The Expanse: A Telltale Series را به مجموعه بازی‌های خود اضافه کنید.

    ما در آی‌جی‌ان (IGN) طرفداران پر و پا قرص این بازی‌ها هستیم، به ویژه Homeworld 3 که شامل یک بخش تک‌نفره و چندنفره است. ما این بازی را به خاطر نبردهای فضایی حماسی و مبارزات تن به تن نفس‌گیرش تحسین کرده‌ایم.

    The Expanse: A Telltale Series برای طرفداران این مجموعه ارزش تجربه کردن را دارد، زیرا “اضافه شونده‌ای قوی به فهرست Telltale است که با دقت به منبع اصلی خود وفادار است.”

    برای کسب اطلاعات بیشتر درباره گیمزکام (gamescom)، حتماً خلاصه بزرگترین لحظات Opening Night Live 2025، از جمله tktktkkt را بررسی کنید.

    Humble Bundle بخشی از IGN Entertainment و زیرمجموعه‌ای از Ziff Davis است که شامل GamesIndustry.biz، IGN و MapGenie می‌شود.

  • ریچارد گاد، چهره نام‌آشنای سریال «Baby Reindeer»، در قامت یک مرد ورزیده‌تر با سریال جدید «Half Man» دوباره به صحنه بازگشته است – تصاویری از نگاهی اجمالی

    ریچارد گاد، چهره نام‌آشنای سریال «Baby Reindeer»، در قامت یک مرد ورزیده‌تر با سریال جدید «Half Man» دوباره به صحنه بازگشته است – تصاویری از نگاهی اجمالی

    ریچارد گاد با مجموعه تلویزیونی گوزن شمالی کوچولو در سال گذشته، به عنوان یک صدای تازه و قابل توجه در تلویزیون بریتانیا مطرح شد. این سریال هیجان‌انگیز نتفلیکس، که بر اساس تجربه‌های شخصی گاد با یک مزاحم ساخته شده بود، برای ماه‌ها گفتمان فرهنگی را تحت تأثیر قرار داد و جوایز بفتا، امی و گلدن گلوب را به صورت گسترده به دست آورد. اکنون گاد برگشته است – و به طور جدی، بسیار جدی، ماهیچه‌ای شده است – در نیمه مرد (که پیش‌تر شیرها نام داشت)، یک درام شش قسمتی که خودش آن را نوشته است و در آن، او و جیمی بل نقش دو “برادر” گلاسگویی را ایفا می‌کنند که یک دوره چهل ساله را پشت سر گذاشته‌اند. امروز، تهیه‌کنندگان مشترک بی‌بی‌سی و اچ‌بی‌او نخستین نگاه ما را به این نمایش ارائه کردند – تصاویر زیر را مشاهده کنید؛

    TX DATE:,TX WEEK:,EMBARGOED UNTIL: 00:00:00,DESCRIPTION:,COPYRIGHT:Mam Tor Productions,CREDIT LINE:BBC/Mam Tor Productions/Anne Binckebanck

    TX DATE:,TX WEEK:,EMBARGOED UNTIL: 00:00:00,DESCRIPTION:,COPYRIGHT:Mam Tor Productions,CREDIT LINE:BBC/Mam Tor Productions/Anne Binckebanck

    روبن گاد و نایال بل شاید از یک خون نباشند، اما به نظر می‌رسد که به یکدیگر نگاه‌های خیره و سنگین دارند – و مقدار زیادی خشم که به سختی مهار شده است، اگر این تصاویر اولیه چیزی برای گفتن داشته باشند. در حالی که بارزترین نکته‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد، میزان ماهیچه‌ای شدن گاد برای دومین سریال بزرگ خود است، اما این قطعاً یک حقه نیست: طبق یادداشت‌های مطبوعاتی بی‌بی‌سی در مورد نیمه مرد، آخرین اثر این ستاره چندوجهی، در کنار سایر موارد، به بررسی “معنای مرد بودن” می‌پردازد.

    خلاصه رسمی این نمایش – که میچل رابرتسون و استوارت کمپبل نیز در نقش نایال و روبن جوان‌تر در آن حضور دارند – به این صورت است: “وقتی ‘برادر’ دورافتاده نایال، روبن، در مراسم عروسی او ظاهر می‌شود، این اتفاق جرقه‌ای برای انفجاری از خشونت می‌شود که ما را به زندگی آن‌ها بازمی‌گرداند. این سریال بلندپروازانه، که تقریباً چهل سال را از دهه 1980 تا به امروز در بر می‌گیرد، فراز و نشیب‌های رابطه برادران را، از ملاقات آن‌ها در دوران نوجوانی تا جدایی آن‌ها در بزرگسالی، با تمام لحظات خوب، بد، وحشتناک، خنده‌دار، عصبانی‌کننده و چالش‌برانگیز در طول مسیر، به تصویر می‌کشد. این سریال، انرژی بی‌مهابای یک شهر در حال تغییر – حتی یک جهان در حال تغییر – را تسخیر می‌کند و تلاش می‌کند به این سوال دشوار پاسخ دهد… معنای مرد بودن چیست؟”

    نیمه مرد با الهام از آثاری مانند مردم عادی و یک روز در روند رو به رشد سریال‌های محدود جاه‌طلبانه که دهه‌ها را پوشش می‌دهند، به نظر می‌رسد – و احتمالاً خواهد بود – یک گام رو به جلو برای گاد است، که به وضوح دامنه هنری خود را گسترش می‌دهد و در عین حال، شدت و صمیمیت مشخصه خود را در داستان‌سرایی دراماتیک شخصیت‌محور حفظ می‌کند. و گاد در جیمی بل، که با بازی ظریف و اندیشمندانه‌اش در فیلم سال 2024 ما با عنوان همه‌ی ما غریبه‌ها درخشید، یک همبازی فوق‌العاده دیگر برای خود پیدا کرده است. ما مشتاقانه منتظر کسب اطلاعات بیشتر در مورد نیمه مرد – و عضلات دوسر بازوی چشمگیر گاد – هستیم، زمانی که این سریال در سال 2026 از بی‌بی‌سی و اچ‌بی‌او مکس پخش شود.

  • The Seven Deadly Sins: Origin در gamescom تریلر تازه ای به معرض نمایش گذاشت، نام نویسی برای آزمون بتای محدود استارت خورد

    The Seven Deadly Sins: Origin در gamescom تریلر تازه ای به معرض نمایش گذاشت، نام نویسی برای آزمون بتای محدود استارت خورد

    بازی نقش‌آفرینی اکشن جهان‌باز The Seven Deadly Sins: Origin، یک تریلر تازه را در جریان مراسم افتتاحیه گیمزکام در روز سه‌شنبه به نمایش گذاشت و در کنار آن، ثبت‌نام برای بتای بسته آینده را نیز آغاز کرد.

    The Seven Deadly Sins: Origin، محصول Netmarble، ماجرای اصلی را در بریتانیا دنبال می‌کند؛ همان جهانی که مجموعه انیمه و مانگای پرطرفدار The Seven Deadly Sins در آن اتفاق می‌افتد. سبک بصری بازی نیز از همین مجموعه الهام گرفته و روایت چندجهانی آن، خطوط زمانی و ابعاد مختلف را به هم پیوند می‌دهد تا شخصیت‌های جدید را در کنار قهرمانان شناخته‌شده این سری قرار دهد.

    این تریلر جدید، در ادامه روند انتشار ویدیوهای تازه در رویدادهای بزرگ بازی امسال منتشر شد. پیش از این، دو تریلر در سامر گیم فست و فیوچر گیمز شو در ماه ژوئن به نمایش درآمدند. تریلر گیمزکام (که می‌توانید در بالا ببینید) نیز صحنه‌های جدیدی از بازی، از جمله مبارزات و اکتشاف را به نمایش می‌گذارد. The Seven Deadly Sins: Origin همچنین در نمایشگاه بازی توکیو در ماه سپتامبر حضور خواهد داشت. این حضور پررنگ در رویدادهای بزرگ بازی، به‌تدریج هیجان و انتظار برای عرضه بازی در اواخر امسال را افزایش می‌دهد.

    تریلر جدید، با صدای ملیوداس، صداپیشه ژاپنی یکی از شخصیت‌های اصلی، آغاز می‌شود و نمایی کلی از جهان باز گسترده بازی را از بالای یک صخره به نمایش می‌گذارد. سپس، مجموعه‌ای از نماهای کوتاه از شخصیت‌های آشنا برای طرفداران این مجموعه را می‌بینیم، قبل از اینکه به نمایش اکتشاف در جهان بازی بپردازیم.

    در بازی، ماهیگیری وجود دارد و شخصیت اصلی، تریستان، بلوک‌هایی را در یک بنای کوچک قرار می‌دهد و با ظاهر شدن یک صندوق گنج پاداش می‌گیرد. به نظر می‌رسد که جهان باز بازی، پر از پازل‌های محیطی پراکنده برای حل کردن و دریافت جوایز خواهد بود.

    در ادامه، روش‌های جابه‌جایی در بازی به نمایش گذاشته می‌شود. یک شخصیت روی یک گل چرخان می‌پرد و سوار جریان باد آن به هوا می‌رود، سپس یک حیوان پرنده را احضار می‌کند. در صحنه‌ای دیگر، تمام گروه را می‌بینیم که سوار بر حیوانات پرنده دیگر، در حال کاوش در یک منطقه بیابانی هستند. خوشبختانه، لازم نیست تمام مسیرها را در بریتانیا پیاده طی کنید!

    باقی‌مانده تریلر، مجموعه‌ای سریع از نماهای مختلف از مبارزات سریع و چشم‌نواز شخصیت‌های گوناگون با دشمنان سرسخت را به نمایش می‌گذارد. این نمایش مبارزه، شامل جابه‌جایی بین شخصیت‌ها برای ترکیب حملات آن‌ها، همراه با استفاده از عناصر مختلف — رعد و برق، آتش و یخ — است. تریلر با دویدن 10 شخصیت در کنار هم به سمت افق به پایان می‌رسد و به ما نشان می‌دهد که تعداد زیادی از شخصیت‌ها در بازی در دسترس خواهند بود.

    همزمان با این تریلر، Netmarble اعلام کرد که ثبت‌نام برای آزمایش بتای بسته آینده را آغاز کرده است. این بتا، پیش‌نمایشی از مکانیک‌های گیم‌پلی، تعاملات شخصیت‌ها و محیط‌های بازی را به طرفداران ارائه می‌دهد.

    می‌توانید در وب‌سایت رسمی بازی ثبت‌نام کنید. همه افراد واجد شرایط هستند و هیچ محدودیت مکانی وجود ندارد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که آدرس ایمیل خود را وارد کرده و یک نظرسنجی کوتاه را پر کنید. اطلاعات بیشتر در مورد آزمایش بتای بسته، در تاریخ دیگری منتشر خواهد شد.

    The Seven Deadly Sins: Origin قرار است در اواخر امسال به طور همزمان در سراسر جهان برای پلی‌استیشن 5، استیم و موبایل منتشر شود. می‌توانید آن را به لیست آرزوهای خود در استیم یا پلی‌استیشن استور اضافه کنید و به محض در دسترس قرار گرفتن، آخرین اخبار و به‌روزرسانی‌ها را دریافت کنید تا از روند توسعه بازی مطلع شوید.

    با مراجعه به وب‌سایت رسمی, می‌توانید با استفاده از ایمیل خود برای بازی پیش‌ثبت‌نام کنید و اطلاعات بیشتری درباره جهان، شخصیت‌ها و داستان بازی به دست آورید. پیش‌ثبت‌نام موبایلی در اپ استور و گوگل پلی در آینده در دسترس خواهد بود. اگر می‌خواهید به انجمن بازی بپیوندید، می‌توانید صفحات رسمی توییتر، دیسکورد، یوتیوب و فیس‌بوک را دنبال کنید.

  • پیک به فروش ۱۰ میلیون نسخه رسید.

    پیک به فروش ۱۰ میلیون نسخه رسید.

    بازی مستقل و پرطرفدار Peak رسماً 10 میلیون نسخه فروش داشته است. این خبر توسط رایس الیوت، تحلیلگر Aliena Analytics، و جف کیلی، مجری Gamescom Opening Night Live، اعلام شد.

    الیوت ابتدا این آمار فروش را در خبرنامه روز دوشنبه خود منتشر کرد و اشاره کرد که این بازی 1.7 میلیون نسخه در هفته گذشته فروخته و پیش بینی می شود تا سه شنبه از مرز 10 میلیون عبور کند. کیلی این رقم 10 میلیونی را در مراسم Opening Night Live تأیید کرد. این دومین بازی مستقل عرضه شده در سال 2025 است که از این مرز عبور می کند. بازی R.E.P.O. پیش از این 16.8 میلیون نسخه فروش داشته است.

    Peak از زمان انتشار در ماه ژوئن، در Steam بسیار موفق بوده و به طور مداوم در فهرست پربازدیدترین بازی های این پلتفرم قرار داشته است. بر اساس SteamDB، در زمان نوشتن این خبر، حدود 88 هزار بازیکن همزمان در Steam داشت، که کمی بالاتر از Naraka: Bladepoint و کمی پایین تر از GTA 5 است.

    این موفقیت در هفته گذشته با تخفیف فروش از 7.99 دلار به 4.95 دلار و انتشار به‌روزرسانی Mesa، شدت گرفت و باعث افزایش چشمگیر فروش و تعداد بازیکنان همزمان شد. به گفته Alinea، این بازی در روز یکشنبه به 171 هزار کاربر همزمان و در کل 1.3 میلیون کاربر رسید.

    Peak یک بازی صعود بقا است که توسط Aggro Crab ساخته شده است. در این بازی حداکثر چهار بازیکن با هم به صعود از یک کوه می پردازند، از موانع عبور می کنند و استقامت خود را مدیریت می کنند. محبوبیت ناگهانی این بازی الهام بخش اقتباس های تقلیدی متعددی در Roblox شده است و سازندگان در رسانه های اجتماعی گفته اند که ترجیح می دهند بازیکنان Peak را دزدی دریایی کنند تا اینکه “آشغال Roblox پر از ریزتراکنش” بازی کنند.

    ربکا ولنتاین گزارشگر ارشد IGN است. می توانید او را در BlueSky با نام کاربری @duckvalentine.bsky.social پیدا کنید. اگر نکته ای برای داستان دارید، آن را به rvalentine@ign.com ارسال کنید.

     

  • زیستن چاک

    زیستن چاک

    سفری به گذشته در زندگی چارلز “چاک” کرانتز (با بازی تام هیدلستون)، از روزهای پایانی دنیا تا دوران کودکی آزاردهنده‌اش.

    مانند راب رینر و فرانک دارابونت، مایک فلاناگان نیز اقتباس از آثار استیون کینگ را به تخصص خود تبدیل کرده است. اما در حالی که شاید بازی جرالد و دکتر اسلیپ به اندازه میزری یا ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنگ سزاوار اقتباس سینمایی به نظر نرسند، رمان کوتاه کینگ در سال 2020 با عنوان زندگی چاک انتخابی غیرمعمول به نظر می‌رسد. این داستان که به سختی اثری ژانری و پرطرفدار است، ماجرای زندگی مردی معمولی را به صورت معکوس روایت می‌کند. و فلاناگان به جای توسل به ترفند یا تغییر کامل محتوا، جسورانه رویکردی وفادارانه را در پیش گرفته است. او حتی فیلم خود را مانند رمان کوتاه به سه بخش تقسیم کرده و بدین ترتیب خطرپذیری فیلم‌های آنتولوژی را پذیرفته است.

    The Life Of Chuck

    فیلم با داستانی آخرالزمانی و جذاب آغاز می‌شود. اما در این آرماگدون خبری از ابرهای تیره یا انفجار نیست. فقط آسمانی آفتابی و خیابان‌هایی آرام، با مردمی که درگیر تفکر درباره معضلات اگزیستانسیالیستی خود هستند. فجایع گزارش می‌شوند (از کار افتادن Pornhub گرفته تا آتشفشانی در آلمان) اما به تصویر کشیده نمی‌شوند، که این امر باعث می‌شود به‌طرز تکان‌دهنده‌ای ملموس باشد – به‌ویژه به این دلیل که بیلبوردها، تبلیغات تلویزیونی و نوشته‌ها در آسمان “39 سال عالی” مردی به نام چارلز کرانتز (تام هیدلستون) را جشن می‌گیرند. این بخش که با بازی چیویتل اجیوفور و کارن گیلان همراه است، قوی‌ترین بخش فیلم است. این احتمال وجود دارد که قبل از گذشت نیم ساعت اول اشک بریزید.

    زندگی چاک احتمالاً بینندگان را به دو دسته تقسیم خواهد کرد. اما به نظر می‌رسد همین نکته، رمز جذابیت آن است.

    بخش میانی به طرزی کاملاً متفاوت قدرتمند است. با قرار دادن هیدلستون در مرکز توجه، خود چاک را معرفی می‌کند. این حسابدار کت و شلواری پس از آنکه تحت تأثیر ریتم نوازنده‌ای دوره‌گرد (تیلور گوردون، معروف به درامر وایرال The Pocket Queen) قرار می‌گیرد، رقصنده درونی خود را دوباره بیدار می‌کند و با حرکات واقعاً چشمگیر هیدلستون، دوز نشاط‌آوری از شادی ناب و خالص را دریافت می‌کنیم. ما عادت کرده‌ایم که اتفاقات وحشتناکی برای شخصیت‌ها در آثار فلاناگان رخ دهد. در اینجا، نمی‌توانستیم در نقطه مقابل این طیف قرار داشته باشیم.

    بخش پایانی به دوران کودکی چاک می‌پردازد، دورانی که او با عشقش به رقص و انتظارات پدربزرگش (مارک همیل) مبنی بر ورود به دنیای مالی دست و پنجه نرم می‌کند و در عین حال، کنجکاو گنبد به اصطلاح جن‌زده در خانه‌شان است. متأسفانه، همانطور که در منبع اصلی نیز دیده می‌شود، این بخش فاقد وضوح لحن دو بخش قبلی است و در نتیجه، به آن اوج هیجان‌انگیزی که باید باشد، نمی‌رسد.

    زندگی چاک احتمالاً بینندگان را به دو دسته تقسیم خواهد کرد. احتمال کمی وجود دارد که پس از تماشای فیلم، دیدگاهی مشابه با دیگران داشته باشید. اما به نظر می‌رسد همین نکته، رمز جذابیت آن است. فیلم دارد کار غیرمنتظره‌ای انجام می‌دهد، کاری که، صادقانه بگویم، باب میل همه نیست، با تمام جابه‌جایی‌های ژانری، ویژگی‌های عجیب و غریب روایی و تأکید بر نقل قول از والت ویتمن. فیلم تلاش می‌کند حرفی درباره، خب، زندگی بزند و ارزش ذاتی آن را بدون هیچ چشمک زدنی، یا بازی با کلمات، یا نگرانی درباره “باحال” بودن، نشان دهد. خلاصه اینکه، فیلم در واقع از رقصیدن طوری که انگار کسی تماشا نمی‌کند، لذت می‌برد.

    زندگی چاک که ترکیبی از درام آخرالزمانی، موزیکال و داستان ارواح دوران بلوغ است، نمی‌تواند همه را راضی کند. اما اگر خودتان را به صداقت جسورانه آن بسپارید، ممکن است یک یا دو قطره اشک تأییدکننده زندگی بریزید.

  • شاید LEGO Voyagers همین حالا هم بازی LEGO مورد علاقه‌ی من باشد.

    شاید LEGO Voyagers همین حالا هم بازی LEGO مورد علاقه‌ی من باشد.

    من و دختر چهارده ساله‌ام در ماه‌های اخیر، همه بازی‌های استودیو Hazelight را تجربه کرده‌ایم. ما از It Takes Two بسیار لذت بردیم، با A Way Out لحظات خوشی را سپری کردیم و کاملاً در Split Fiction غرق شدیم. از اینکه Hazelight تقریباً به تنهایی، ژانر فرعی «همکاری اجباری دو نفره» را به بخش قابل توجهی از بازار بازی تبدیل کرده است، بسیار خوشحالم. ماه گذشته یک پیش‌نمایش از Out of Words دیدم و این بازی قطعاً در فهرست بازی‌های مورد علاقه من و دخترم برای سال آینده قرار خواهد گرفت. اما در این میان – در واقع کمتر از یک ماه دیگر – ما مشتاقانه منتظر LEGO Voyagers هستیم. به محض اینکه تریلر رونمایی آن را در ماه ژوئن دیدم، بلافاصله جذب آن شدم. و حالا که من و دخترم 30 دقیقه اول آن را بازی کرده‌ایم، برای تجربه بقیه آن لحظه‌شماری می‌کنیم.

    همکاری در بازی‌های LEGO چیز تازه‌ای نیست، اما بیشتر آن‌ها – که توسط Traveler’s Tales توسعه یافته‌اند – هوشمندانه به صورت بازی‌های اکشن-ماجراجویی تک نفره با قابلیت همکاری اختیاری طراحی شده‌اند که به شکلی ماهرانه یک لایسنس بزرگ مانند Star Wars یا Indiana Jones را با هم ترکیب می‌کنند و از طنز برای ایجاد تغییری جزئی در فضای معمول لایسنس استفاده می‌کنند. LEGO Voyagers، که توسط Light Brick، توسعه‌دهنده LEGO Builder’s Journey ساخته شده، کلمه «اختیاری» را از همکاری حذف می‌کند و هرگونه لایسنس IP بزرگ را نیز از بین می‌برد. ما با یک بازی مواجه هستیم که پازل‌ها و پلتفرمینگ را ترکیب می‌کند و آن را در یک بسته همکاری جذاب ارائه می‌دهد. اوه، و حتی یک خط دیالوگ هم وجود ندارد. ببینید، شما هر کدام به عنوان یک قطعه کوچک و ساده LEGO 1×1 بازی می‌کنید که یک چشمک‌زن در یک طرف آن دارد. فشار دادن دکمه X روی کنترلر Xbox (ما روی رایانه شخصی بازی کردیم، اگرچه LEGO Voyagers برای هر کنسول نیز عرضه می‌شود) باعث می‌شود قطعه LEGO شما «آواز بخواند». این اصطلاح توسعه‌دهنده است، نه من، و این را خاطرنشان می‌کنم زیرا آنها به معنای واقعی کلمه آواز نمی‌خوانند. در عوض، صدایی غیرکلامی تولید می‌کنند که کارستن لوند، کارگردان خلاق، به من می‌گوید بسته به شرایط می‌تواند تغییر کند. (اوه، و راستی: پرسیدم و لوند گفت که این دو شخصیت آجری نام رسمی ندارند. آنها در داخل شرکت فقط آن‌ها را قرمز و آبی صدا می‌کنند.) آواز خواندن همچنین برای جلب توجه همکار خود در صورت بازی آنلاین بدون میکروفون استفاده می‌شود. من این دمو را دو بار بازی کردم: یک بار در حالت همکاری محلی روی یک صفحه نمایش با دخترم، و بار دوم آنلاین با لوند با استفاده از چت صوتی Discord. و به عنوان یک نکته جانبی سریع اما مرتبط در هنگام صحبت در مورد بازی آنلاین: مانند بازی‌های Hazelight، LEGO Voyagers شامل یک Friend Pass خواهد بود تا بتوانید به صورت آنلاین با دوستی بازی کنید در حالی که فقط یکی از شما مالک بازی است.

    تصاویر بازی LEGO Voyagers

    علاوه بر آواز خواندن، می‌توانید غلت بزنید، بپرید، به یک قطعه قابل اتصال بچسبید و هنگام اتصال به یک قطعه، بچرخید. این تمام کنترل‌های شما است، و شما به معنای واقعی کلمه در طول داستان غلت خواهید خورد (اگرچه برای ثبت، توسعه‌دهندگان آن را «سقوط» می‌نامند)، با هم می‌سازید تا پازل‌های پلتفرمینگ را حل کنید و در طول مسیر توقف‌های مکرری برای بازی کردن روی چیزی داشته باشید. به عنوان مثال، در اوایل کار، به یک منطقه ساحلی کوچک پر از نسخه‌های LEGO از خرچنگ‌ها – قطعات صاف 1×2 با «پنجه‌های» C شکل – برخورد خواهید کرد. و بله، می‌توانید به آن‌ها بچسبید و آن‌ها را روی خرچنگ‌های دیگر قرار دهید. آیا هدف گیم‌پلی یا داستانی را دنبال می‌کند؟ خیر. آیا سرگرم‌کننده است؟ قطعاً.

    Voyagers قصد دارد خاطرات خود را در طول سفر بسازد، اگر نه در مقصد.

    و به نظر می‌رسد که دقیقاً همین هدف است. لوند به من گفت که LEGO Voyagers سه رکن دارد: پازل-پلتفرمینگ، دوستی و همکاری. با این حال، به نظر می‌رسد که نوعی داستان وجود دارد، زیرا از همان ابتدا شاهد پرتاب موشکی خواهید بود که به اشتباه پیش می‌رود و قطعات کشتی سقوط کرده را پراکنده می‌کند که شما مسیر آن را دنبال خواهید کرد. آیا LEGO Voyagers لحظه‌ای تلخ در نزدیکی پایان برای بازیکنان خواهد داشت، مانند بازی‌های پلتفرمر پازلی مبتنی بر فیزیک بدون دیالوگ Limbo و Inside؟ هنوز مشخص نیست، اما حتی اگر اینطور نباشد، واضح است که Voyagers قصد دارد خاطرات خود را در طول سفر بسازد، اگر نه در مقصد. اما امیدوارم که این کار را در هر دو صورت انجام دهد.

    البته، همه چیز در ابتدا بسیار، بسیار ساده شروع می‌شود، با ساده‌ترین پازل‌های چیدن آجر که شما را به منطقه بعدی در بالا هدایت می‌کند. قطعات شل را از نزدیکی جمع آوری می‌کنید و با هم کار می‌کنید تا پل‌هایی بسازید که شکاف‌های غیرقابل پرش را بپوشانند، و بعداً آجرها را از عرض رودخانه پرتاب می‌کنید تا نوعی پل متحرک را به اندازه کافی پایین بیاورید تا به بازیکن اجازه دهد در سمت نزدیک آبراه بپرد و با خیال راحت عبور کند.

    شایان ذکر است که «مرگ» در LEGO Voyagers کمترین مجازاتی ندارد. شما می‌توانید و اغلب از لبه منطقه بازی به پایین بغلتید، اما بلافاصله در همان جایی که افتاده‌اید دوباره ظاهر می‌شوید. و به طور کلی‌تر در مورد دشواری صحبت می‌کنم، از لوند در مورد آن پرسیدم. زیرا پس از اینکه من و دخترم این دمو را به پایان رساندیم – در حالی که متوجه شدیم که ظاهراً ابتدای بازی است – تنها نگرانی واقعی من در مورد Voyagers این بود که، با توجه به رویکرد سرگرم‌کننده و مناسب برای همه سنین، ممکن است هیچ چالشی واقعی برای گیمرهای باتجربه، حتی در نزدیکی پایان کمپین، ارائه ندهد. و لوند دقیقاً به سوء ظن من پاسخ منفی نداد و به من گفت: «ما سعی کرده‌ایم یک تجربه بسیار متعادل ایجاد کنیم. روش Light Brick در انجام کارها این است که مطمئن شویم همه از [بازی] عبور می‌کنند. اما پازل‌هایی وجود دارد که واقعاً شما را وادار می‌کند خارج از چارچوب فکر کنید. کمی افزایش می‌یابد، اما هیچ افزایش ناگهانی [در دشواری] وجود ندارد. این در مورد تجربه این کل روایت و تلاش برای تفریح با هم است.»

    در همین راستا، گاهی اوقات شما به معنای واقعی کلمه با هم کار می‌کنید و Red و Blue را به همراه قطعات دیگر در محیط ترکیب می‌کنید، در این مرحله هر دوی شما توده پلاستیکی LEGO را به طور همزمان کنترل می‌کنید. این امر مستلزم هماهنگی و همکاری است، مانند زمانی که ما تعدادی آلو را به خودمان چسباندیم – پس از اینکه آن‌ها را از یک درخت مجاور تکاندیم – تا بتوانیم به اندازه کافی قد بلند شویم تا خودمان را به سکوی بالاتر پرتاب کنیم. من واقعاً امیدوارم که این در طول کمپین بزرگتر و پیچیده‌تر شود، زیرا من و دخترم در حالی که تلاش می‌کردیم در حین حرکت دادن هیولای پلاستیکی ترکیبی خودمان هم‌فکر شویم، خنده‌های خوبی داشتیم.

    لوند همچنین به من گفت که شما می‌توانید هر مجموعه صحنه را در بازی با آجرهای واقعی LEGO در زندگی واقعی بسازید. آن‌ها در طراحی سطح در طرف توسعه تقلب نمی‌کنند. هر قطعه هندسی یک قطعه LEGO است، که فقط با گرافیک تمیز و نسبتاً واقع‌گرایانه که کم و بیش شبیه‌سازی می‌کند محیط‌ها مجموعه‌های LEGO واقعی هستند، تقویت می‌شود. من عاشق پرندگان کوچک LEGO هستم که در قسمت‌هایی از سطوح پرواز می‌کنند، جریان‌های ملایم آب که روی قطعات پلاستیکی می‌جوشند، و نورپردازی ملایمی که سایه‌های مناسبی را روی آجرهای دیگر می‌اندازد.

    شما می‌توانید هر مجموعه صحنه را در بازی با آجرهای واقعی LEGO در زندگی واقعی بسازید.

    همچنین باید لحظه‌ای را به موسیقی اختصاص دهم. این یک بازی بسیار آرام و بسیار سرگرم‌کننده است، و موسیقی متن – بر اساس آنچه تاکنون شنیده‌ام – آن را بسیار خوب تکمیل می‌کند. بسیار ملایم و عمداً کم‌اهمیت است. هنوز به پیش زمینه نپریده است و در عوض به عنوان یک همراه آرامش بخش برای بازیگوشی‌هایی که در صفحه نمایش رخ می‌دهد، عمل می‌کند.

    با عرض پوزش از بسیاری از بازی‌های فوق‌العاده دیگر LEGO، من روحیه و همکاری دو نفره LEGO Voyagers را آنقدر دوست دارم که فکر می‌کنم ممکن است به محض اینکه من و دخترم بقیه آن را در ۱۵ سپتامبر بازی کنیم، به بازی LEGO مورد علاقه من تبدیل شود.

  • Pragmata Seeks to Revolutionize Third-Person Shooter Conventions | gamescom 2025

    Pragmata Seeks to Revolutionize Third-Person Shooter Conventions | gamescom 2025

    پس از مدتی، سبک‌های بازی ویدیویی به سمت تحکیم پیش می‌روند و مجموعه‌ای از قوانین سفت و سخت ایجاد می‌کنند که نقض آن‌ها دشوار است. این امر منجر به آشنایی و در نهایت تکرار می‌شود. چند بازی شوتر سوم شخص را انجام داده‌اید که تقریباً مشابه بوده‌اند؟ کپکام تلاش می‌کند تا با Pragmata، یک شوتر علمی تخیلی که در آن قبل از آسیب رساندن به دشمنان باید آن‌ها را هک کنید، این قوانین را زیر پا بگذارد. این ایده هوشمندانه‌ای است – ایده‌ای که اولین بار در Summer Game Fest امسال با آن آشنا شدیم و اکنون این فرصت را داشته‌ایم تا بیشتر در Gamescom 2025 آن را بررسی کنیم. اما در حالی که این بازی یک تجربه مبارزه‌ای کاملاً متفاوت از هر چیزی که قبلاً بازی کرده‌ام ایجاد می‌کند، برایم این سؤال پیش می‌آید که آیا همان سطح از نبوغ در طراحی مراحل و اکتشاف Pragmata نیز وجود خواهد داشت یا خیر.

    در طول دهه گذشته یا بیشتر، شاید محبوب‌ترین روش برای ایجاد تنوع در بازی‌های شوتر، افزایش سرعت و حرکت بوده است – بازی‌هایی مانند Vanquish، Titanfall و Doom: Eternal را در نظر بگیرید. Pragmata در جهت مخالف، سرعت را کاهش می‌دهد تا هر درگیری رزمی فردی طولانی‌تر و پیچیده‌تر شود. هیو، فضانورد زره پوش شما، تا زمانی که دستیار کودک مصنوعی مرموزتان، دیانا، از فایروال آن‌ها عبور نکند، نمی‌تواند به ربات‌های دشمن آسیب وارد کند. این کار از طریق یک مینی گیم سریع انجام می‌شود – هدف گیری به سمت یک دشمن یک شبکه را نشان می‌دهد که در آن باید خطی را بکشید، از کاشی‌های آبی رنگ افزایش دهنده آسیب عبور کنید تا به نقطه پایانی برسید. اگر موفق شوید، می‌توانید با خیال راحت آن‌ها را هدف قرار دهید و با گلوله از بین ببرید.

    Pragmata – تصاویر پیش نمایش

    چالش هک بسته به اهداف شما متفاوت است. پهپادهای پرنده کوچک با یک شبکه سه در سه محافظت می‌شوند، در حالی که مکانیزم‌های بزرگ و حجیم دارای یک شبکه بزرگتر پنج در پنج هستند که ممکن است دارای مسدودکننده‌هایی نیز باشد که هنگام حرکت به سمت خط پایان باید از آن‌ها اجتناب کنید. به دست آوردن گره‌های هک در طول سفر خود نیز شبکه را با کاشی‌های اضافی پر می‌کند که هنگام عبور از آن‌ها، جلوه‌های اضافی مانند کاهش دفاع دشمن را اعمال می‌کنند و به شما امکان می‌دهند پس از اتمام هک، آسیب بیشتری وارد کنید.

    در حالی که همه این‌ها در ابتدا نیاز به تنظیم مجدد ذهنی دارد تا با آن کنار بیایید، پس از شکست دادن سه یا چهار دشمن، به یک عادت تبدیل شد… و شاید کمی هم آسان شد. حداقل در بخش نمونه دمو، دشمنان فقط به صورت تکی و دوتایی می‌رسیدند – مطمئناً این مسئله به این واقعیت مربوط می‌شود که شما باید یک پازل را در زمان واقعی حل کنید در حالی که یک اندروید سعی می‌کند شما را از هم جدا کند. اما در اواسط یک دموی کوتاه نیم ساعته، من مشتاق یک چالش بیشتر بودم – چه از طریق افزایش تعداد دشمنان، چالش‌های هک پیچیده‌تر، یا در حالت ایده‌آل ترکیبی از هر دو. من کاملاً انتظار دارم که این تز پشت منحنی دشواری Pragmata باشد، اما امیدوارم مدت زیادی طول نکشد تا تعادل مناسب را پیدا کند.

    بهترین مثال از جایی که ممکن است اوضاع به آن سمت پیش برود، نبرد رئیس SectorGuard است، فینال انفجاری دمو. این پسر بزرگ ربات دوپایه مجهز به پرتابگرهای چند موشکی است که باعث می‌شود کل کف عرصه با چراغ‌های هشدار روشن شود زیرا کلاهک‌های جنگی در هوا پرواز می‌کنند. چالش، البته، اجتناب از موشک‌های ورودی در عین حال هک کردن فایروال‌های ربات است. و از آنجایی که این یک رئیس است، یک هک به تنهایی کافی نیست – شما باید به طور مکرر لایه‌های مختلف امنیتی را در حین ادامه نبرد از بین ببرید. این نوع تردستی چند وظیفه‌ای است که امیدوارم Pragmata بتواند به طور مداوم با پیشرفت کمپین ارائه دهد.

    مکانیک هک یک رابطه همزیستی کاربردی بین هیو و دیانا ایجاد می کند – آنها به سادگی نمی توانند بدون یکدیگر زنده بمانند.

    نبرد SectorGuard همچنین یکی از توانایی‌های پر زرق و برق Pragmata را معرفی می‌کند. دیانا نوعی هک “نهایی” به نام Overdrive Protocol دارد که تمام دشمنان اطراف شما را بی‌حس می‌کند و آن‌ها را برای آسیب باز می‌کند. فعال کردن این نیاز به پر کردن یک متر دارد که هر بار که یک هک معمولی انجام می‌دهید، به آرامی پر می‌شود. من انتظار دارم که چنین مهارتی هنگام مواجهه با اتاقی پر از دشمنان بی‌امان کاملاً ارزشمند باشد، اما یک رئیس به تنهایی زمین آزمایشی ایده‌آلی نبود – به خصوص زمانی که می‌توانستم آن را با استفاده از یک تفنگ استاتیک که یک گنبد غیرفعال کننده بزرگ را مستقر می‌کند، در جای خود نگه دارم.

    در حالی که من دوست داشتم نمونه شدیدتری از آنچه این سیستم رزمی جدید قادر به انجام آن است داشته باشم، قطعاً تخیل من را برانگیخت. مکانیک هک نیز یک رابطه همزیستی کاربردی بین هیو و دیانا ایجاد می‌کند – آن‌ها به سادگی نمی‌توانند بدون یکدیگر زنده بمانند، و امیدوارم این موضوع با پیشرفت داستان به چیزی معنادار تبدیل شود. متأسفانه دموی گیمزکام از نظر روایی کم بود و فقط فاش می‌کرد که هیو در یک پایگاه قمری آسیب دیده سرگردان شده است و باید راه خود را به زمین بازگرداند. ما باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا این دوتایی پویا جدید در رابطه خود محتوایی دارند یا خیر – و اینکه آیا ماجراجویی آن‌ها به همان اندازه که تریلر اولیه Pragamata در سال 2020 بود، واقعیت را در هم می‌شکند یا خیر.

    چیز دیگری که من کنجکاو هستم بیشتر از آن ببینم، اکتشافات گسترده‌تر و طراحی ماجراجویی Pragmata است. این دمو دارای حداقل درگیری‌های رزمی بود و بنابراین اغلب بدون وجود دشمن در دید، در ایستگاه می‌دویدم. این بدان معنا بود که تمرکز برای مدت طولانی به طور کامل بر پیمایش در محیط بود که از طریق برخی پلتفرم‌های سبک انجام می‌شد. من قدردانی می‌کنم که چگونه توانایی‌های رزمی هر شخصیت در اینجا دوباره مورد استفاده قرار می‌گیرند. تراسترهای لباس هیو که برای فرار از حملات استفاده می‌شوند، در اینجا برای پریدن بیشتر یا شناور شدن بر روی سقوط‌های طولانی استفاده می‌شوند. مهارت‌های هک دیانا می‌تواند اجزای مکانیزه تأسیسات را دوباره سیم کشی کند، ستون‌ها را در معادل Pragmata برای جابجایی جعبه‌ها بالا ببرد یا جمع کند. این یک نقطه شروع خوب است، اما من دوست داشتم که اکتشاف دارای یک ویژگی مکانیکی جالب خاص خود باشد تا تلاش‌های انجام شده با مبارزه را منعکس کند. پایانه‌هایی برای هک کردن و موانعی برای خاموش کردن وجود دارد که از یک جفت مینی گیم سفارشی اما اساسی استفاده می‌کنند، اما حداقل در این بخش، آن‌ها به همان شکلی که هک رزمی احساس می‌شود، به عنوان یک بخش منسجم از تجربه احساس نمی‌شوند. و با توجه به تعادل مساوی نبرد و اکتشاف در این دمو، من فکر می‌کنم هر دو نیمه باید به یک اندازه جالب باشند. با کمی شانس، آن هک‌های محیطی با گذشت زمان توسعه می‌یابند تا رویکرد جالب‌تری را برای طراحی مراحل باز کنند.

    یکی دیگر از مسائل این است که ناوبری با محیطی که مهم نیست در چه اتاقی هستید تقریباً یکسان به نظر می‌رسد، که منجر به کمی عقبگرد غیرارادی و تصادفی در دایره‌ها می‌شود. هدف من در طول دمو این بود که با هک کردن پنج پایانه مختلف که هر کدام در جایی در پایگاه پنهان شده بودند، برق را بازیابی کنم، اما همانطور که کاوش می‌کردم، نمی‌توانستم بگویم که در یک خلیج مهندسی، یک اتاق سرور یا یک مرکز فرماندهی هستم. این از نظر بصری ناخوشایند است، اما مهمتر از آن، ترسیم فضا را در ذهن شما دشوار می‌کند. اگر دمو خطی‌تر بود، کمتر نگران بودم، اما باز بودن منطقه به این معنی بود که مجبور بودم چند بار هنگام جستجوی پایانه بعدی سرم را بخارانم – به خصوص که نقشه‌ای وجود ندارد. امید من این است که، همانطور که هیو و دیانا عمیق‌تر در روده های تاسیسات فرو می‌روند، زیبایی‌شناسی “ناسا در سال 3000” تکامل می‌یابد تا فضاهای بازی متمایزتر و خواناتری ایجاد کند.

    کپکام تقریباً یک دهه است که در حال پیروزی است، اما این رشته در رویکردهای هوشمندانه به بازی‌های میراثی خود ریشه دوانده است. جایی که اخیراً با ایده‌های جدید و اصیل به مشکل برخورده است، Exoprimal سال 2023 از قبل از حافظه‌ها محو شده است. امیدوارم این سرنوشت Pragmata نباشد – بازاندیشی در اصول اولیه ژانری به سنتی مانند شوتر چیز جسورانه ای است و من واقعاً دوست دارم شاهد اوج گرفتن طراحی هک و انفجار آن باشم. اما نمی‌توانم انکار کنم که درگیری‌های رزمی و اکتشافات ساده این دمو باعث شد احساس کنم از مفهومی که واقعاً می‌خواهم با آن درگیر شوم جدا شده‌ام.

    مت پورزلو سردبیر اجرایی ویژگی های IGN است.