علاقه من به بازیهای شوتر غارتی برای بیش از 15 سال زنده بوده است و Borderlands جرقهای بود که آن را روشن کرد. با Borderlands 4، گیرباکس نشان میدهد که هنوز میداند چگونه آشوب به پا کند. بعد از کمی رکود با Borderlands 3، به نظر میرسید که این سری در ژانری که خودش پیشگام آن بود، شروع به عقب افتادن کرده است، اما جدا شدن از مراحل تکهتکه شده و پذیرفتن یک دنیای باز واقعی، به Borderlands سال 2025 اجازه میدهد تا دوباره ما را شگفتزده کند. بهبود چشمگیر حرکات، آن را به یکی از بهترین شوترهای اول شخص تبدیل کرده است، داستان رویکردی تازه و واقعگرایانه دارد که به نتیجه میرسد، و گزینههای گسترده ساخت و ساز مانند آیتمهای شفابخش، چاقوهای پرتابی و تقویتکنندههای سلاح، همگی ایدههای فوقالعادهای هستند. اما این تغییرات با برخی معایب ناخوشایند نیز همراه است، مانند اینکه چگونه کاوش عملاً توسط دیوارهای نامرئی و سطوح ناهمواری که از قدم گذاشتن روی آنها امتناع میشود، عقب نگه داشته میشود، ناگفته نماند عملکرد فنی نسبتاً نامناسب (حداقل در نسخه PC ارائه شده برای بررسی) و اشکالات متعدد. اما این لبههای مرزهای ناصاف، مانع از این نشد که من یک بار دیگر عاشق شوتر غارتی مورد علاقهام شوم و منفجر کردن انبوهی از سایکوها با یک یا سه دوست، به همان اندازه که همیشه بوده، عالی است.
اگر با جنون مطلق Borderlands تازه آشنا هستید، باید بدانید که این سری بازیها، جایی است که دشمنان عجیب و غریبی که میکشید، سلاحهای عجیب و غریبتری را به جا میگذارند که از آنها برای کشتن دشمنان عجیب و غریبتر در یک چرخه بیپایان غارت و تیراندازی استفاده میکنید. چقدر عجیب و غریب؟ چیزهایی مانند یک تفنگ تهاجمی که موشکهای کوچکی شلیک میکند، میتواند یک حمله هوایی را فراخوانی کند و هنگام بارگیری مجدد و پرتاب آن مانند یک نارنجک منفجر میشود. یا شاید به یک تفنگ تکتیرانداز بربخورید که مهمات را مانند یک مسلسل شلیک میکند و در حین گرم شدن بیش از حد، مصرف مهمات را متوقف میکند، یا یک نارنجک که هنگام بالا و پایین پریدن و پاشیدن اسید، چیزهای بیمعنی (و گاهی هوسانگیز) فریاد میزند. Borderlands 4 با ادامه تکرار سلاحهای ابلهانهای که به شما میدهد، این حس را تازه نگه میدارد، که میتواند در بین سازندگان مختلف سلاح برای نتایج عجیبتر ترکیب شود.
جنبه متمایز دیگر سبک که بهترین بازیهای آن را از بقیه متمایز کرده است این است که با وجود پر بودن از جوکهای سطح پایین برای مطابقت با ظاهر رمان گرافیکی طراحی شده با دست، Borderlands هرگز از غافلگیر کردن با چرخشهای تند به سمت لحظات داستانی واقعاً لمسکننده نترسیده است. (در واقع، این جهانی است که از بازی Tales from the Borderlands ساخته شده توسط Telltale و دنباله توسعه یافته توسط Gearbox آن پشتیبانی کرده است، بنابراین همه چیز در مورد اکشن دویدن و شلیک کردن نیست.) Borderlands 3 به طور قابل توجهی تعداد زیادی از آنها را نداشت، بنابراین جای تسکین بود وقتی این دنباله در نهایت سیاره اصلی Pandora و بسیاری از شخصیتهای میراثی آن را که کمکم خستهکننده شده بودند، کنار گذاشت تا داستانی کاملاً جدید را در دنیایی به نام Kairos بازگو کند که توسط یک دیکتاتور بدجنس و شستشوی مغزی به نام Timekeeper تسخیر شده است.
Borderlands 4 چیزی فراتر از یک نفس هوای تازه است و تقریباً به یک بازسازی نرم میماند. این بازی بلافاصله شخصیتهای به یاد ماندنی را به جمع بازیگران خود اضافه میکند، مانند Levaine شیک و جذاب، که سابقه دوستیابی نسبتاً درهم و برهمی با Vault Hunterهای همکار شما دارد – اما سپس هر از گاهی یک شیرجه لذتبخش به استخر نوستالژی میزند تا Claptrap چند جوک پشت سر هم ردیف کند. (بله، ربات کوچک گستاخ بازگشته است؛ او را دوست داشته باشید یا از او متنفر باشید، Borderlands بدون او، Borderlands نخواهد بود.) با چند پیچش جالب در انتظار و داستانی جذاب در مورد تلاش برای آزاد کردن این سیاره، من در نهایت از داستان بسیار لذت بردم، حتی اگر به اوج Borderlands 2 (به ویژه از نظر شرور نمادین آن) نرسد.
بیشتر اکشنهای خود بازی همان چیزی است که از این سری انتظار دارید، اما شماره چهار (یا شش، اگر The Pre-Sequel و Tiny Tina’s Wonderlands را حساب کنید) تغییرات بسیار بزرگی ایجاد میکند که سفر شکار گنج شما را تکان میدهد. بزرگترین تغییر تا به امروز این واقعیت است که Borderlands 4 یک بازی دنیای باز کامل است (در مقابل رویکرد سنتی مناطق بزرگ جدا شده توسط صفحههای بارگیری) که پر از ماموریتهای جانبی، فعالیتهای زماندار، کلکسیونها و پازلها برای پیدا کردن است. شما همچنین مجموعهای از ترفندها را برای کمک به شما در کاوش در چهار منطقه متنوع Kairos دارید، مانند یک قلاب که به شما امکان میدهد به مناطقی برسید که معمولاً خارج از دسترس هستند، یک گلایدر برای پرواز بر فراز مناطق وسیعی از زمین و یک وسیله نقلیه که میتوانید با فرمان احضار کنید تا بدون نیاز به قدم زدن تا ایستگاه Catch-A-Ride، از تپهها و بیابانها عبور کنید. گذشته از تعداد بسیار محدودی (مانند The Division 2 یا Suicide Squad: Kill The Justice League)، بازیهای کاملاً دنیای باز در فضای شوتر غارتی بسیار نادر هستند – که هیچ کدام از آنها اول شخص نیستند.
شاید در ابتدا این موضوع مهمی به نظر نرسد، اما اغراق در میزان متفاوت بودن Borderlands 4 از نسخههای قبلی خود دشوار است، نه تنها به این دلیل که راههای جدید زیادی برای گشت و گذار دارید، بلکه به این دلیل که پیشرفت در داستان و بالا بردن سطح شخصیت شما اکنون بسیار کمتر خطی است. گاهی اوقات من چند ساعت را صرف کاوش در یک منطقه جدید از نقشه میکردم، مه جنگ را پاک میکردم و هر فعالیتی را که در طول مسیر با آن روبرو میشدم، تکمیل میکردم، در حالی که گاهی اوقات از مکانی به مکان دیگر مسابقه میدادم، روی یک قسمت از خط داستانی اصلی تمرکز میکردم قبل از اینکه به قسمت دیگری از آن در منطقه دیگری تغییر مسیر دهم. تمام کردن آن داستان حدود 40 ساعت طول کشید، اما این با حواسپرتیهای زیادی بود و من 20+ ساعت دیگر را پس از پایان تیتراژ با چیزهای زیادی که هنوز باقی مانده بود، سپری کردم.
همچنین عالی است که این بار لازم نیست نگران این باشید که خیلی به هم تیمیهای خود بچسبید. آنها میتوانند کیلومترها دورتر باشند و کار خودشان را انجام دهند، و اگر به کمک چیزی نیاز داشته باشند، میتوانید نقشه خود را باز کنید و فوراً به سمت آنها حرکت کنید. فعالیتهای دنیای باز نیز متنوعتر از آن چیزی هستند که انتظار داشتم و از ماموریتهای جانبی متمرکز بر داستان مناسب گرفته تا فعالیتی که در آن باید یک خزنده غولپیکر را تعمیر کنید تا یک ارتقاء وسیله نقلیه را ادعا کنید تا فعالیتی که در آن انبوهی از دیوانگان را در یک محل حفاری میجنگید تا غارتهای فوقالعادهای به دست آورید. این واقعیت که میتوانید تمام آن کاوش و کشف آزادانه را در کنار گروهی از دوستان به روشی انجام دهید که هرگز ناخوشایند نیست، آن را بسیار بهتر و چشمگیرتر میکند.
با این حال، یک مشکل اساسی در این فلسفه جدید دنیای باز وجود دارد، و آن این است که زمین فیزیکی Kairos همیشه به اندازه جاهطلبیهای پرسه زدن آزادانه پیش نمیرود. به عنوان مثال، برخی از مناطق پر از دیوارهای نامرئی هستند که هنگام تلاش برای سر خوردن بر فراز یک تپه یا بالا رفتن از یک لبه، به طور ناخوشایندی به آنها برخورد خواهید کرد. Borderlands همیشه در محیطهای خود مشکلاتی داشته است، اما در یک دنیای باز که به طور طبیعی فرض میکنید قرار است هر گوشه و کناری را کشف کنید، بسیار بیشتر به چشم میآید، و بیشتر بازیها با موانع طبیعی مانند کوهها یا اقیانوسها میآیند تا مشخص کنند که نمیتوانید بیشتر از این بروید. در عوض، شما به سرعت محدودیتهای آن کاوش را پیدا میکنید و آنها مصنوعی به نظر میرسند. اگرچه من در نهایت یاد گرفتم که چه زمانی سطحی احتمالاً چیزی نیست که اجازه تعامل با آن را داشته باشم، اما همچنان مرا آزار میدهد که وقتی به مکانهایی میروم که نباید میرفتم، نوعی هشدار “خارج از محدوده” وجود ندارد.
یکی دیگر از زمینههای اصلی تکامل، مبارزه است، که نه تنها تیراندازی محکمتر و پاسخگوتر از هر بازی Borderlands قبلی دارد، بلکه مملو از تعداد بیشماری از گزینههای حرکتی جدید است که نبردها را بسیار پویاتر میکند. علاوه بر راههای موجود برای گشت و گذار مانند دویدن و سر خوردن، اکنون میتوانید پرش دوبل، سر خوردن، قلاب، حرکت سریع در هر جهت و حتی شنا کنید (درست است، آب دیگر فوراً شما را نمیکشد، درود بر Moxxi). در واقع مدتی طول کشید تا تمام راههای جدیدی را که انتظار میرفت در برخوردهای جنگی از آنها استفاده کنم، به خاطر بیاورم، اما با کمک برخی از دشمنان که به طور هوشمندانهای شما را مجبور میکنند تا از تمام گزینههای خود استفاده کنید، در نهایت یاد گرفتم که بر آنها مسلط شوم. تا پایان، من در سراسر نقشه پرواز میکردم، مانند یک حرفهای از حملات جاخالی میدادم و جهنم را بر سر دشمنانم میباراندم. وقتی به آن عادت کردم، چیزهای فوقالعاده رضایتبخشی شد.
Gearbox همچنین حجم چشمگیری از چیزهای جدید برای شلیک را در این بازی جمعآوری کرده است. در حالی که سایر دنبالههای Borderlands بسیاری از انواع دشمنان مشابه را که به نسخه اصلی سال 2009 بازمیگردند، دوباره استفاده کردند، تغییر مکان سیاره Borderlands 4 به این معنی است که باید به طور قابل توجهی باغ وحش خود را گسترش دهد. مطمئناً، سایکوهای نقابدار که به عنوان نمادهای این سری عمل میکنند (آنها مانند نسخه آزاردهندهای از مینیونهای Despicable Me هستند و به نوعی موفق شدند از Pandora سواری بگیرند)، وجود دارند، اما همچنین عنکبوتهای مکانیکی کوچکی وجود دارند که تمام گلولههایی را که به سمت آنها میفرستید، هنگام چرخاندن سریع پاهای خود منعکس میکنند، موجوداتی که با کریستالهایی پوشیده شدهاند که در برابر آسیب مصون هستند تا زمانی که آن کریستالها را شلیک کنید و به سرعت کرههای شناوری را که به آنها تبدیل میشوند، از بین ببرید و بسیاری دیگر که قبلاً ندیده بودم. آنها باعث شدند که من متوقف شوم و به روشهای جالبی با تاکتیکهای آنها سازگار شوم، و این همیشه لحظهای به یاد ماندنی بود.
حتی بهتر از آن، مبارزات باس هستند، که به طور قابل توجهی تکامل یافتهاند به طوری که معمولاً شامل برخی مکانیکهای خاص هستند که باید برای شکست دادن آنها یاد بگیرید. اینها اغلب چیزهای بسیار سادهای هستند، مانند برداشتن و پرتاب یک بمب سمی روی یک باس برای از بین بردن زره او، یا مجبور شدن به ژانگولر کردن خود در هوا با قلاب و سر خوردن پس از اینکه کف برای مرحلهای از مبارزه دیگری خطرناک میشود. مسلم است، آنها به پیچیدگی مکانیکی چیزی که در یک حمله Destiny پیدا میکنید، نزدیک نمیشوند، اما آنها اغلب نوعی از بالا به پایین هستند و این یک قدم مهم از برخی از نبردهای اساسی “جاخالی دادن و شلیک کردن تا زمانی که بمیرد” است که در گذشته Borderlands دیدهایم. این یک حد وسط خوشایند است و این باعث میشود که این باسها بسیار کمتر فراموششدنی باشند. این بدان معنا نیست که هیچ مبارزه اساسی وجود ندارد، اما منصفانه است که بگوییم آنها میتوانند بهانهای سرگرمکننده برای خاموش کردن مغز خود و منفجر کردن چیزی به قطعات و به عنوان تضادی با آنهایی که عنصر اضافی دارند، عمل کنند. مطمئناً، باسهای اصلی معمولاً به طور محسوسی بازی خود را ارتقا میدهند.
Vault Hunterهای Borderlands، رتبهبندی شدهاند
Vault Hunterهای Borderlands، رتبهبندی شدهاند
همچنین جالب است که با پیشروی بیشتر در ماجراجویی و باز کردن تنظیمات دشواری بالاتر از طریق آسیاب کردن پایان بازی، با دشمنانی با اصلاحکنندههای مختلف روبرو خواهید شد. اینها ممکن است چیزهایی مانند Elemental Eater باشند، اثری که به این معنی است که دشمنان نه تنها در برابر نوع خاصی از حمله مقاوم نیستند، بلکه توسط آن التیام مییابند، یا Centripetal، که باعث میشود یک سیاهچاله در جایی که دشمنی با این ویژگی میمیرد، شکل بگیرد، همه چیز را در محدوده به مرکز خود میکشد و آسیب زیادی وارد میکند. اینها همه چیز جدید و نوآورانهای برای Borderlands نیستند – اینها مشابه اثراتی هستند که در Mayhem Mode Borderlands 3 یافت میشوند، برای مثال – اما اکنون بخشی اساسی از Borderlands 4 هستند و این باعث میشود مبارزه جالبتر شود و شما کمی بیشتر از دشمنانی که قبلاً زیاد دیدهاید، آگاه باشید.
با این حال، یک نقطه دردسر بزرگ این است که شرح کامل اثرات هر یک از این اصلاحکنندهها به نظر نمیرسد در هیچ کجا فهرست شده باشد، بنابراین شما فقط باید آنها را به تنهایی بفهمید – یا آنها را در راهنمایی که تیم IGN در حال حاضر برای شما آماده میکند، جستجو کنید. نمیتوانم به شما بگویم چه مدت طول کشید تا تصادفاً یک آدم بد را التیام دهم قبل از اینکه متوجه شوم کار بسیار اشتباهی انجام میدهم و خوب بود که یک کتاب قانون در جایی با اطلاعات بیشتر وجود داشته باشد.
اگر این واقعیت که من اینقدر طول کشیده است بدون اینکه حتی به بحث در مورد دسته کاملاً جدید Vault Hunterها در Borderlands 4 بپردازم، به شما نمیگوید که اتفاقات زیادی در اینجا در حال وقوع است، نمیدانم چه چیزی به شما خواهد گفت. این بازی بیشتر به سنت پایبند است، اما پیچشهای بسیار جالبی را در کلاسهای موجود این سری ایجاد میکند. Siren، Vex وجود دارد که از جادوی فضایی خود برای وارد کردن آسیبهای عنصری استفاده میکند و گزینههای بسیار خوبی برای سرقت زندگی دارد. Rafa، Exo-Soldier وجود دارد که میتواند انواع سلاحهای DigiStructed را احضار کند، از برجکهای نصب شده روی شانه گرفته تا تیغههای بازویی غوغا (انگار که Borderlands سلاحهای کافی نداشته باشد!). Harlowe، یک Gravitar با مجموعهای از تواناییهای دستکاری گرانش وجود دارد که میتواند دشمنان را در حبابها به دام بیندازد، در میان چیزهای دیگر. و Amon، یک جنگجوی بزرگ و تقویت شده سایبرنتیکی به نام Forgeknight وجود دارد که تعدادی گزینه غوغا در اختیار دارد. هر کدام حس خوبی دارند، با ابزارهای منحصربهفردی که همه آنها را به انتخابهای مناسبی برای فعالیتهای پایان بازی تبدیل میکند بدون اینکه بهویژه قدرتمند به نظر برسند.
در حالی که من تاکنون از آن بسیار راضی بودهام، به عنوان کسی که تمایل دارد این نوع بازی را بیش از یک بار انجام دهد و با نگاهی به اینکه هر یک از آن بازیها را متمایز احساس کنم، شکایاتی دارم. پس از چند ده ساعت با آن، به نظر من میرسد که ساخت و ساز Borderlands 4 این سری را به قلمرو چیزی شبیه به Diablo یا – جرأت میکنم بگویم – Path of Exile سوق نداده است، با توجه به اینکه چند مسیر فرعی برای انتخاب در درختهای مهارت هر Vault Hunter وجود دارد که میتوانید با دنده بهینه کنید تا در تعدادی از موارد خاص مانند وارد کردن آسیبهای عنصری زیاد یا التیام بخشیدن به خود هنگام کشتن، برتری پیدا کنید، اما گزینههای سفارشیسازی کافی برای واقعاً دیوانه شدن وجود ندارد.
با این اوصاف، سه درخت متفاوتی که هر شخصیت دارد، حداقل کمی تنوع به نحوه بازی هر کلاس اضافه میکند، به این معنی که بیش از یک نفر در تیم شما میتوانند از یک Vault Hunter استفاده کنند در حالی که مجموعهای متفاوت از بافها و تواناییها را دارند که میتوانند باعث شوند آنها با هم خوب کار کنند. به عنوان مثال، برای نیمه اول بازی خود، من روی درخت Spectral Summoning Vex تمرکز کردم تا بدلهای شبحوار را در میدان نبرد مستقر کنم، اما پس از یافتن یک آیتم افسانهای که برای نوع دیگری از ساخت خوب عمل میکرد، به درخت DPS عنصری که به جای احضار دیگران برای انجام دستورات من، روی طلسمهای قدرتمند تمرکز داشت، بازگشتم. اگر این دو شخصیت متفاوت در کنار یکدیگر کار میکردند، همپوشانی کمی در آنچه برای یک تیم حداکثر چهار نفره به ارمغان میآوردند، وجود داشت.
آه بله، تیمها! اگرچه Borderlands 4 برای بازی انفرادی نیز عالی به نظر میرسد، مطمئناً بهترین راه برای بازی کردن زمانی است که در بین دوستان باشید، اما کسانی که با هم بازی میکنند باید انتظار داشته باشند که با هم باگها را تجربه کنند. بیشتر وقت من در Borderlands با دوستانم سپری شد و ما تقریباً با هر مشکلی در کتاب چند نفره آنلاین مواجه شدیم: تأخیر و عدم همگامسازی از مبارزه اگر میزبان نباشید، دشمنانی که گاهی اوقات در برابر آسیب مصون میشوند یا در اطراف نقشه تلهپورت میکنند و بازیکنان غیر میزبان پیشرفت را از دست میدهند یا از خطوط داستانی منع میشوند زیرا چیزی به درستی ردیابی نشده است، فقط برای نام بردن چند مورد.
به نظر میرسد برخی از این موارد، مانند این واقعیت که هنگام کاوش با دوستان، نقشه را در فایل ذخیره خود کشف نمیکنید، ممکن است عمدی باشد، اما همچنان عمیقاً آزاردهنده است و باعث میشود که تمایلی به همکاری نداشته باشید. مسائل دیگر، مانند ماشینهای فروش تجهیزات که به طور مداوم هیچ کالایی را برای هیچ یک از ما در حالت همکاری ارائه نمیدادند، فقط دردسرهای گیجکنندهای هستند. مواقعی بود که من به اندازه کافی با مشکلاتی پشت سر هم برخورد میکردم که ترجیح میدادم فقط انفرادی بازی کنم و مواقع دیگری که هنگام تصمیمگیری در مورد اینکه چه کسی میزبان گروه باشد، اصطکاک ایجاد میکرد، زیرا میدانستیم که آن شخص کمترین مشکلات را خواهد دید. این قطعاً نوع پویایی نیست که شما در بازی مشارکتی خود میخواهید و همانطور که راههای مختلفی را کشف کردیم که در آنها احساس خوبی در هنگام بازی با هم نداریم، باعث شد گروه من مقدار کمی غم و اندوه را تجربه کند، با وجود اینکه تیراندازی و هماهنگ کردن ساختهایمان با یکدیگر در غیر این صورت واقعاً عالی است. مسلم است، برخی از این موارد نتیجه بازی کردن مدت کوتاهی قبل از انتشار است و قطعاً حداقل چند اصلاح تا زمانی که آن را بازی کنید، وجود خواهد داشت – اما اگر تاریخ گواهی دهد، مدتی طول میکشد تا همه اینها برطرف شود.
بازی انفرادی روانتر است، اما هیچ فراری از تمام مشکلات وجود ندارد زیرا Borderlands 4 به طور کلی یک سواری نسبتاً باگی است. به نظر میرسد که به اندازه تفنگها باگ وجود دارد و هرچه بیشتر بازی کنید، احتمال دیدن چیزهایی مانند افت فریم نادر اما شدید یا ناگهان کیف شما تصمیم میگیرد که فضای بسیار کمتری برای تجهیزات نسبت به آنچه باید داشته باشید، بیشتر است تا زمانی که به منو برگردید و دوباره بارگیری کنید. دو نفر از خدمه من حتی متوجه شدند که وقتی مراحل مختلف در خط داستانی خراب شد، از آسیاب کردن پایان بازی منع شدهاند و پیشرفت آنها را مسدود کرده و باعث شد نتوانیم فعالیتهایی را که میخواستیم با هم انجام دهیم، انجام دهیم. این گواهی بر این است که کاوش در Kairos چقدر سرگرمکننده است که، حتی با وجود تمام آن فهرست طولانی، من هنوز نمیتوانستم صبر کنم تا حتی پس از دهها ساعت بیشتر بازی کنم. شما باید این شکایات را در نظر بگیرید.
با صحبت از آسیاب کردن پایان بازی، به نظر میرسد که Borderlands 4 از قبل با یکی از آنها بارگذاری شده است (اگرچه سلام، من همین را در مورد Diablo 4 گفتم – نمیتوانید همه آنها را درست بنامید، اما من خوشبین هستم). سه فعالیت وجود دارد که انتظار میرود هر هفته آنها را تکمیل کنید: نسخه چالشبرانگیزتر یک ماموریت داستانی که تعدادی اصلاحکننده دشوار دارد، مانند یکی که همه دشمنان به یک سیاهچاله آسیب منفجر میشوند و دیگری که دشمنان هنگام وارد کردن آسیب به تیم شما خود را التیام میبخشند، یک مبارزه باس تکرارپذیر که بیشتر به نظر میرسد برای این وجود دارد که یک دشمن صریح برای کشتن هر چند بار که دوست دارید برای غارت عالی به شما بدهد و یک ماشین فروش مخفی که هر هفته حرکت میکند و غارت افسانهای تضمینشده میفروشد.
همانطور که این فعالیتها را آسیاب میکنید، دشواریهای پیشرفتهتر ردیف جهانی را نیز باز خواهید کرد که غارت بهتری را ارائه میدهند، اما اینها پشت ماموریتهای فوقالعاده چالشبرانگیز با بارهای اصلاحکننده که آزمون نهایی بارگیری و مهارتهای تیراندازی شما هستند، پنهان شدهاند. در این مرحله، هیچ یک از این چیزها بهویژه عمیق یا زمانبر نیستند، زیرا شما فقط هر هفته همه آنها را اجرا میکنید و اساساً تمام میشوید، اما حتی اگر این کار مورد علاقه شما نباشد، همچنان یک نقشه عظیم وجود دارد که فعالیتهای جانبی زیادی برای تکمیل خارج از “جعبه” دارد. (آیا هنوز جعبههایی وجود دارد؟) فراتر از آن، ما قولهایی داریم که Gearbox سابقه نسبتاً خوبی در ارائه آنها دارد، به لطف نقشه راه پس از انتشار که شامل محتوای زیادی در راه است. من بسیار امیدوارم که Borderlands 4 برای مدتی طولانی پا برجا باشد.