برچسب: بازی اکشن

  • Valor Mortis یک Soulslike است که خود را از دیگران متمایز می‌کند.

    Valor Mortis یک Soulslike است که خود را از دیگران متمایز می‌کند.

    میدان‌های جنگ سنگر زده دوره ناپلئونی در اروپا، مکان جالبی برای بیدار شدن نبودند. وقتی مخلوط‌های جهش‌یافته سربازان سابق و وحشت‌های تاول‌زده و کریه نیز در گل‌ولای آن پرسه می‌زنند، اوضاع وخیم‌تر هم می‌شود. Valor Mortis شما را درست وسط این هرج‌ومرج قرار می‌دهد و مطمئن می‌شود که مهارت شما در استفاده از تیغ، تپانچه و نیروی ماورایی کف دستتان، بقای شما را تضمین می‌کند. این بازی با اینکه ریشه در اصول اولیه ژانر Soulslike دارد، اما از زاویه دید اول شخص غیرمعمولی بهره می‌برد که نه‌تنها شما را کاملاً در این دنیای ترسناک غرق می‌کند، بلکه دقت و رضایت بیشتری به مبارزات دفاعی، ضربه‌ای و تیراندازی دقیق آن می‌بخشد. با اینکه متوجه شدم نبردهایش می‌توانند چالش‌برانگیز باشند، اما در مدتی که در gamescom 2025 آن را بازی کردم، نشانه‌های زیادی دیدم که نشان می‌دهد این بازی به اندازه سایر بازی‌های این ژانر آزاردهنده نخواهد بود.

    ویلیام، قهرمان Valor Mortis، در گل‌ولای میدان جنگ، صورتش را روی زمین گذاشته و صدای ژنرال خود، ناپلئون بناپارت را می‌شنود که در گوشش می‌پیچد و به او دستور می‌دهد بلند شود. ده‌ها جسد در امتداد مسیر جنگلی پراکنده‌اند و یک پرچم فرانسوی پاره پاره، نشان‌دهنده یک شکست احتمالی است. هیچ توضیح بیشتری درباره نحوه رسیدن ما به اینجا داده نمی‌شود، اما امپراتور بدنام اصرار دارد که من بلند شوم، بنابراین من هم همین کار را می‌کنم و به جلو می‌روم. در ابتدا با یک شمشیر و توانایی انجام دفاع، جاخالی دادن و حملات سبک و سنگین مسلح شده‌ام، اما هیچ چیز انقلابی در مورد پروژه جدید استودیو One More Level وجود ندارد، که اکشن شلوغ Ghostrunner خود را در اینجا به یک ریتم بسیار سنجیده‌تر تقلیل داده است.

    تصاویر صفحه نمایش Valor Mortis

    مبارزه با شمشیر شاید خیلی متفاوت نباشد، اما باز هم لذت‌بخش است. دفاع کردن به‌طور کامل آسیب را خنثی نمی‌کند، بنابراین زمان‌بندی دقیق دفاع‌های شما، بهترین شرط برای از بین بردن سریع دشمن است. وقتی این کار را درست انجام می‌دهید، صدای فلزی دلنشینی می‌شنوید و بلافاصله یک صحنه آهسته لحظه‌ای به نمایش درمی‌آید که من را به یاد مانورهای رضایت‌بخش Dishonored می‌اندازد. بعداً، یک تپانچه را در یک صندوق تزئین شده با پرتره خود بناپارت پیدا می‌کنم. این سلاح کمری چند صد ساله که بیشتر به حال و هوای Dunwall می‌خورد، یک گزینه برد بلند را در اختیار من قرار می‌دهد، هرچند که تعداد گلوله‌های آن محدود است.

    اما وقتی یک عنصر ماوراء‌الطبیعه به شکل شعله‌هایی که می‌توانم مستقیماً از کف دستم شلیک کنم به زرادخانه من اضافه می‌شود، اوضاع کمی عجیب می‌شود. این قابلیت شعله‌افکن برای هرکسی که جرعه‌ای از تونیک‌های Bioshock نوشیده باشد، آشنا به نظر می‌رسد. این یک مهارت لذت‌بخش و انفجاری است که به من کمک کرد تا جمعیت دشمنان را کنترل کنم و حتی یک وضعیت سوزش را به رئیس دمو (اطلاعات بیشتر در مورد او بعداً) وارد کنم. قطعاً عناصری از دو بازی شبیه‌ساز غوطه‌وری ذکر شده در اینجا وجود دارد، اما من انتظار ندارم که انعطاف‌پذیری سیستم مبارزه این بازی به اندازه بازی‌های Arkane یا Irrational باشد. این بازی اساساً یک Soulslike است که به‌شدت به برخوردهای تن‌به‌تن متکی است و در عین حال، باید میزان استقامت خود را به‌دقت مدیریت کنید، بنابراین انتظار ندارم که بتوانم جلوه‌های عنصری را ترکیب کنم و هرج‌ومرجی را که با طراحی این بازی مطابقت داشته باشد، ایجاد کنم. گذشته از فرصت عجیب‌وغریبی که برای دزدکی رفتن پشت سر یکی از دشمنان و سیخ کردن لذت‌بخش آن‌ها وجود دارد، گزینه‌های دمو هنگام ورود به نبرد، به‌ندرت از دوئل‌های رودررو فراتر می‌رفت.

    به نظر می‌رسد طرفداران دشمنان چندش‌آور سنتی این ژانر نیز ناامید نخواهند شد.

    موجوداتی که من در این نسخه آزمایشی 45 دقیقه‌ای با آن‌ها جنگیدم، همگی تا حدی ریشه در انسانیت داشتند. چیزی که به‌عنوان پیاده‌نظام معمولی شروع می‌شود که مانند مردگان متحرک دوروبر می‌چرخند، هر چه بیشتر به جلو می‌رفتم، جای خود را به دشمنان جالب‌تری می‌داد. یک منطقه اختیاری پیدا کردم که با منفجر کردن یک نقطه ضعف ساختاری درخشان با تپانچه باز می‌شد، جایی که با یک مبارز ترسناک روبرو شدم که با وقار به‌سوی من قدم برمی‌داشت، رفتار تسخیرشده او فقط توسط یک ماسک فلزی بی‌احساس تشدید می‌شد. حملات او سریع بود و نوار سلامتی را به‌شدت کاهش می‌داد و پنجره‌های دفاعی او تنگ بود – سریعاً تصمیم گرفتم که او چالشی برای روز دیگری است. تقریباً نیمی از این پیش‌نمایش را بدون اشاره به Bloodborne به پایان رساندم، اما سرعت و ضربه تیغه او من را به یاد یکی از تهدیدهای Hunter Yharnam انداخت. چالشی بزرگ، اما نه دقیقاً یک رئیس واقعی.

    به نظر می‌رسد طرفداران دشمنان چندش‌آور سنتی این ژانر نیز ناامید نخواهند شد، زیرا دشمنان جهش‌یافته و هیولا مانند زیادی هم وجود دارند. اگرچه به نظر می‌رسد همه آن‌ها هنوز به خود سابق خود چسبیده‌اند – لباس‌های ارتش از آن‌ها آویزان است، یا سرهای انسان (گاهی اوقات چندگانه) حرکات شما را از نزدیک تماشا می‌کنند – اما آن‌ها به‌هیچ‌وجه عادی نیستند، یا حداقل نحوه به تصویر کشیدن اروپای اوایل قرن نوزدهم در کتاب‌های تاریخ این‌طور نیست. یک طاعون مرموز میدان‌های نبرد را آلوده کرده و این انحرافات را به وجود آورده است که می‌توانند چالش بزرگی ایجاد کنند. به نظر می‌رسید یکی از این جانوران درشت، دو سرباز به هم چسبیده بودند که اتفاقاً یک بازوی اضافی هم رشد کرده بودند که یک دست چنگال‌دار گوشتی و بسیار بزرگ را تشکیل می‌داد. او در فاصله نزدیک به‌سوی من ضربه می‌زد، اما اگر خیلی عقب می‌رفتم، هیچ‌چیز بیشتر از پرتاب اخگرهای انفجاری لذت نمی‌برد. خوشبختانه، یک کیسه قرمز درخشان بزرگ به نظر می‌رسید که آماده ترکیدن در جایی است که آرنج او باید باشد، بنابراین چند گلوله تپانچه را به‌سوی آن نشانه گرفتم تا از نقطه ضعف او استفاده کنم.

    اما او توسط موجود دیگری با ظاهری بسیار وحشتناک‌تر شکست خورد. رئیس نهایی دمو، ژنرال لوتر، حامل عقاب، کوهی از یک موجود جهش‌یافته بود که سرش به‌طرز خنده‌داری معمولی بود و اگر سه تفنگی که از شانه راست گوشتی و پیچیده‌اش بیرون می‌آمدند به‌سوی من نشانه نرفته بودند، بیشتر به آن می‌خندیدم. او که یک میله پرچم جارو و یک قداره برش دهنده در دست داشت، برد وسیعی داشت و ضرباتش سنگین بود. با کمال میل اعتراف می‌کنم که چند تلاش برای سرنگونی او لازم بود، اما پس از چند ارتقاء در یک فانوس دوباره روشن شده در نزدیکی (نسخه این دنیا از آتشدان کلاسیک Dark Souls)، موفق شدم او را سرنگون کنم.

    خب، اولین شکل او به هر حال. بله، One More Level تصمیم گرفته است که شوخی کند و به اولین رئیس Valor Mortis فاز دوم بدهد. این نسخه از لوتر هنوز ترکیبی مرگبار از حملات برد بلند و نزدیک دارد که شما را سرپا نگه می‌دارد، اما توانایی احضار مینیون‌های مزاحم و اسیر کردن شما در چنگال‌های چنگال‌دار خود را نیز دارد. او حیله‌گر است، اما خوشبختانه، برای هرکسی که در این ژانر تجربه مبارزه داشته باشد، چندان دشوار نیست.

    نکته مهم این است که با مردن، کاتالیزورهای جمع‌آوری شده شما در محیط بیرونی عرصه‌های رئیس رها می‌شوند.

    اما برای کسانی که نسبتاً در Soulslike تازه‌کار هستند، یا حتی مبارزه اول شخص را یک چالش می‌دانند، Valor Mortis تا حدودی مهربان است… کاتالیزورها، ارتقاء دهنده منابع شما در اینجا هستند و می‌توانید از آن‌ها برای ارتقاء سطح آمار خود با هزینه‌ای نسبتاً ارزان استفاده کنید. من امتیازهایی را برای به دست آوردن نوار استقامت بزرگتر پمپ کردم، زیرا چند ضربه سریع می‌تواند به سرعت میزان اولیه شما را تخلیه کند و این امر غلبه بر رئیس را بسیار آسان‌تر کرد. با این حال، نکته مهم این است که با مردن، کاتالیزورهای جمع‌آوری شده شما در محیط بیرونی عرصه‌های رئیس رها می‌شوند، نه از طریق دروازه تاریک و دودی که بر آن‌ها مقدم است. One More Level نمی‌خواهد شما مجبور شوید در جای دیگری از دنیای خود برای پیشرفت تلاش کنید و این پیشنهاد برای جلوگیری از کمی ناامیدی شما، همراه با ویژگی‌های خاصی که می‌توان از طریق کاوش‌هایی که کمی از طراحی پارکور را که استودیو در Ghostrunner تکمیل کرده است، استفاده کرد (به عنوان مثال، می‌توانید از درختان تاب بخورید) همگی با هم ترکیب می‌شوند تا به شما کمک کنند سریع‌تر احساس قدرت کنید.

    دموی من در حالی به پایان رسید که بالاخره لوتر را سرنگون کردم و کلمات “Abomination Eradicated” صفحه را پر کردند. تصور می‌کنم اگر تریلر رونمایی Valor Mortis چیزی برای قضاوت باشد، باید با بسیاری از پلیدی‌های دیگر نیز مقابله شود. در مجموع، من اوقات بسیار رضایت‌بخشی را با آن گذراندم و ترکیب آن از شمشیربازی اول شخص و توانایی‌های جادویی ماورایی را یک سفر قدرتی لذت‌بخش یافتم. مشتاقانه منتظر کاوش عمیق‌تر در این هستم که مجموعه مبارزه‌ای آن چه اسراری ممکن است در خود داشته باشد و مقابله با پلیدی‌های بیشتر با آن زمانی که Valor Mortis در سال 2026 از راه می‌رسد.

    سایمون کاردی سردبیر ارشد IGN است که بیشتر اوقات در بازی‌های جهان باز پرسه می‌زند، در سینمای کره غرق می‌شود یا از وضعیت تاتنهام هاتسپر و نیویورک جتس ناامید می‌شود. او را در Bluesky به آدرس @cardy.bsky.social دنبال کنید.

  • RoboCop: Rogue City – واکاوی امور حل‌نشده

    RoboCop: Rogue City – واکاوی امور حل‌نشده

    خبر خوش برای دوستداران اکشن‌های دهه ۸۰: منفجر کردن سر و تخم‌های اشرار همچنان کار RoboCop است و وظیفه‌اش… پایان‌نیافته است. گسترش مستقل برای RoboCop: Rogue City سرگرم‌کننده و باورپذیر سال ۲۰۲۳، RoboCop: Rogue City – Unfinished Business، سفر بی‌امان Robo را از خیابان‌های پر از زباله Old Detroit به سوی بلندی‌های به‌شدت محافظت‌شده برج OMNI در یک کشتار ۱۰ ساعته کاملاً جدید می‌برد. خبر بد اینکه با سلاح‌ها و گونه‌های جدید اندک دشمنان، اکشن Unfinished Business هرگز به اندازه‌ای بالا نمی‌رود که با صعود تدریجی محیط خود مطابقت داشته باشد یا خود را چیزی فراتر از یک تکرار از نسخه اصلی نشان دهد. همچنان خشونت فوق‌العاده‌ای برای لذت بردن در اینجا وجود دارد، اما این نوعی سرگرمی ساده‌لوحانه است که به همان اندازه که وحشیانه است، آشناست.

    برخلاف فیلم اسپلترفست علمی تخیلی Dredd محصول ۲۰۱۲، اکشن Unfinished Business تقریباً به‌طور کامل در یک آسمان‌خراش اتفاق می‌افتد، و RoboCop را می‌بینیم که راه خود را از لابی تا طبقات بالا باز می‌کند، در حالی که در پی برخی تجهیزات دزدیده شده OCP است. کمی هم از BioShock قرض گرفته است، زیرا Robo در ابتدا توسط یک دستیار ناشناس در آن سوی یک رادیوی دوطرفه راهنمایی می‌شود، که به نیمه اول داستان یک حس رازآلود جذاب می‌بخشد – حتی اگر هرگز با هیچ پیچش داستانی تکان‌دهنده‌ای شبیه به اثر کلاسیک زیر آب Irrational Games به اوج نرسد.

    تصاویر بررسی RoboCop: Rogue City – Unfinished Business

    همانند بازی پیشین، موفقیت داستان‌سرایی Unfinished Business تا حد زیادی به ایفای نقش بی‌تفاوت و اغلب خنده‌دار پیتر ولر، ستاره اصلی RoboCop در نقش اصلی بستگی دارد. چه او در حال تکرار عبارات نمادین فیلم‌ها باشد و چه به‌طور ظریف تقریباً هر کسی را که ملاقات می‌کند به سخره بگیرد، اجرای ولر یک سروگردن بالاتر از بقیه است. البته، این معیار فوق‌العاده بالایی برای پشت سر گذاشتن نیست، زیرا بازیگران مکمل اغلب این حس را القا می‌کنند که توسط صداپیشگی‌های موقت و عجولانه‌ای صداگذاری شده‌اند که کسی فراموش کرده است آن‌ها را با نسخه‌های واقعی جایگزین کند، و به نظر می‌رسد که هر کدام از مجموعه‌ای کم‌عمق از کلیشه‌های شخصیتی استفاده می‌کنند، و تشخیص یکی از دیگری را واقعاً دشوار می‌کند. درنهایت، خوشحال بودم که تا اوج خونین و گلوله‌باران Unfinished Business همراهی‌اش کنم، با وجود این واقعیت که احساس نمی‌کردم نیازی باشد روی هیچ‌کس غیر از اراذل و اوباشی که مستقیماً در مسیر هدفم ایستاده بودند تمرکز کنم.

    تجارت طبق معمول

    بااین‌حال، ورای داستان، Unfinished Business یک بازه ۱۰ ساعته نسبتاً یکنواخت است، زیرا بااینکه حجم اشراری را که باید به آن‌ها شلیک کنید افزایش می‌دهد، به اندازه کافی تلاش نمی‌کند تا تنوع روش‌هایی را که با آن‌ها این کار را انجام می‌دهید گسترش دهد. اگر Rogue City سال ۲۰۲۳ را بازی کرده‌اید، پس از قبل اکثر چیزهایی را که مبارزه Unfinished Business ارائه می‌دهد تجربه کرده‌اید. یک بار دیگر، می‌توانید گلوله‌ها را از دیوارها کمانه کنید تا به‌طور شیک دشمنان پنهان شده در پشت سنگر را هدف قرار دهید، در تقریباً هر دری که با آن روبرو می‌شوید با حرکت آهسته و پر از خونریزی نفوذ و پاک‌سازی انجام دهید، و بشکه‌های انفجاری را پشت سر هم شلیک کنید درحالی‌که هر جنایتکاری را که با آن روبرو می‌شوید RoboStop و RoboDrop می‌کنید. همه این‌ها با همان ذوق خشنودکننده طرفداران ارائه می‌شوند، از گرافیک‌های سبز رنگ شبیه به Apple IIe نمایشگر Head-Up Robo گرفته تا موسیقی متن نمادینی که همراه با افزایش تعداد دشمنان بالا می‌رود، و این مطمئناً هنوز تأثیر زیادی دارد. فقط مایه شرمساری است که سیستم‌های ارتقاء مهارت و Auto 9 ظاهراً بدون تغییر کپی شده‌اند. شما دقیقاً همان مزایا را باز می‌کنید، مانند گلوله‌های سوراخ‌کننده زره و توانایی انحراف خودکار آتش دشمن ورودی، فقط این بار کمی سریع‌تر به لطف زمان اجرای کوتاه‌تر داستان.

    اگر Rogue City سال ۲۰۲۳ را بازی کرده‌اید، پس از قبل اکثر چیزهایی را که مبارزه Unfinished Business ارائه می‌دهد تجربه کرده‌اید.

    حداقل چند نوع جدید از دشمنان مکانیکی برای مقابله وجود دارد، اگرچه هیچ‌کدام واقعاً اوضاع را به‌طور چشمگیری تغییر نمی‌دهند. من متوجه شدم که به‌طور مداوم از توانایی حرکت آهسته بازگشتی Robo برای مقابله با روبوبمب‌های تندرو که به‌سرعت به سمت شما می‌غلتند، و همچنین دسته‌های پهپادهای امنیتی پرنده که به‌طور غیرقابل‌پیش‌بینی در هوا در بالا می‌چرخند استفاده می‌کنم. اما درحالی‌که کیل‌بات‌های چابکی که در اطراف محیط می‌چرخند در ابتدا تهدیدآمیز به نظر می‌رسند، به‌سرعت ثابت می‌کنند که به‌اندازه یک شیشه غذای کودک مقاوم هستند، زیرا من یا جمجمه‌های روباتی آن‌ها را با یک شلیک سریع گلوله می‌شکنم یا به‌سادگی آن‌ها را برمی‌دارم و مانند دستمال کاغذی کاتانا به دست پرتاب می‌کنم، حتی در سخت‌ترین تنظیمات دشواری.

    خود برج OMNI فضای جالبی برای میزبانی کشتار ارائه می‌دهد، از بازی ویدیویی پرجنب‌وجوش و سینمایی که در منطقه استراحت یافت می‌شود تا زیرزمین پر از کیسه زباله‌های بخش مدیریت زباله (به همراه یک دستگاه فشرده‌سازی زباله به سبک Star Wars برای منفجر کردن دیوانه‌وار راه خود به بیرون). بااین‌حال، این‌ها استثنا هستند، و بیشتر قتل عام در راهروهای بتنی بی‌روح بین آن‌ها رخ می‌دهد. مطمئناً این چیزی است که از یک تور در یک دیستوپیای شرکتی انتظار می‌رود، اما این باعث نمی‌شود که سورپرایزهای سرگرم‌کننده‌ای زیادی ایجاد کند. با وجود گالری چشمگیر خونریزی و جلوه‌های ذرات که بر روی هر تیراندازی می‌بارند، زمان‌هایی بود که فضاهای داخلی کسل‌کننده Unfinished Business باعث می‌شد کمتر شبیه یک ماجراجویی اکشن هیجان‌انگیز باشد و بیشتر شبیه پرسه زدن در حلقه‌ها در پارکینگ مرکز خرید باشد و سعی می‌کردم بفهمم کجا 6000 SUX خود را گذاشته‌ام.

    بااین‌حال، بزرگ‌ترین مشکلی که من با تیراندازی Unfinished Business داشتم همان مشکلی بود که در Rogue City سال ۲۰۲۳ پیدا کردم. یعنی Auto 9 امضای Robo – که با مهمات نامحدود، ویژگی‌های به‌راحتی قابل ارتقا و یک فاکتور خنک غیرقابل‌انکار برکت یافته است – ده‌ها اسلحه گرم دیگری که در طول کمپین یافت می‌شوند را تقریباً به‌طور کامل زائد می‌کند. آن‌قدر برای مقابله با هر چیزی که سر راه شما قرار می‌گیرد مجهز است که من هرگز دلیل خوبی برای غلاف کردن آن پیدا نکردم. این شبیه به یک ماجراجویی Star Wars است که در آن به‌طور پیش‌فرض از یک لایت‌سیبر استفاده می‌کنید – احتمالاً هرگز آن را به کمربند خود نمی‌بندید و یک چوب گافی Tusken Raider را برنمی‌دارید تا با آن سرها را بشکنید.

    یک استثنا وجود دارد: توپ cryo که در نیمه دوم معرفی می‌شود، ثابت کرد که ارزش چند بار فشار دادن ماشه شارژ شده را دارد، به‌خصوص ازآنجایی‌که گلوله‌های زیر صفر آن اهداف شما را به مجسمه‌های یخی فوری تبدیل می‌کنند که می‌توانند متعاقباً مانند T-1000 خرد شوند. این یک سنت دیرینه بازی‌های ویدیویی است که به Duke Nukem 3D بازمی‌گردد. اما در غیر این صورت من تقریباً هرگز نیازی به خم شدن و برداشتن هیچ اسلحه گرم افتاده دیگری احساس نکردم – و نه فقط به این دلیل که به نظر می‌رسد Robo مفاصل زانو یک مرد ۸۰ ساله را دارد (و همچنین صدای یک مرد ۷۸ ساله).

    قانون مورفی

    ساختار Unfinished Business به‌طور مؤثری حول چرخه‌ای ساخته شده است که در آن از Auto 9 خود برای کشتن عمیق انبوهی از مزدوران استفاده می‌کنید، مکث می‌کنید تا اختلافات بین شهروندان را در مأموریت‌های جانبی که از حدودی خنده‌دار تا کاملاً مبتذل تغییر می‌کنند حل کنید، و سپس برخی از سوئیچ‌ها را می‌زنید و دریچه‌ها را در بخش‌های پازل اصلی آن می‌چرخانید تا مسیر پیش رو را قبل از ازسرگیری شعله‌های بی‌امان و باشکوه خونریزی باز کنید. فقط تعداد انگشت‌شماری انحراف در طول مسیر وجود دارد که حداقل سعی می‌کنند آهنگ غیرقابل‌پیش‌بینی را با درجات مختلف موفقیت مخلوط کنند.

    در یکی از مأموریت‌های فلاش‌بک، ما می‌توانیم جلیقه پوشیده از کولار الکس مورفی را در روزهای قبل از RoboCop بپوشیم، زیرا او و افسران همکارش برای بررسی محل اختفای برخی از جنایتکاران شناخته شده اعزام می‌شوند. من از این نگاه اجمالی کوچک به منشأ مورفی در حوزه مترو ساوت لذت بردم، حتی اگر شوخی‌های بی‌حال بین جوخه او کمی از هدف دور بود، و تخم‌مرغ‌های عید پاک سرگرم‌کننده‌ای برای یافتن در اینجا وجود داشت، از جمله یادداشتی که به ظهور شوم یک جنایتکار جدید در صحنه اشاره می‌کرد که من آن را در اینجا اسپویل نمی‌کنم.

    بااین‌حال، محیط این سکانس فاقد تخیل است، زیرا محیط آسیاب متروکه آن کمی شبیه به محل صحنه «به صلیب کشیدن» بدنام مورفی است که در فیلم اول دیده شد، و مبارزه آن تا حدودی آشفته به نظر می‌رسد. جایی که RoboCop باید به دنبال اتهامات OCP بگردد تا سلامت رو به کاهش سریع خود را دوباره پر کند، مورفی معمولی گوشت و خون به نوعی به‌طور جادویی آن را بین تیراندازی‌ها به دست می‌آورد. این برای بسیاری از تیراندازان اول‌شخص معمول است، اما کمتر از آنچه انتظار داشتم، تضادی با بازی کردن به عنوان یک تانک متحرک دارد. از طرف دیگر، مورفی فقط می‌تواند اسلحه خدماتی قدیمی و خسته‌کننده خود را در دست بگیرد، که ناامیدکننده است، زیرا این یکی از معدود دفعاتی بود که من واقعاً می‌خواستم اسلحه گرمی را که پیدا کردم بردارم، اما نتوانستم. همه این‌ها انحرافی را ایجاد می‌کند که برای طرح مهم است، اما بازی کردن آن چندان قانع‌کننده نیست.

    [RoboCop] همیشه به نظر می‌رسد که با چراغ‌های نئون محیطی روشن شده است، انگار که از سمت راننده فورد تائوروس روی پوستر فیلم ۱۹۸۷ بیرون می‌آید.

    خوشبختانه، همین را نمی‌توان در مورد مرحله آخر بازی گفت که در آن می‌توانید یک مکانیزم ED-209 را هدایت کنید. این کشش فوق‌العاده پر تب و تاب خدمات فن به شما امکان می‌دهد از توپ‌های بازوی دوقلو برای خرد کردن هر انسان بدشانسی استفاده کنید، انگار که آن مدیر بیچاره‌ای هستند که احتمالاً باید در طول تظاهرات اصلی ED-209 در حمام پنهان می‌شد، با موشک‌باران‌ها از دیوارهای بتنی عبور کنید، و حتی در حالی که با ربات‌های رقیب می‌جنگید، انگار که در یک درگیری کوچک از کایجوها غوطه‌ور هستید، از روی مدل خط افق Old Detroit عبور کنید. مطمئناً، شاید به‌اندازه کافی پالایش‌شده نباشد، زیرا تا آن زمان من قبلاً صدها مزدور را با Auto 9 Robo به گوشت چرخ‌کرده بسیار کارآمد تبدیل کرده بودم. اما نمی‌توانم تظاهر کنم که در تمام این سکانس لبخند احمقانه‌ای نداشتم، که کشتار را به سطوح مضحکی می‌برد و آن‌قدر طولانی نمی‌ماند که از بازی کردن به عنوان یک ماشین کشتار تقریباً شکست‌ناپذیر استقبال کند.

    من هرگز از دیدن خود RoboCop روی صفحه خسته نشدم. همانند بازی پیشین، زره فولادی صیقلی او کاملاً بی‌نقص به نظر می‌رسد و به نظر می‌رسد که همیشه با چراغ‌های نئون محیطی روشن شده است، انگار که از سمت راننده فورد تائوروس روی پوستر فیلم ۱۹۸۷ بیرون می‌آید. بااین‌حال، به‌غیراز خطوط صاف مدل شخصیتی دقیق فیلم Robo، زمختی قابل‌توجهی در Unfinished Business وجود دارد، حداقل در نسخه PlayStation 5 که من بازی کردم. در طول مدتی که با آن کار می‌کردم، افت نرخ فریم، افت صدا، اشکالات انیمیشن، همگام‌سازی لب نامناسب، فیزیک ragdoll مضحک در طول نفوذهای آهسته، ناپدید شدن کامل شخصیت‌ها در طول حرکات نهایی و صحنه‌های برش داستانی، و حتی گاهی اوقات کرش کردن به صفحه اصلی را تجربه کردم. بعد از مدتی شروع کردم به این فکر کردن که آیا عنوان «کسب و کار ناتمام» اشاره‌ای به تلاش ابدی RoboCop برای عدالت است یا صرفاً اشاره‌ای به وضعیت راه‌اندازی خود بازی.