تقریباً یک قرن از اولین حضور بسیاری از آنها روی پرده میگذرد و هیولاهای یونیورسال همچنان به عنوان نمادهای سینمایی شناخته میشوند. عروس فرانکنشتاین یکی از این نمادها است، با اینکه فقط برای چند دقیقه در فیلمی که نام او را یدک میکشد، حضور دارد. در حالی که این موجودات همواره جنبهای دلسوزانه داشتند – مخصوصاً فرانکنشتاین و عروسش – نکات مثبت و منفی بیشتری برای بررسی در گذر تقریباً 100 سال وجود دارد.
با فیلم عروس! همراه شوید، جدیدترین اثر مگی جیلنهال در مقام نویسنده و کارگردان. این فیلم مفهوم عروس فرانکنشتاین را به فیلمی متمرکز بر خود عروس تبدیل میکند و او را به دنیای گانگسترهای دهه 30 شیکاگو میبرد. محوریت اصلی فیلم، پرداختن به هیولایی است که در درون همه ما کمین کرده است. جیلنهال به امپایر میگوید: «من معتقدم که هر کدام از ما یک رگه هیولایی در وجود خود داریم. و منظور من از هیولایی، واقعاً هیولایی است، یعنی چیزی ترسناک برای تماشا کردن، که شما آن را پنهان میکنید.» او ادامه میدهد: «بنابراین در داستان من، هیولاها واقعاً هیولایی هستند. حتی در تریلر هم کارهای بسیار وحشتناکی انجام میدهند و این فقط آغاز ماجراست، واقعاً. با این حال، آنها قهرمان هستند و من امیدوارم که بتوان با آنها ارتباط برقرار کرد، حتی اگر از مرگ بازگشته باشند. آنها مانند همه ما، درد زیادی را تحمل میکنند.»
این فیلم باید جانی دوباره به بازآفرینی یکی از بزرگترین هیولاهای تاریخ سینما ببخشد و به مفهوم آزاردهنده خلق عروس (با بازی جسی باکلی) به درخواست همسر آیندهی از دست رفتهاش میپردازد. عروس! این سوال را مطرح میکند که «وقتی کسی را به زندگی برمیگردانید و او نیازها، خواستهها و احساسات خاص خود را دارد که فراتر از تصور شماست… آن وقت چه اتفاقی میافتد؟» پاسخها باید تکاندهنده باشند.

میتوانید داستان کامل عروس! را در شماره The Odyssey مجله امپایر بخوانید که از پنجشنبه 20 نوامبر در دسترس خواهد بود. یک نسخه را به صورت آنلاین از اینجا پیشخرید کنید. اکران فیلم عروس! در تاریخ 6 مارس در سینماهای بریتانیا آغاز خواهد شد.