
پس از پایان جنگ جهانی دوم، آتامی کورپی (با بازی جورما تومیلا) از مرز فنلاند عبور می کند و وارد محدوده ای می شود که اکنون به عنوان قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی شناخته می شود. هدف او بازپس گیری خانه خانوادگی و انتقال آن به سرزمین مادری اش است. اما مقامات شوروی ورود او را فرصتی برای انتقام جویی تلقی می کنند…
ژان لوک گدار اظهار داشت که برای تولید یک فیلم، تنها یک دختر و یک تفنگ لازم است. یالماری هلندر، کارگردان فنلاندی، مؤدبانه با این نظر مخالف است: تا زمانی که او مقدار زیادی تفنگ و دیدگاهی فوق العاده مبتکرانه نسبت به مصالح ساختمانی در اختیار داشته باشد، اصلاً نیازی به هیچ دختری ندارد. حداقل، این همان چیزی است که می توانیم از این دنباله اکشن visceral استنباط کنیم، که قهرمان چرمی پوش آن را می بینیم که به یک ابرقدرت کاملاً هسته ای جهانی تبدیل می شود.

فیلم Sisu محصول سال 2022، داستان آتامی، یک جوینده طلای فنلاندی سرسخت با بازی جورما تومیلا را روایت می کند که در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم، یک گردان نازی را با تعصب شدید نابود می کند. قطعه ای از پیشینه داستانی نشان می دهد که او قبلاً یک ارتش یک نفره علیه ارتش سرخ به راه انداخته بود، زیرا آنها خانواده اش را سلاخی کردند. اکنون، قهرمان به شدت زخمی، در یک ماموریت شخصی به سرزمین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی – که بلافاصله پس از جنگ از فنلاند ضمیمه شده بود – به خانه قدیمی خود می رود. ورود او باعث می شود که قدرت های شوروی زندانی را در سیبری باز کنند و ایگور دراگانوف (استفان لانگ) را که به دلیل شرکت در قتل عام خانوادگی آتامی در آنجا نگهداری می شد، آزاد کنند. به دراگانوف گفته می شود که باید برود آتامی را بکشد و افسانه ای را که او در ایجاد آن کمک کرده است دفن کند و از شرافت رژیم انتقام بگیرد.
حدود 80 دقیقه هرج و مرج بی وقفه.
دراگانوف این حس را دارد که به سرعت چند صد اراذل و اوباش یکبار مصرف را برای همراهی خود استخدام کند. او به آنها نیاز خواهد داشت، زیرا روش مرگبار آتامی با یک شیء پیدا شده، حتی جان ویک را هم شرمنده می کند. هر کسی می تواند یک نفر را با مداد بکشد. برای سرنگونی یک هواپیما با یک تخته چوب، اختراع واقعی لازم است. تقریباً هر شیئی روی صفحه نمایش در اینجا، به جز شاید مقداری از چمن، در مقطعی به یک ابزار مرگ تبدیل می شود. همه کامیون های آهنی قدیمی و مهمات جنگی باقیمانده، ابزار نجاری و سلاح های جنگ سرد هستند. و آتامی به همه آنها مسلط است، حتی اگر هرگز یک کلمه هم نگوید.
فیلمسازی هلندر به اندازه قهرمانش کم حاشیه است: لحظات کوتاهی از صحنه پردازی در ابتدا و انتها وجود دارد، و حدود 80 دقیقه در این بین هرج و مرج بدون توقف وجود دارد. او شخصیت را در عمل می سازد: آتامی باید بار خود را به خانه برساند و همچنین خودش را، و این عزم به شما بیشتر از هر تعداد تک گویی درباره این مرد می گوید. همانطور که او فکش را سفت می کند و وارد درگیری علیه آخرین رقیب می شود، می توانید مطمئن باشید که خونریزی خواهد شد.
فنلاندی او را تمام کن! غرق در خون و به طور باورنکردنی خونین، این باعث می شود که شما اخم کنید، نفس نفس بزنید و برای پسر کوچک تشویق کنید. یک رژیم اقتدارگرای دیگر در انتظار یک روز بد است، و این چیز دوست داشتنی برای تماشا است.