دسته: اخبار سینمای جهان

  • کوین فایگی در مورد "طرح هفت ساله" مارول خود صحبت می کند – شامل Blade و X-Men

    کوین فایگی در مورد "طرح هفت ساله" مارول خود صحبت می کند – شامل Blade و X-Men

    این هفته، هفته‌ای مهم برای مارول است. استودیو سرانجام طی چند روز آینده از فیلم چهار شگفت‌انگیز: اولین قدم‌ها پرده‌برداری می‌کند – شاید بتوان گفت مهم‌ترین فیلم آن از زمان Endgame، که بالاخره شخصیت‌هایی را به MCU وارد می‌کند که دیگر نمی‌توانند بیش از این از ارکان اصلی تاریخچه کمیک‌های مارول باشند. از آنجا که خانواده اول مارول تا به حال به درستی بر روی پرده بزرگ به تصویر کشیده نشده‌اند، اولین قدم‌ها فرصتی است برای آنکه این وضعیت را دگرگون سازد. و مشخص است که استودیو این فیلم را به عنوان آغاز یک دوره جدید در مارول می‌بیند – نه فقط شروع “فاز ششم”، بلکه یک فرصت طلایی برای رونمایی از آینده این ابرشرکت سینمایی.

    در طول تعطیلات آخر هفته، کوین فایگی، رئیس مارول، تعدادی از رسانه‌های خبری آمریکایی را به دفتر مرکزی خود دعوت کرد تا به یک گفتگوی عمیق بپردازند – و درباره گام‌های بعدی استودیو مارول به بحث و تبادل نظر بنشینند. در آنجا، او اشاره کرد که استودیو “یک برنامه هفت ساله” دارد، همانطور که Deadline گزارش می‌دهد، که “تا سال 2032 امتداد خواهد یافت.” این برنامه‌ها همگی لزوماً قطعی نیستند (“روی آهن‌ربا هستند، قابل جابجایی‌اند”، به گفته فایگی) اما دربردارنده جوهره نقشه راه آینده مارول هستند. در حالی که آینده نزدیک‌تر مرد عنکبوتی: روز نو را در تابستان 2026 و ضربه دوتایی انتقام‌جویان: روز رستاخیز (که هم‌اکنون در دست تولید است و قرار است در دسامبر 2026 به اکران درآید) و انتقام‌جویان: جنگ‌های پنهان (برنامه‌ریزی‌شده برای سال 2027) را به همراه خواهد داشت، اتفاقات بزرگ‌تری در حال وقوع است.

    یکی از آن‌ها – فعلاً – Blade با بازی ماهرشالا علی است. این فیلم سال‌هاست که در حال توسعه است، با چندین شروع ناموفق، که فایگی در مورد آن با صراحت سخن گفت. او توضیح داد: “ممکن است شروع کنید و یک فیلم‌نامه خوب داشته باشید و آن را از طریق تولید به یک فیلم‌نامه عالی تبدیل کنید، اما ما مطمئن نبودیم که بتوانیم این کار را در Blade انجام دهیم.” “ما نمی‌خواستیم این کار را با ماهرشالا انجام دهیم و نمی‌خواستیم این کار را با خودمان انجام دهیم.” در حالی که برخی از نسخه‌های بایگانی‌شده این فیلم در دهه 1930 رخ می‌دادند (اخیراً گزارش شده است که لباس‌های دوره‌ای Blade به تولید Sinners فروخته شده است)، فایگی اظهار داشت که “ما در دوران مدرن مستقر شدیم و این چیزی است که بر آن تمرکز می‌کنیم.” هنوز هیچ تاییدیه‌ای در مورد زمان اکران Blade وجود ندارد، اما به نظر می‌رسد مارول قصد دارد این کار را به شکل درست انجام دهد. فایگی گفت: “ما نمی‌خواستیم صرفاً یک لباس چرمی به تن [علی] کنیم و او شروع به کشتن خون‌آشام‌ها کند.” (اگرچه، این به نظر شبیه ایده کلی است، این‌طور نیست؟)

    همچنین در چشم‌انداز پیش رو، نسل جدیدی از X-Men وجود دارد که انتظار می‌رود پس از Secret Wars روی پرده سینماها ظاهر شود – که فایگی در مورد اینکه چگونه این فیلم تا حدودی پس از گسترش واقعیت شکننده حماسه چندجهانی، همه چیز را بازنشانی می‌کند، سخن گفت. همان‌طور که Variety گزارش داده است، او گفت: “بازنشانی، جدول زمانی واحد – ما در این راستا فکر می‌کنیم.” او افزود: “‘X-Men’ جایی است که این اتفاق در آن رخ خواهد داد.” در حالی که بحث درباره برنامه‌های X-Men مارول تا حد زیادی در ابهام باقی مانده است، فایگی اشاره کرد که این فیلم – که گزارش شده است توسط جیک شریر، کارگردان Thunderbolts* کارگردانی می‌شود – بر روی یک گروه بازیگران جوان و تازه متمرکز خواهد بود. او گفت: “[کمیک‌های X-Men] محلی برای گفتن داستان‌هایی درباره جوانانی بوده است که احساس متفاوتی دارند و حس دیگری دارند و احساس می‌کنند به جایی تعلق ندارند.” “این داستان جهانی جهش‌یافته‌ها است و این همان مسیری است که ما در پیش گرفته‌ایم.”

    باید دید که دقیقاً چهار شگفت‌انگیز: اولین قدم‌ها چگونه از سوی منتقدان و تماشاگران مورد استقبال قرار می‌گیرد و اینکه آیا مارول می‌تواند دوباره به اوج‌های سرسام‌آور Endgame دست یابد یا خیر. هر اتفاقی که از اینجا به بعد بیفتد، این حماسه هنوز به خط پایان نرسیده است.

  • پادکست فیلم امپایر با شرکت رالف اینسون و الکس کاکس

    پادکست فیلم امپایر با شرکت رالف اینسون و الکس کاکس

    در پادکست امپایر این هفته، قبل از شروع، خواهش می‌کنیم ولوم بلندگوها یا هندزفری خود را دست نزنید. چرا؟ به این دلیل ساده که صدای رالف اینسون خیلی بم و دلنشین است – همانطور که در اولین مصاحبه از دو مصاحبه این هفته خواهید شنید. کریس هیویت با بازیگری به گفتگو می‌نشیند که نقش گالاکتوس، موجودیت سیاره‌خوار را در چهار شگفت‌انگیز: اولین گام‌ها بازی می‌کند، تا در مورد پیوستن به MCU و اینکه چگونه صدایش، راه ورودش بوده، صحبت کند. [تقریباً 1:04:38 – 1:20:16] در دومین مصاحبه این هفته، کریس گفتگوی عمیق و جالبی با الکس کاکس، کارگردان Repo Man و Walker، درباره روزهایی که درگاه سینمایی بسیار محبوب بی‌بی‌سی 2، Moviedrome را میزبانی می‌کرد، دارد. [تقریباً 30:44 – 44:01]

    سپس، کریس در اتاقک پادکست به هلن اوهارا و جان نوگنت ملحق می‌شود تا یک قسمت جذاب دیگر داشته باشند. آن‌ها درباره هنرنمایی فوق‌العاده ریچل زگلر در Evita در لندن پالادیوم صحبت می‌کنند، درباره اخبار سینمایی این هفته بحث می‌کنند – از جمله Wake Up Dead Man که به LFF می‌رود، معرفی بازیگران The Legend Of Zelda و Werwulf، تریلرهای Hoppers و After The Hunt و The Other Guys – و فیلم‌های Friendship، Smurfs و Four Letters Of Love را بررسی می‌کنند. به علاوه، در بخش پرسش و پاسخ مفصل‌تر از معمول، تیم جشنواره موسیقی ایده‌آل خود را از گروه‌های فیلم‌های داستانی تنظیم می‌کنند. آه، و کریس برای یک کارگردان بسیار محترم و دوست‌داشتنی، یک لقب بامزه می‌سازد. لذت ببرید.

    می‌توانید به این قسمت (شماره 676، اگر درست شمرده باشیم) در اپلیکیشن پادکست مورد علاقه‌تان گوش دهید. و اگر خواهان پادکست فیلم امپایر بیشتری هستید، اما به صورت زنده و رو در رو، خبر خوبی برایتان داریم. در روز شنبه 13 سپتامبر، ساعت 7 بعد از ظهر، تیم امپایر به صورت زنده از Kings Place، با یک شب پر از اخبار سینمایی، نقدها، حرف‌های بیهوده و احتمالاً یک یا دو مهمان ویژه، در جشنواره پادکست لندن امسال، به دیدارتان می‌آیند. برای خرید بلیت، همین حالا به وبسایت Kings Place مراجعه کنید. منتظرتان هستیم!

  • Donkey Kong Bonanza

    Donkey Kong Bonanza


    بستر: نینتندو سوییچ ۲

    به نظر می‌رسد فردی در نینتندو از طرفداران پر و پا قرص ادگار رایس باروز، نویسنده تارزان، باشد. در غیر این صورت، توضیح Donkey Kong Bananza دشوار است؛ عنوانی که در آن، پادشاه مدرن میمون‌ها در یک ماجراجویی حماسی در دنیای زیرزمینی، یادآور سری نه‌چندان مشهور Pellucidar باروز، به ایفای نقش می‌پردازد. شاید هم فیلم Godzilla X Kong نمونه به‌روزتر و بهتری از “سفر میمون غول‌پیکر به اعماق زمین” باشد.

    در هر صورت، داستان بازی که در آن دانکی کونگ در پی تعقیب شرکت پلید VoidCo و میمون‌های تاجرپیشه آن، به مرکز سیاره سفر می‌کند (به‌طور واقعی)، فرصتی عالی برای بهره‌گیری از قدرت بی‌اندازه DK به عنوان یک مکانیک گیم‌پلی است و توانایی جدیدی به او می‌دهد تا همه‌چیز، از خاک سطحی گرفته تا کوه‌ها را از هم بدرد. این موضوع باعث ایجاد تجربه‌ای پر جنب و جوش از نظر گیم‌پلی می‌شود – به خصوص بازیکنان جوان‌تر از توانایی تخریب همه‌چیز لذت خواهند برد، اما پیشروی بی‌مهابا در تمام محیط، فارغ از سن و سال، بسیار سرگرم‌کننده است – و همچنین، ویترینی عالی از قدرت پردازشی ارتقاء یافته سوییچ ۲ در مقایسه با نسل پیشین خود است.

    آزادی عمل محض برای کاوش و دگرگون‌سازی واقعی جهان، تجربه‌ای به‌غایت لذت‌بخش است.

    تغییر شکل تدریجی جهان‌های پیرامون، در حالی که با نیرویی همچون یک غول تقویت‌شده با موز پیش می‌روید، یک اقدام حقیقتاً غرورآفرین است، اما در عین حال، حرکتی زیرکانه و продуманный است. هر ماده‌ای که با آن مواجه می‌شوید، بر اساس نوعی سطح مقاومت عمل می‌کند – آن را به عنوان مقیاسی درونی مشابه مقیاس موس در نظر بگیرید – و می‌توان از آن برای حل معماها استفاده کرد. آیا نیاز دارید از منطقه‌ای پوشیده از بوته‌های خار عبور کنید؟ بخشی از کوهستان را جدا کرده و مانند یک علف‌زن برای ایجاد مسیری هموار از آن استفاده کنید. با یک میدان گدازه‌ای مواجه شده‌اید؟ چند قطعه یخ به سمت آن پرتاب کنید تا آن را به سنگی تبدیل کنید که به‌راحتی قابل عبور باشد و سپس بتوان آن را تکه‌تکه کرد و به عنوان سلاح به کار برد. آزادی عمل محض برای کاوش و دگرگون‌سازی واقعی جهان، تجربه‌ای به‌غایت لذت‌بخش است.

    Bananza توسط همان تیمی ساخته شده است که Super Mario Odyssey اصلی سوییچ را توسعه داد و شاهد بازگشت پائولین، خواننده پشتیبان آن بازی هستیم. با این حال، در اینجا، او به صورت یک دختر ۱۳ ساله به تصویر کشیده شده است (به انسجام دنیای Super Mario خیلی فکر نکنید – چرا که این کار منجر به سردرگمی می‌شود) که هنوز در حال یافتن اعتماد به نفس خود است و به DK می‌پیوندد تا راهی برای بازگشت به سطح پیدا کند. او بیشتر نقش یک دستیار را ایفا می‌کند، اگرچه آواز او می‌تواند قفل مُهرهای قرار داده شده توسط VoidCo را باز کند و قابلیت GameShare سوییچ ۲ به بازیکن دیگری اجازه می‌دهد تا او را در کنسول دوم کنترل کند، جایی که صدای او مانند انفجار صوتی کوچک Black Bolt عمل می‌کند.

    صدای پائولین همچنین به تبدیل DK به “Bananza Forms” جدید کمک می‌کند، دگرگونی‌های درخشان، طراحی‌شده و کاملاً عجیب‌وغریب که به او مهارت‌های ویژه‌ای می‌بخشند. این مهارت‌ها اغلب به عمد و به طرز خنده‌داری غیرمنطقی هستند – از جمله تبدیل شدن به یک شترمرغ بدون قدرت پرواز که به او امکان می‌دهد پرواز کرده و سُر بخورد، در حالی که گورخرهای معروف ساکن چمنزار به او این توانایی را می‌دهند که با سرعتی فوق‌العاده روی یخ بدود – اما بازی کردن با آن‌ها همیشه لذت‌بخش است.

    خوشبختانه، Banandium Gems پیشرفت را مانند Power Moons محدود نمی‌کنند و به شما این امکان را می‌دهند که با سرعتی که ترجیح می‌دهید در داستان بازی پیشروی کنید.

    مانند آخرین ماجراجویی اصلی لوله‌کش نمادین، بخش عمده‌ای از Bananza بر جمع‌آوری کلکسیون‌های درخشان متمرکز است – در اینجا Banandium Gems جایگزین Power Moons شده‌اند. این جواهرات به وفور در اطراف هر جهان پراکنده شده‌اند، گاهی اوقات برای دستیابی به آن‌ها نیاز به کمی مهارت در سکوبازی حیله‌گرانه است – DK به اندازه ماریو چابک و همه‌فن‌حریف نیست، اما ترفندهای قابل قبولی برای مسلط شدن دارد، از جمله پرش‌های دوبل و پرش‌های چرخشی برای ارتفاع بیشتر – و گاهی اوقات در مناطق نبرد یا چالش پنهان شده‌اند. میدان‌های نبرد به اندازه کافی ساده هستند، اگرچه گهگاه رویکردی غیرمنتظره در نحوه مبارزه با یک دشمن ارائه می‌دهند، در حالی که نقشه‌های چالش سه جواهر برای یافتن ارائه می‌دهند که معمولاً دو مورد از آن‌ها به خوبی پنهان شده‌اند. در یک حرکت نوستالژیک دوست‌داشتنی، برخی از این نقشه‌ها رویکرد سکوبازی دو بعدی را اتخاذ می‌کنند که یادآور بازی‌های کلاسیک Donkey Kong Country Rare است.

    خوشبختانه، Banandium Gems پیشرفت در بازی را مانند Power Moons محدود نمی‌کنند و به شما این امکان را می‌دهند که با سرعتی که ترجیح می‌دهید در داستان بازی پیشروی کنید. در عوض، آن‌ها به عنوان یک ابزار افزایش قدرت عمل می‌کنند – پس از جمع‌آوری پنج عدد از آن‌ها، یک امتیاز مهارت برای ارتقاء توانایی‌های DK به دست می‌آورید. به ندرت پیش می‌آید که احساس کنید اگر تعداد کافی از این قطعات پتاسیم درخشان را جمع‌آوری نکنید، ضعیف خواهید بود، اما اگر برای جمع‌آوری آن‌ها تلاش کنید، تفاوت قابل توجه است.

    با این حال، کمی دشواری بیشتر می‌توانست خوشایند باشد. Bananza دقیقاً هم آسان نیست، اما شاید کمی بیش از حد سهل‌گیرانه باشد. قرار است استفاده از این دگرگونی‌های قدرتمند محدود باشد، ظاهراً محدود به داشتن “انرژی Bananza” کافی در یک نوار برای فعال کردن دگرگونی. در عمل، طلایی که این نوار را تغذیه می‌کند، آنقدر به راحتی با کمی کندوکاو در دسترس است که مخزن همیشه پر است – و حتی اگر هم نباشد، یک آیتم مصرفی به شما این امکان را می‌دهد که بدون داشتن انرژی کافی، دگرگون شوید. این موضوع گاهی اوقات باعث می‌شود که بازی کمی بیش از حد آسان شود و به شما این امکان را می‌دهد که اشکال خاصی از Bananza را برای غلبه بر موانع اسپم کنید. مطمئناً، هر راهی که کار کند، نتیجه‌بخش خواهد بود، اما اغلب این احساس را القا می‌کند که در حال تقلب ناخواسته هستید.

    Bananza همچنین برای بازیکنان کمال‌گرا، ثابت می‌کند که یک بازی طولانی است. ردیابی هر Banandium Gem و هر فسیل پنهان در هر لایه زیرزمینی – که برای خرید لباس‌ها و رنگ مو برای تغییر رنگ خز DK استفاده می‌شود – پس از مدتی می‌تواند مانند یک کار طاقت‌فرسا به نظر برسد. چه این کار را به صورت “ارگانیک” انجام دهید، هر سطح را کاوش کنید و عمیقاً در زمین حفاری کنید تا اسرار پنهان را کشف کنید، چه با خرید نقشه‌هایی که مکان‌های دقیق را مشخص می‌کنند، که خود نیاز به حفاری برای به دست آوردن طلای بیشتر دارد، به هر حال، می‌تواند کار طاقت‌فرسای زیادی وجود داشته باشد.

    با این وجود، رگه‌ای از شادی ناب در Donkey Kong Bananza جریان دارد. این یک بازی است که از نظر شکوه محض، از Super Mario Odyssey پیشی می‌گیرد، با مبارزات رئیس بزرگ‌تر از زندگی، طراحی جهان‌های فوق‌العاده خیال‌انگیز و قطعات مکرر و چشم‌نواز. همه این‌ها با جذابیت کارتونی و رگه‌ای از کمدی پوچ آمیخته شده است و این بازی را به بهترین بازی با محوریت میمون بزرگ در سال‌های اخیر تبدیل می‌کند.

  • فروش جهانی Lilo & Stitch از یک میلیارد دلار گذشت

    فروش جهانی Lilo & Stitch از یک میلیارد دلار گذشت

    به نظر شما اگر یک میلیارد دلار به استیچ داده شود، چه خواهد کرد؟ احتمالاً مقداری از آن را برای خرید سلاح‌های فضایی پیشرفته استفاده می‌کند، بخش اعظم آن را برای خرید موسیقی الویس می‌پردازد، و – در یک سناریوی ایده‌آل – کمی از آن را برای جبران خسارات جانبی ناشی از اقداماتش کنار می‌گذارد. در هر صورت، ظاهراً آزمایش ۶۲۶ شایسته یک پاداش نقدی قابل توجه است، زیرا فیلم لایو اکشن لیلو و استیچ موفق شده است کاری را انجام دهد که هیچ فیلم هالیوودی دیگری در سال ۲۰۲۵ نتوانسته است: ورود به باشگاه فروش یک میلیارد دلاری.

    بله، اقتباس دین فلیشر کمپ از انیمیشن محبوب و کلاسیک سال ۲۰۰۲ – که خود در زمان اکران یک موفقیت مالی محسوب نمی‌شد – در نهایت از مرز یک میلیارد دلار عبور کرد و در رتبه دوم پرفروش‌ترین فیلم‌های جهان در سال جاری قرار گرفت (پس از انیمیشن پرفروش چینی Ne Zha 2 که حدود ۱.۹ میلیارد دلار فروش داشته است). تنها فیلم هالیوودی دیگری که امسال به فروش یک میلیارد دلاری نزدیک شده است، فیلم ماینکرافت است که به فروش جهانی ۹۵۵ میلیون دلار دست یافته است. باید دید آیا فیلم‌هایی مانند چهار شگفت‌انگیز: آغاز و آواتار: آتش و خاکستر قادر به عبور از مرز یک میلیارد دلار خواهند بود یا خیر.

    در حال حاضر، این یک موفقیت برای دیزنی محسوب می‌شود – که از هفته‌ها قبل از رسیدن به این دستاورد بزرگ، ساخت دنباله لایو اکشن را تأیید کرده بود (که گفته می‌شود مستقیماً از دنباله ویدیویی Stitch Has A Glitch اقتباس نخواهد شد). انتظار داشته باشید که سیطره جهانی استیچ برای مدت زیادی ادامه یابد.

  • تایکا وایتیتی کارگردانی فیلم جدید Judge Dredd را به عهده گرفت — درو پیرس نویسنده خواهد بود.

    تایکا وایتیتی کارگردانی فیلم جدید Judge Dredd را به عهده گرفت — درو پیرس نویسنده خواهد بود.

     

    خب، این یک خبر سینمایی غیرمنتظره است که گمان می‌کنیم کسی آن را در لیست آرزوهای سینمایی سال ۲۰۲۵ خود قرار نداده بود. THR گزارش می‌دهد که تایکا وایتیتی – کمدین و فیلمساز اهل نیوزیلند که خالق آثاری همچون Hunt For The Wilderpeople، Jojo Rabbit و هر دو فیلم Thor: Ragnarok و Love And Thunder بوده است – اخیراً یک پروژه دیگر را به کارنامه پربار خود اضافه کرده است: یک فیلم جدید Judge Dredd. علاوه بر این، او درو پیرس، نویسنده فیلم‌های The Fall Guy و Mission: Impossible — Rogue Nation را نیز برای همراهی در سفر به مگا-سیتی وان دعوت کرده است.

     

    در حالی که تنوع فیلم‌های وایتیتی تاکنون ممکن است مستقیماً نشان ندهد که او بهترین انتخاب برای به تصویر کشیدن قاضی، هیئت منصفه و مجری عدالت بی‌رحم و خونین دنیای کمیک‌های نمادین 2000 AD است – که پیش‌تر با سیلوستر استالونه در سال 1995 و سپس کارل اوربان در فیلم Dredd به نویسندگی الکس گارلند در سال 2012 به دنیای سینما راه یافته بود — منابع THR سریعاً خاطرنشان می‌کنند که تایکا و پیرس دوستان نزدیکی هستند که هر دو با خواندن این کمیک‌ها بزرگ شده‌اند و سال‌ها به دنبال فرصتی برای همکاری بوده‌اند. نکته امیدوارکننده این است که بر اساس اطلاعات این نشریه تجاری، این فیلم، که به دلیل تلاش وایتیتی و پیرس برای فروش این بسته جذاب، در هالیوود سروصدای زیادی به پا کرده است، به عنوان یک تفسیر وفادارتر به لحن و فضای کمیک‌ها نسبت به اقتباس‌های قبلی ارائه می‌شود، به این معنی که ممکن است شاهد دیدگاهی تاریک‌تر و طنزآمیزتر نسبت به Dredd باشیم نسبت به آنچه قبلاً دیده‌ایم. با توجه به توانایی‌های کمدی این زوج کارگردان-نویسنده، حداقل می‌توانید روی آن‌ها حساب کنید تا چاشنی طنز را به این کلان شهر اخلاقی – و از نظر معماری – مبهم جان واگنر و کارلوس ازکوئرا اضافه کنند.

     

    گفته شده است که این فیلم ‘یک بلاک باستر علمی تخیلی سرگرم‌کننده است که در عین حال حرفی برای گفتن در مورد فرهنگ معاصر دارد’. جزئیات داستانی فیلم مشترک تایکا وایتیتی و درو پیرس درباره Judge Dredd، مانند زاویه فک خود قاضی، در حال حاضر به شدت محافظت می‌شود. اما با توجه به اینکه فیلمسازان از همین حالا امیدوارند که این فیلم آغازی برای یک دنیای سینمایی و تلویزیونی جدید Dredd باشد، و با توجه به محبوبیت همیشگی کمیک‌ها و جایگاه کالت کلاسیک دو فیلم قبلی، که مدت‌هاست تسلط این شخصیت بر تخیل جمعی ما را تأیید کرده است، به نظر می‌رسد که زمان آن فرا رسیده است که بار دیگر برای Dredd هورا بکشیم. ما Lawmaster را می‌آوریم و شما را در سینما می‌بینیم!

  • پیش‌نمایش Tron: Ares، تقابل جهان‌ها و حضور دوباره جف بریجز را در دنباله علمی تخیلی به کارگردانی Joachim Rønning به تصویر می‌کشد.

    پیش‌نمایش Tron: Ares، تقابل جهان‌ها و حضور دوباره جف بریجز را در دنباله علمی تخیلی به کارگردانی Joachim Rønning به تصویر می‌کشد.

    استیون لیزبرگر در سال 1982 با فیلم Tron، چشم‌انداز سینمایی جلوه‌های ویژه را متحول کرد. جوزف کوزینسکی (چه بر سر آن مرد آمد؟) بار دیگر در سال 2010 این کار را با Tron Legacy انجام داد، یک ریبوت/دنباله میراثی هوشمندانه و از نظر بصری خیره‌کننده که بر اساس ضرب‌آهنگ‌های تپنده دفت پانک ساخته شده بود. اکنون، 15 سال بعد، یواخیم رانینگ مشعل نئون روشن را برمی‌دارد تا یک بار دیگر با Tron: Ares مرزها را جابجا کند، فیلمی که قرار است شاهد برخورد جهان‌ها باشیم، زیرا برای اولین بار در تاریخ این فرنچایز، ما به سمت Grid نمی‌رویم — Grid به سمت ما می‌آید. تریلر جدید و چشم‌نواز را در زیر تماشا کنید:

    چه تریلر شگفت‌انگیزی! ناین اینچ نیلز با موسیقی‌ای که گفته می‌شود “خشن‌تر و صنعتی‌تر” شده است. جادوگران ILM برای کار بر روی “جام مقدس گرافیک کامپیوتری” به میدان آمده‌اند. جرد لتو با آرامش ماوراءالطبیعه و چشمانی بی‌روح، در نقش آرس، سرباز فوق‌العاده هوش مصنوعی شبیه پینوکیو، فرو می‌رود. و جف بریجز با شکوه تمام در نقش فلین بازگشته است، با وجود اینکه ظاهراً در پایان Legacy از دسترس خارج شده بود، در اوج لحظات تشویق‌برانگیز. (بریجز در مورد بازگشت فلین، زمانی که برای شماره Tron: Ares با خود The Dude صحبت کردیم، گفت: “اتفاقات جدیدی رخ داده است.”) صادقانه بگویم، به نظر می‌رسد هر آنچه را که از یک فیلم Tron می‌خواهید، در آن وجود دارد — نگاهی بصری چشمگیر، از نظر صوتی تپنده، و از نظر فلسفی-فناورانه درگیرانه به اینکه اکنون کجا هستیم و به کجا ممکن است برویم، زیرا مرز بین علم تخیلی و علم واقعی هر روز محوتر می‌شود.

    خلاصه بسیار، بسیار کوتاه Tron: Ares که گروه بازیگران پر ستاره آن شامل جودی ترنر-اسمیت، گرتا لی، جیلیان اندرسون و ایوان پیترز نیز می‌شود، به شرح زیر است: “Tron: Ares ماجرای یک برنامه بسیار پیشرفته به نام آرس را دنبال می‌کند که از دنیای دیجیتال به دنیای واقعی فرستاده می‌شود تا ماموریتی خطرناک را انجام دهد و اولین رویارویی بشر با موجودات هوش مصنوعی را رقم بزند.”

    فلین چطور برگشته است؟ چه کسی آرس را متوقف خواهد کرد؟ وقتی Grid از دسترس خارج شده و به terra firma می‌رود چه اتفاقی می‌افتد؟ و آیا می‌توانیم لطفاً یک تور NIN داشته باشیم که موسیقی این فیلم را به طور کامل اجرا کند؟ حداقل پاسخ برخی از این سوالات را زمانی خواهیم گرفت که Tron: Ares در 10 اکتبر با لایت سایکل‌های خود وارد سینماها شود.

  • Mortal Kombat II Trailer: Karl Urban در نقش Johnny Cage، نمایشی از خود در دنباله اکشن بسیار خشونت‌آمیز ارائه می‌دهد.

    Mortal Kombat II Trailer: Karl Urban در نقش Johnny Cage، نمایشی از خود در دنباله اکشن بسیار خشونت‌آمیز ارائه می‌دهد.

    چه هفته‌ای برای طرفداران سینما و تلویزیون ویدیویی در راه است. دیروز، اولین نگاه‌مان به لینک و زلدا در فیلم لایو اکشن آتی وس بال، افسانه زلدا را تجربه کردیم. امروز بعد از ظهر، بالاخره تأیید شد که سریال Assassin’s Creed نتفلیکس رسماً در حال توسعه است. و اکنون، برای حسن ختام این روز، Warner Bros. اولین تریلر فیلم موردانتظار Mortal Kombat II، دنباله‌ای بر فیلم سینمایی سال ۲۰۲۱ سایمون مک‌کوید بر اساس بازی‌های مبارزه‌ای فوق‌العاده خشن NetherRealm را پخش کرده است. اگر به دنبال خشونت رده R، صحنه‌های مرگبار هیجان‌انگیز (یا، دقیق‌تر، شکستن ستون فقرات) و کارل اوربان در نقش جانی کیج هستید، دیگر نیازی نیست بگردید – تریلر زیر را ببینید:

    “وقت نمایشه!” ما می‌گوییم، در مورد جانی کیج – چه پیشرفتی! چیزهای زیادی برای هیجان‌زده شدن برای طرفداران Mortal Kombat وجود دارد: اوربان جوهره‌ی شخصیت گزنده‌ی JCVD کیج را به‌خوبی به تصویر می‌کشد، یک مشت رونمایی جذاب از شخصیت‌ها (باراکا! کیتانا! ملکه سیندل! نوب سایبوت!) و بازگشت تم جاودانه Mortal Kombat، و این فقط شروع کار است. و برای کسانی که به‌طور اتفاقی آشنا هستند، وعده‌ی یک فیلم MK وجود دارد که واقعاً همت می‌کند تا آنچه را که فرنچایز به آن معروف است، ارائه دهد: دسته‌ای از شخصیت‌های خشن، قدرتمند و بدخیم که در یک مسابقات مبارزه‌ی نهایی و بی‌رحمانه برای مرگ می‌جنگند. و این بار به نظر می‌رسد کمی کمتر از قهرمان ناموفق لوئیس تان، کول یانگ از فیلم اول، و بیشتر از مزدور بدجنس جاش لاوسون، کانو، هیرویوکی سانادا، اسکورپیون و تادانوبو آسانو، خدای رعد و برق خونسرد رایدن.

    خلاصه کوتاه اما جذاب برای Mortal Kombat II – که گروه بازیگران بزرگ آن شامل استعدادهایی مانند ادلین رودولف، جسیکا مک‌نامی، لودی لین، مهکاد بروکس و تاتی گابریل نیز می‌شود – از این قرار است: “این بار، قهرمانان مورد علاقه‌ی طرفداران – که جانی کیج به آن‌ها ملحق شده – برای نبردی نهایی، بی‌رحمانه و خونین به منظور متوقف کردن سلطنت تاریک شائو کان که هستی قلمرو زمین و محافظانش را تهدید می‌کند، جمع می‌شوند.”

    بی‌شک می‌توان گفت که ما مسیر طولانی را از دوران Mortal Kombat و Annihilation دهه‌ی ۹۰ طی کرده‌ایم و چشم‌انداز یک فیلم MK با بازی کارل اوربان در نقش جانی استورم، ما را برای تماشای این فیلم لحظه‌شماری می‌کند. خوشبختانه، ما مجبور نیستیم مدت زیادی منتظر بمانیم تا ببینیم آیا Mortal Kombat II سایمون مک‌کوید یک پیروزی بی‌نقص برای این فیلمساز خواهد بود یا اینکه قربانی یک فیتالیتی عالی از طرف منتقدان و طرفداران می‌شود – این فیلم در ۲۴ اکتبر به سینماهای بریتانیا می‌آید.

  • کالین فارل در نگاهی اجمالی به فیلم Ballad Of A Small Player ساخته ادوارد برگر، نقش یک قمارباز در حال فرار را ایفا می‌کند.

    کالین فارل در نگاهی اجمالی به فیلم Ballad Of A Small Player ساخته ادوارد برگر، نقش یک قمارباز در حال فرار را ایفا می‌کند.

    در طول سه سال اخیر، ادوارد برگر خود را به عنوان یک فیلمساز برجسته تثبیت کرده است. با دو اثر حماسی و قابل توجه جنگ جهانی اول به نام در جبهه غرب خبری نیست در سال ۲۰۲۲ و تریلر توطئه‌آمیز انجمن سری در سال گذشته، او با استقبال گسترده و جوایز متعددی روبرو شده است. به نظر می‌رسد که این روند موفقیت با فیلم جدید برگر، تصنیف یک قمارباز کوچک ادامه خواهد یافت. این فیلم یک تریلر قماربازی از نتفلیکس است و اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته لارنس آزبورن در سال ۲۰۱۴ است و کالین فارل با سبیلی دیدنی در آن ایفای نقش می‌کند. برای دیدن اولین تصاویر این فیلم، کافی است نگاهی به آن‌ها در زیر بیندازید؛

    جذاب، مرموز، جسورانه و تقریباً هیپنوتیزم‌کننده. بله، سبیل فارل واقعاً یک نکته قابل توجه است، اینطور نیست؟ اما به طور جدی، به عنوان اولین نگاه‌ها، این تصاویر – با طرح رنگی قرمز و سبز چشم‌نواز، مخمل له شده، چراغ‌های نئون، و نگاه‌های مغناطیسی که هم خونسردی و هم پریشانی فارل را نشان می‌دهند – واقعاً برای ما جذاب هستند. در این فیلم، فارل نقش لرد دویل را ایفا می‌کند، که خلاصه رسمی نتفلیکس برای فیلم به ما می‌گوید او “یک قمارباز بزرگ است که در ماکائو، چین، پنهان شده است.” همانطور که مطمئناً برای هر قمارباز بزرگی که نیاز به پنهان شدن در ماکائو، چین دارد، تصور می‌کنید، به نظر می‌رسد لرد دویل رازهای زیادی در زندگی خود دارد، زیرا خلاصه داستان این را تأیید می‌کند: “هنگامی که گذشته و بدهی‌هایش شروع به تعقیب او می‌کنند، دویل با یک روحیه خویشاوند روبرو می‌شود که ممکن است کلید رستگاری او را در دست داشته باشد.” این روحیه خویشاوندی مذکور، دائو مینگ مرموز است که در فیلم برگر توسط فالا چن از شانگ-چی بازی می‌شود و در اولین تصاویر بالا در حال گفتگو با دویل دیده می‌شود.

    اگر فیلم برگر از کتاب آزبورن پیروی کند (که روان ژافه، نویسنده ۲۸ هفته بعد، آن را برای پرده سینما اقتباس کرده است)، بینندگان می‌توانند منتظر یک تریلر آهسته سوز و پر از حرارت باشند، تریلری که در پول، اخلاق و عرفان شرقی ریشه دوانده است – و تیلدا سوینتون، الکس جنینگز و دانی ایپ و دیگران نیز در آن ایفای نقش می‌کنند. ما خودمان خواهیم فهمید که آیا آخرین سرمایه‌گذاری نتفلیکس روی برگر نتیجه می‌دهد یا خیر، زمانی که تصنیف یک قمارباز کوچک در ۱۷ اکتبر در سینماهای بریتانیا و ایرلند اکران می‌شود و در ۲۹ اکتبر به صورت جهانی پخش می‌شود. ما بی‌صبرانه منتظر آن هستیم!