
رباتهای پیتزافروشی متحرک اصلی فردی فزبر توسط روح یک دختر مقتول تسخیر شدهاند و حالا به دنبال انتقام از والدینی هستند که در نجات او ناکام ماندند.
فیلم پنج شب در فردی 2 حتی از آناناس روی پیتزا هم کمتر خوشایند است و تعریف کاملی از پوچگرایی ارائه میدهد. تیم سازنده بازگشته، یعنی اِما تامی کارگردان و اسکات کاتن نویسنده فیلمنامه – که اثر اصلی بازی ویدیویی را خلق کردهاند – سخت در تلاشاند تا تجربه انیماترونیکها را ارتقا دهند، اما متاسفانه – بر خلاف پل دینو – این اثر یک سس ضعیف واقعی است، پر از دیالوگهای بد، بازیهای ضعیف و از همه مهمتر، فقدان ترس. اگر هوس کشتار در یک پیتزافروشی را دارید، بهتر است به سراغ کار درست را انجام بده بروید.

در آغاز فیلم تلاشی ناشیانه برای تصویر کردن پیامدهای فیلم قبلی صورت میگیرد. مایک (جاش هاچرسون) در تلاش است تا از خواهر کوچکش ابی (پایپر روبیو) محافظت کند، که هنوز برای دوستان انیماترونیک خود فردی (با صدای کلن گاف)، چیکا (مگان فاکس)، فاکسی (باز هم گاف – چرا مگان فاکس نیست؟) و بانی (متیو پاتریک) دلتنگی میکند، و فاش میشود که توسط ارواح کودکان مرده تسخیر شدهاند. افسر پلیس – و عشق احتمالی مایک – ونسا (الیزابت لیل) از نیروی پلیس مرخصی میگیرد و در حال بررسی این ایده است که کودکان توسط پدر قاتل زنجیرهای او، ویلیام (متیو لیلارد) به قتل رسیدهاند. شاید این موضوع برای این ژانر عادی باشد، اما به عنوان یک فرنچایز، هر دو فیلم فردی ایدههای سنگینی را در مورد دوران کودکی و تروما به شکلی سطحی مطرح میکنند.
با وجود طراحی چشمگیر، انیماترونیکها اصلاً وحشتناک نیستند.
در کنار شخصیتهای اصلی، کارکنان برنامه تلویزیونی تحقیقات ماوراء الطبیعه ‘Spectral Scoopers’ (به سرپرستی مککنا گریس، که همچنان به شکار ارواح مشغول است اما در اینجا هدر رفته است) حضور دارند که به محل غذاخوری اصلی فردی میرسند. وین نایت در نقش یک معلم مشتاق و زیادهرو، ابی را تحت فشار قرار میدهد تا پروژه رباتیک خود را در یک نمایشگاه علمی شرکت ندهد. و از همه عجیبتر، FazFest، یک جشنواره تمام عیار با لباسهای فانتزی است که به شکلی بیمارگونه به عنوان یادبودی از کشتارهایی که در فیلم اول به تصویر کشیده شد، طراحی شده است. همچنین مراقب اسکیپ اولریش در نقش یک پدر پریشان باشید، که متاسفانه هیچ صحنهای را با لیلارد برای یک تجدید دیدار جیغ به اشتراک نمیگذارد.
با وجود طراحی چشمگیر توسط کارگاه موجودات جیم هنسون، بزرگترین مشکل – و این مشکلی بود که در قسمت اول هم وجود داشت – این است که انیماترونیکها اصلاً ترسناک نیستند. آنها برای ایجاد تهدید بسیار کند و دست و پا گیر هستند. به عنوان یک مفهوم، فردی 2 سزاوار برخی از مرگهای مبتکرانه یا لذت بدخواهانه، مثلاً، مقصد نهایی خطوط خون است. در عوض، بیدندان و بیخون است، و بیش از هر چیز به جای تخیل پیچیده، به ترسهای ناگهانی ناشی از صدا متکی است.
از تازهواردهای این ترکیب، ماریونت است، یک ترسناکِ مؤثرتر (تا حدی به این دلیل که به اطراف نمیرود) که میتواند به ذهن افراد نفوذ کند، و از طریق نیرنگهای خندهدار، این ایده مطرح میشود که طلسمهای آدمکش میتوانند محدودیتهای رستوران را ترک کنند و به حومه شهر حمله کنند. این یک ایده بالقوه سرگرمکننده و گرملینزی است، اما تامی و کاتن هرگز راهی نوآورانه برای به واقعیت رساندن آن پیدا نمیکنند، انیماترونیکها حتی در دنیای واقعی هم کمتر تهدیدآمیز هستند.
با توجه به موفقیت فیلم اول (292 میلیون دلار در سراسر جهان)، سازندگان فیلم با اطمینان در حال تبلیغ قسمت بعدی هستند. انگشتان دست به امید اینکه از این یکی توپهای خمیر بهتری بیرون بیاید.
در تلاش برای سرگرم کردن مخاطب، پنج شب در فردی 2 در بیشتر سطوح شکست میخورد. مرغهای متحرکی که ویرانی به بار میآورند باید بسیار لذتبخشتر باشند.