دسته: اخبار سینمای جهان

  • اسیر

    اسیر

    اجلاس مهم بین‌المللی بین رئیس جمهور فرانسه و نخست‌وزیر بریتانیا، وقتی که شوهر دومی به‌طور ناگهانی ربوده می‌شود و برای آزادی او باج‌خواهی می‌کنند، مسیر خطرناکی را طی می‌کند. هر دو رهبر مجبور می‌شوند اختلافات خود را کنار بگذارند و برای کشف حقیقت پشت این ماجرا با یکدیگر متحد شوند.

    پخش‌کننده: نتفلیکس 
    تعداد قسمت‌های تماشا شده: ۵ از ۵

    پدیده «تورم نتفلیکس»، که گاهی به این اسم شناخته می‌شود، تهدیدی است که باعث می‌شود خیلی از برنامه‌ها بیشتر از حد لازم طولانی شوند – و بینندگان را به امید دیدن پایان ماجرا، معطل نگه می‌دارد. خوشبختانه، سریال گروگان، یک اثر اورجینال نتفلیکس است که خلاف این جریان حرکت می‌کند. این تریلر سیاسی، که توسط مت چارمن، نویسنده فیلم برنده‌ی اسکار پل جاسوسان ساخته شده، بیشتر بر هیجان تاکید دارد تا سیاست‌های واقعی. نتیجه، یک اثر سرگرم‌کننده و در عین حال سطحی است که هم جذاب است و هم زود فراموش می‌شود.

    Hostage

    سوران جونز، که تهیه‌کننده‌ی اجرایی این پروژه نیز هست، شأن و منزلت مناسبی به نقش اصلی خود، یعنی نخست‌وزیر ابیگیل دالتون، می‌بخشد و او را با وجود محتوای کم‌حجم، تا حد امکان باورپذیر می‌کند. بارقه‌هایی از پتانسیل بیشتر دیده می‌شود، مخصوصاً در رابطه‌ی صمیمی او با همسرش/قربانی ربوده‌شده، الکس (اشلی توماس). اما نقش او بیشتر به چند صحنه‌ی فلاش‌بک پراکنده و موارد جزئی محدود می‌شود. خوشبختانه، به رهبر فرانسوی، ویوین توسان، فرصت بیشتری برای ایفای نقش داده شده و دیدن او در این سریال بسیار لذت‌بخش است، به‌ویژه وقتی با جونز مجادله می‌کند یا مردان زن‌ستیز را سر جای خود می‌نشاند. دلپی به‌خوبی بین فضاهای جدی و غیرجدی حرکت می‌کند، حتی زمانی که سایر عناصر نویسندگی و تولید به سمت جنبه‌های غیرجدی و سطحی متمایل می‌شوند.

    از نظر لحن، این سریال فاصله‌ی زیادی با یک درام جدی که در خیابان داونینگ اتفاق می‌افتد، دارد. اشارات گذرا به چشم‌انداز سیاسی که این دو رهبر در خارج از ماجرای آدم‌ربایی در آن قرار دارند، به‌طرز ناامیدکننده‌ای کمرنگ هستند. از جنبه‌ی مثبت، این بدان معناست که چیز زیادی برای پرت کردن حواس از نیروی محرکه‌ی داستان اصلی وجود ندارد که تمام تلاش خود را می‌کند تا با سرعت بالا و تعلیق‌های دور از ذهن فزاینده‌ی خود، شما را مجذوب نگه دارد. نتیجه، احمقانه و نسبتاً سطحی است – که در عصری از زیاده‌روی‌های استریمینگ که می‌توانید به راحتی ده ساعت از زندگی خود را صرف برنامه‌ای کنید که می‌شد در پنج ساعت هم گفت، همیشه بد نیست.

    گروگان یکی از معدود برنامه‌های نتفلیکس است که بیشتر از آنچه لازم است، کش داده نمی‌شود. این سریال برای تماشاچیانی که تریلرهای سرراست، سرگرم‌کننده و تا حدودی بی‌مغز را دوست دارند، عالی است.

  • مرد دونده، گلن پاول، با بازی در فیلم پر اکشن و هیجان انگیز ادگار رایت با عنوان «کاملاً آزاد خواهد شد» به اوج می رسد.

    مرد دونده، گلن پاول، با بازی در فیلم پر اکشن و هیجان انگیز ادگار رایت با عنوان «کاملاً آزاد خواهد شد» به اوج می رسد.


    گلن پاول با فعالیت‌های پرهیجان بیگانه نیست. او پس از ایفای نقش برجسته در تاپ گان: ماوریک، در آنجا رموز سکانس‌های پرواز در ارتفاعات بالا را زیر نظر تام کروز فرا گرفت. همچنین، او در تویسترز نقش تایلر اوونز، «مهارکننده‌ی گردباد» و یک شیفته‌ی آدرنالین تمام‌عیار را بازی کرد که با تمام وجود به‌دنبال رویدادهای آب‌وهوایی شدید می‌رفت. اما مرد فراری یک چیز دیگر است. در اقتباس جدید ادگار رایت از رمان استیون کینگ، بن ریچاردز با بازی پاول، خوب، می‌دود و می‌جنگد و به دل ماجرا می‌زند، از گلوله‌ها جاخالی می‌دهد، از دست قاتلان فرار می‌کند و برای بقای خود تلاش می‌کند، همه این‌ها در حالی است که برای بردن یک مسابقه‌ی مرگبار در ازای پولی که برای نجات جان پسرش نیاز دارد، نبرد می‌کند. خودتان را آماده کنید: پاول دارد به اوج می‌رسد.

    به گفته‌ی خودش، هدف این است که یک تجربه‌ی مهیج و فراگیر را ارائه دهد. این بازیگر در ویژه‌نامه‌ی مجله‌ی Empire برای مرد فراری به ما می‌گوید: «صحنه‌های بسیار خفنی در این فیلم وجود دارد.» «من با ادگار در این مورد صحبت کردم. گفتم: “من می‌خواهم مردم بدانند که این من هستم که دارم می‌دوم.” بنابراین او یک صحنه‌ی شگفت‌انگیز در فیلم طراحی کرد که من بتوانم نهایت توانم را در آن نشان دهم. نمی‌خواستم مردم فکر کنند: “او در همه چیز خوب بود به‌جز دویدن!”» پاول، با وجود این عنوان، کارهایی بیشتر از اثبات اینکه روز تمرین پا را از دست نمی‌دهد، انجام خواهد داد. او با خنده می‌گوید: «ما از کنار ساختمان‌ها آویزان می‌شویم.» «ما از ماشین‌ها و قطارهای در حال حرکت می‌پریم. آسانسوری که من در آن هستم سقوط می‌کند. یک سکانس مبارزه‌ی هوایی شگفت‌انگیز وجود دارد که فوق‌العاده است.»

    برای رایت، این یک فرصت است تا بیشتر به توانایی‌های اکشنی بپردازد که قبلاً در فینال تیراندازی Hot Fuzz، درگیری‌های Scott Pilgrim و The World’s End و تعقیب و گریزهای ماشینی Baby Driver نشان داده بود. مانند یک شیرین‌کاری پرش از پل دیدنی که Empire در پشت صحنه شاهد آن بود. کارگردان می‌گوید: «تلاش واقعی این بود که آن را در محل بسازیم و نه اینکه یک CGI باشد یا یک نسخه‌ی پرده سبز از آن.» «به‌طور رسمی می‌توانید بگویید که گلن پاول را در حال پریدن از روی پل دیدید!» این نوع فیلم به یک بازیگر نقش اول نیاز دارد که واقعاً از پس همه چیز بربیاید – از این گذشته، شما به یک مرد فراری نیاز دارید که واقعاً بتواند بدود. رایت می‌گوید: «شما در هر صحنه از فیلم با گلن هستید.» «این چیزی است که من واقعاً در مورد کتاب دوست داشتم: این یک تجربه‌ی بسیار قوی و ذهنی بود.» تعقیب و گریز آغاز شده است.

    Empire – October 2025 – The Running Man newsstand cover

    داستان کامل جلد مرد فراری مجله‌ی Empire – همراهی با صحنه‌ی فیلم‌برداری برای تماشای اکشن و گفت‌وگو با ادگار رایت، گلن پاول، جاش برولین، کیتی او’برایان، کولمن دومینگو و دیگران – را در شماره‌ی اکتبر 2025 که از پنجشنبه 28 آگوست در دسترس خواهد بود، بخوانید. یک نسخه را به‌صورت آنلاین از اینجا پیش‌خرید کنید. مرد فراری از 14 نوامبر در سینماهای بریتانیا اکران می‌شود.

  • Empire exclusively reveals worldwide covers for The Running Man.

    Empire exclusively reveals worldwide covers for The Running Man.


    گلن پاول در سال‌های اخیر با سرعتی چشمگیر به عنوان یک ستاره اصلی جدید در هالیوود شناخته شده است. او با نقش‌آفرینی در تاپ گان: ماوریک در آسمان پرواز کرد، در هیت من لباس‌های گوناگونی به تن کرد، در هر کسی جز تو در یک کمدی رمانتیک درخشید و در تویسترز درست در مرکز طوفان رانندگی کرد. اکنون، او آماده است تا به یک ستاره اکشن تمام عیار تبدیل شود و با ادگار رایت، کارگردان افسانه‌ای بریتانیایی که به خاطر سینمای پرجنب‌وجوش، خنده‌دار و سریعش شهرت دارد، در یک برداشت کاملاً جدید از دونده فراری، تریلر مهیج و پیشگویانه استیون کینگ که در آن یک مرد معمولی وارد یک نمایش بازی مرگبار می‌شود، همکاری کند. وقت آن است که برای نجات جان خود فرار کنید.

    در شماره جدید مجله امپایر، سفری اختصاصی و جهانی به پشت صحنه فیلم دونده فراری به کارگردانی رایت خواهیم داشت. در این شماره، با کارگردان و بازیگران فیلم در مورد ارائه اکشن‌های انفجاری، تعقیب و گریزهای نفس‌گیر و هجوی گزنده در اقتباسی وفادارتر از رمان اصلی کینگ نسبت به فیلم آرنی دهه ۸۰ صحبت خواهیم کرد. ما نگاهی به بدلکاری‌های عظیم خواهیم انداخت، دنیای دیستوپیایی و ملموس فیلم را بررسی خواهیم کرد و توصیه‌های تام کروز به گلن پاول در مورد تبدیل شدن به یک ستاره سینمای اکشن را خواهیم آموخت. علاوه بر این‌ها، با جاش برولین، کلمن دومینگو، کیتی اوبرایان و لی پیس نیز گفتگو خواهیم کرد. این شماره پر از تصاویر دیده نشده است و هر آنچه را که برای همگام شدن با جالب‌ترین و پرشتاب‌ترین تریلر سال ۲۰۲۵ نیاز دارید، در اختیارتان قرار می‌دهد.

    روی جلد گیشه این ماه، پاول در نقش بن ریچاردز، شخصیت اصلی فیلم، با کت و شلوار برای مسابقه نهایی مرگبار ظاهر شده است:

    Empire – October 2025 – The Running Man newsstand cover

    و روی جلد مخصوص مشترکین ما، تصویری تماشایی از شکار انسان وجود دارد که به طور اختصاصی برای امپایر توسط موروگیا طراحی شده است.

    Empire – October 2025 – The Running Man subscriber cover

    اما این همه‌ی ماجرا نیست! در این شماره، ما همچنین با شرور: برای خوب به سرزمین اُز بازمی‌گردیم، بازیگران و کارگردان نزول را پس از ۲۰ سال دوباره گرد هم می‌آوریم، با درام سنگین‌وزن بنی سفدی با نام ماشین له‌کننده روبه‌رو می‌شویم و با آخرین سفر خود به مسیر پاندورا، عمیق‌تر به دنیای آواتار: آتش و خاکستر سفر می‌کنیم.

    این شماره‌ای است که نباید آن را از دست بدهید – بدوید و تا پنجشنبه ۲۸ اوت که به دکه‌های روزنامه‌فروشی می‌رسد، آن را تهیه کنید. می‌توانید یک نسخه را به صورت آنلاین از اینجا پیش‌خرید کنید. دونده فراری از ۱۴ نوامبر در سینماهای بریتانیا اکران خواهد شد.

  • Hedda Trailer: Tessa Thompson Ignites Turmoil, Desire, And Vengeance In Nia DaCosta’s Comeback

    Hedda Trailer: Tessa Thompson Ignites Turmoil, Desire, And Vengeance In Nia DaCosta’s Comeback

    آثار اولیه نیا داکوستا، کارگردان، نشان از استعداد فراوان داشته است – به‌ویژه، تفسیر پرمفهوم او از Candyman، و همچنین فیلم پرشور و مفرح مارول او، The Marvels. اما فیلم جدید او، Hedda، نخستین اثر او پس از دوره‌ای طولانی دوری از پروژه‌های فرنچایز است – و به نظر می‌رسد که یک اثر بسیار قوی باشد. داکوستا نویسندگی و کارگردانی این اقتباس تازه از نمایشنامه مشهور Hedda Gabler را بر عهده داشته است، که با توجه به این تریلر، به نظر می‌رسد که با انرژی زیادی تلفیق شده و به لندن دهه 1950 منتقل شده است. این تریلر را تماشا کنید:

    این تریلری جذاب و پرهیجان است – آیا آن نمای دابل دالی که بسیار شبیه به سبک اسپایک لی است را متوجه شدید؟ داکوستا، تسا تامپسون را در نقش اصلی در اینجا به عنوان هدای مقتدر دارد، که به نظر می‌رسد در یک شب شلوغ در یک مهمانی که اسرار و توطئه‌ها در آستانه فاش شدن هستند، آشوب به پا می‌کند. تامپسون در کنار نینا هوس و ایموگن پوتس نقش‌آفرینی می‌کند. خلاصه رسمی فیلم به این صورت است: “هدا (تسا تامپسون) خود را بین رنج همیشگی یک عشق قدیمی و خفقان تدریجی زندگی فعلی‌اش محبوس می‌بیند. در طول یک شب پرتنش، تمایلات سرکوب‌شده و تنش‌های پنهان سر باز می‌کنند – و او و تمامی افراد پیرامونش را به مسیری پر پیچ و خم از دسیسه، هوس و خیانت می‌کشانند.”

    خبر خوش این است که لازم نیست مدت زیادی برای اکران Hedda صبر کنیم. این فیلم در تاریخ 22 اکتبر در سینماها اکران می‌شود و یک هفته بعد برای پخش آنلاین در Prime Video در دسترس خواهد بود. (این تاریخ 29 اکتبر است، برای آن دسته از افرادی که تقویم ندارند.) همچنین، در جشنواره فیلم لندن BFI نیز به نمایش درخواهد آمد. امیدواریم که داکوستا پس از Candyman و The Marvels به روند رو به رشد خود ادامه دهد.

  • مرد عنکبوتی: بازیگران روز جدید ورود ترامل تیل‌من ستاره جدایی را جشن می‌گیرند

    مرد عنکبوتی: بازیگران روز جدید ورود ترامل تیل‌من ستاره جدایی را جشن می‌گیرند

    مدیر میانی دلربای لومن در آستانه دریافت یک ارتقاء در ابعاد استودیو مارول است. بله، ترامل تیلمن، پس از خوشحال کردن، میخکوب کردن، و به طور کلی مسحور کردن ما با بازی نفس‌گیرش در نقش ست میلچیک در Severance، سریال نامزد امی، آماده است تا استعداد منحصربه‌فرد خود را در تابستان آینده به MCU بیاورد. طبق گزارش Variety، این بازیگر یک نقش نامعلوم در فیلم آینده Spider-Man: Brand New Day، به کارگردانی دستین دنیل کرتون، به دست آورده است.

    اگرچه هنوز مشخص نیست که تیلمن دقیقاً قرار است چه نقشی در چهارمین فیلم اسپایدی مورد انتظار کرتون بازی کند، اما می‌دانیم که این بازیگر – که اخیراً در Mission: Impossible – The Final Reckoning در نقش کاپیتان بلدسو، فرمانده کاریزماتیک زیردریایی USS Ohio، دیده شده است – به گروه بازیگران پرستاره برای بازگشت طولانی مدت تام هالند در نقش وب هد پیوسته است. تیلمن نه تنها در کنار بازیگران محبوب و تثبیت شده MCU از جمله زندایا، جیکوب باتالون، جان برنتال و مارک روفالو در فیلم کرتون ایفای نقش خواهد کرد، بلکه به مایکل ماندو در نقش اسکورپیون و همچنین سدی سینک از Stranger Things و لیزا کلن-زایاس از The Bear خواهد پیوست که نقش‌هایشان در حال حاضر در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

    با شروع فیلم‌برداری Brand New Day در گلاسکو در اوایل این ماه، همزمان با ادامه کار برادران روسو روی Avengers: Doomsday (نه، ما تیزر اخیر ددپول رایان رینولدز را فراموش نکرده‌ایم!)، شور و هیجان برای ماجراجویی بعدی پیتر پارکر – که ظاهراً به عنوان یک ماجرای خیابانی ارائه شده است – هر روز بیشتر می‌شود. و واقعاً می‌توان آن را حس کرد: با وجود این واقعیت که ما نمی‌دانیم این فیلم چگونه با پایان پاک کردن حافظه No Way Home کنار می‌آید، بازیگران جدید چه نقش‌هایی را بازی می‌کنند، یا شرور(های) اصلی در چهارمین فیلم اسپایدی چه کسانی ممکن است باشند، یک هیجان واقعی در مورد این تولید یک سال قبل از انتشار وجود دارد که احساسی تازه و هیجان‌انگیز دارد. خواهیم دید که آیا حس پیتر ما در مورد اولین تجربه کرتون با دیوارنورد به خوبی ثابت می‌شود یا خیر، زمانی که Spider-Man: Brand New Day در 31 جولای 2026 به سینماها می‌آید.

  • از بالا به پایین‌ترین سطح

    از بالا به پایین‌ترین سطح

    در حالی که سلطان موسیقی، دیوید کینگ (با بازی دنزل واشنگتن)، در حال نهایی کردن معامله‌ای برای جاودانه کردن میراث هنری خویش است، ناگهان تقاضای باج برای آزادی پسرش، تمام برنامه‌هایش را نقش بر آب می‌کند.

    تازه‌ترین اثر اسپایک لی، قبل از هر چیز، ضیافتی باشکوه است. او در نخستین فیلمی که پس از یک دهه در زادگاهش می‌سازد، به نیویورک و یار دیرینه‌اش، دنزل واشنگتن، ادای احترام می‌کند. او همچنین ارادت همیشگی‌اش به آکیرا کوروساوا را با بازسازی آزادانه‌ی فیلم نوآر «بهشت و دوزخ» محصول ۱۹۶۳ این کارگردان ژاپنی، به نمایش می‌گذارد. لی حتی با رنگ‌های آبی و نارنجی تیم محبوبش، نیویورک نیکس، به قهرمان داستانش رنگ و بویی ویژه می‌بخشد. با وجود تمام مخاطرات و لحظات دلهره‌آور این تریلر جنایی پرکشش، به نظر می‌رسد که فیلمساز از تک تک لحظات کارش لذت می‌برد.

    Highest 2 Lowest

    البته، این موضوع در ابتدا چندان واضح نیست. ما با دیوید کینگِ واشنگتن در پنت‌هاوس مجللش در بروکلین ملاقات می‌کنیم، جایی که او به همراه همسرش پم (با بازی ایلفنش هادرا) و پسر جدیش تری (با بازی آبری جوزف) در حال برنامه‌ریزی برای بزرگ‌ترین قرارداد دوران حرفه‌ای خود است. کینگ تحت فشار است و با سرعت صحبت می‌کند، گویی در حال پذیرش یک ریسک بزرگ دیگر در حرفه‌ای پر از مخاطره است. اما تنها چند ساعت بعد، یک آدم‌ربایی تمام برنامه‌های او را متوقف می‌کند، و کارآگاهان خانه‌اش را احاطه کرده و توصیه می‌کنند که باجی بپردازد که تمام دستاوردهایش را تهدید می‌کند. این آغاز، پرده‌ای به شدت پرتنش را رقم می‌زند، با کینگ و خانواده‌اش که با یک دوراهی هولناک روبرو هستند و این حس که هیچ‌چیز قرار نیست به خوبی پیش برود. این حس با اخم‌های فزاینده‌ی واشنگتن، که معمولاً خونسرد است، تشدید می‌شود. اما لی سورپرایزهایی برای رو کردن دارد.

    همانطور که معما آشکار می‌شود، او لحن فیلم را بین نوآر، اکشن، درام انتقامی و حتی چیزی شبیه به یک موزیکال تغییر می‌دهد. باید گفت که این موضوع از همان ابتدای فیلم مشخص می‌شود: لی فیلم را با یک اجرای باشکوه از آهنگ «اوه، چه روز قشنگی» بر فراز نیویورکِ تصویربرداری شده توسط متیو لیباتیک، که غرق در گرما و امید است، آغاز می‌کند. هاوارد دروسین، آهنگساز همیشگی او، یک موسیقی متن غنی و گاهی تقریباً اغراق‌آمیز خلق می‌کند، که بیشتر به یک وسترن حماسی دهه ۱۹۵۰ یا یک بلاک‌باستر برادوی شباهت دارد تا یک درام هیپ‌هاپ. این‌ها همه قبل از رسیدن به صحنه‌های اجرای واضح، رقص‌های گسترده در فضای باز یا رویارویی‌هایی است که تقریباً به یک نبرد رپ پهلو می‌زنند.

    اما این فقط ظاهر قضیه نیست؛ جوهره اصلی نیز در این فیلم وجود دارد. لی مشتاق است تا ببیند یک میراث چگونه شکل می‌گیرد، و چه چیزی باعث می‌شود که تلاش برای رسیدن به آن ارزشش را داشته باشد. تأملاتی در مورد پول خوب در مقابل پول بد، در مورد شکاف بین شهرت و احترام به خود و بین هنر و تجارت، و اینکه چگونه رسانه‌های اجتماعی ممکن است این محاسبات را تغییر دهند، وجود دارد. کینگِ واشنگتن تمام این لایه‌ها را در اجرایی به نمایش می‌گذارد که تعهد خشمگینانه و حس شوخ‌طبعی را مانند موسیقی جاز در هم می‌آمیزد. شاید نتیجه نهایی بتواند چند دقیقه‌ای را برای یک زمان‌بندی فشرده‌تر و تمرکز بیشتر از دست بدهد، اما این یک خرده‌گیری جزئی است. برداشت نهایی و غالب از فیلم «بالاترین تا پایین‌ترین» (Highest to Lowest)، از شادی محض لی در کارش و تمام امکانات باشکوهی است که او فراهم می‌کند، ناشی می‌شود.

    وقار خدشه‌ناپذیر دنزل واشنگتن، نقطه‌ی اتکایی است برای بداهه‌پردازی خیره‌کننده و پرشور در یک درام جنایی که به نوعی، با وجود تمام سختی‌هایش، به طرز غریبی نشاط‌بخش است.

  • Guy Pearce Eyes Starring Role in Danny Boyle’s Rupert Murdoch Film, Ink

    Guy Pearce Eyes Starring Role in Danny Boyle’s Rupert Murdoch Film, Ink

    دنی بویل در اوایل سال جاری با فیلم ۲۸ سال بعد به سینماها بازگشت، اثری ترسناک درباره جنبه‌ی تاریک انسان، قدرت موذیانه‌ی رسانه‌ها در شکل‌دهی به جامعه بر اساس تصویر خود و – اساساً – نقطه‌ی انحراف انسان خردمند. در همین راستا، فیلم بعدی بویل، جوهر، به ظهور روپرت مرداک، غول رسانه‌ای، در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰ می‌پردازد. به گزارش THR، گای پیرس، نامزد اسکار برای فیلم The Brutalist، در حال مذاکره برای ایفای نقش این سرمایه‌دار بسیار ثروتمند است.

    بر اساس گزارش THR، مذاکرات با پیرس، بازیگر استرالیایی، برای ایفای نقش روپرت مرداک در این فیلم ادامه دارد. جیمز گراهام فیلم‌نامه را از نمایشنامه‌ی هم‌نام خود در سال ۲۰۱۷ اقتباس کرده است. نکته‌ی قابل توجه‌تر این که جک اوکانل – که به‌یادماندنی در نقش جیمی با گرمکن ورزشی در پایان جنون‌آمیز فیلم ۲۸ سال بعد ظاهر شد – برای ایفای نقش لری لمب، سردبیر فقید The Sun (و نه، عجله داریم اضافه کنیم، بازیگر محبوب Gavin & Stacey) در نظر گرفته شده است. داستان فیلم جوهر، که فیلمبرداری آن در ماه اکتبر آغاز می‌شود، در سال ۱۹۶۹ اتفاق می‌افتد و مرداک ۳۸ ساله را دنبال می‌کند که در حال خرید نشریه‌ی زرد در حال مبارزه‌ی The Sun و استخدام لمب برای تغییر سرنوشت آن است. همان‌طور که بررسی The Guardian از نمایشنامه‌ی اصلی اشاره می‌کند، این داستان “لحظه‌ای محوری در تاریخ روزنامه‌نگاری است – زمانی که ایده‌ی مأموریت روزنامه‌های محبوب برای اطلاع‌رسانی و همچنین سرگرم کردن، به‌طور مشهوری توسط The Sun سوزانده شد.”

    جوهر برای بویل، کارگردان، اولین بازگشت به قلمروی فیلم‌های زندگینامه‌ای از زمان فیلم استیو جابز در سال ۲۰۱۵ است، فیلمی دیگر درباره‌ی یک پیشگام که جهان را به‌طور غیرقابل برگشتی تغییر داد – چه بهتر و چه بدتر. در مورد پیرس، که به نظر می‌رسد در حال حاضر رویکرد پوکمونی به همکاری‌های تیمی با نویسندگان دارد، این پروژه‌ی هیجان‌انگیز بلافاصله پس از فیلمبرداری فیلم علمی تخیلی آینده‌ی ریدلی اسکات، The Dog Stars، انجام می‌شود. ما دقیقاً نمی‌دانیم چه زمانی می‌توانیم آخرین اثر دنی بویل را ببینیم، اما بر اساس اطلاعات اندکی که تاکنون در اختیار داریم، امیدواریم که این فیلم، *اهم*، جوهر-کردنی باشد.

  • زک اسنایدر قصد دارد دوباره با بازیگران فیلم Rebel Moon در پروژه مورد علاقه خود، آخرین عکس (The Last Photograph)، همکاری کند.

    اینکه یک اثر از زک اسنایدر را اثری پرحرارت بدانیم، ممکن است کمی کلیشه‌ای به نظر برسد: اگر چیزی وجود داشته باشد که آثار این فیلمسازِ لیگ عدالت و ۳۰۰ فاقد آن نیست، آن قطعاً شور و حرارت است. با این وجود، درام جنگی آخرین عکس یک مورد خاص است، پروژه‌ای که نخستین بار در سال ۲۰۰۷ پس از موفقیت ۳۰۰ به عنوان پروژه‌ای کوچک مطرح شد و از آن زمان تا کنون پیچ و خم‌های فراوانی را تجربه کرده است. اما اکنون، به گزارش ددلاین، اسنایدر سرانجام آماده است تا آخرین عکس را جلوی دوربین ببرد — و تعدادی از همکاران ماه سرکش خود را نیز در این راه همراه خواهد داشت.

    همانطور که ددلاین گزارش داده است، استوارت مارتین و فرا فی — دن و بالیساریوس در دنیای ماه سرکش — هر دو برای بازی در فیلم اسنایدر انتخاب شده‌اند، و انتظار می‌رود که فیلمبرداری آن اواخر این ماه در ایسلند، کلمبیا و لس آنجلس آغاز شود. آخرین عکس، در مقایسه با آثار بزرگ و حماسی اسنایدر، یک اثر کوچک‌تر محسوب می‌شود — فیلمنامه‌ای از کورت جانستاد، نویسندهٔ ۳۰۰ و بلوند اتمی، و موسیقی از هانس زیمر، استیون دوئر و عمر بنیامین — و به گفتهٔ خود کارگردان، “تأملی است بر زندگی و مرگ، تجسمی از برخی از تجربیاتی که من در زندگی شخصی خود داشته‌ام و جستجویی برای کشف آن ایده‌ها از طریق تصویرسازی.”

    خلاصهٔ رسمی فیلم که توسط تهیه‌کنندگان آن ارائه شده، به این شرح است: “یک مأمور سابق DEA برای یافتن خواهرزاده و برادرزادهٔ گمشده‌اش پس از قتل وحشیانهٔ والدین دیپلماتشان، مجبور می‌شود به کوه‌های آمریکای جنوبی بازگردد. او با کمک یک عکاس جنگی الکلی و معتاد، تنها کسی که چهرهٔ قاتلان را دیده است، مصمم می‌شود تا بچه‌ها و حقیقت را پیدا کند، اما به زودی متوجه می‌شود که باید با شیاطین گذشتهٔ خود نیز روبرو شود. سفر آن‌ها به سوی ناشناخته، آن‌ها را هرچه بیشتر از تمدن دور می‌کند و تمام باورهایشان را به چالش می‌کشد، در حالی که به آرامی مرز بین واقعیت و خیال را از بین می‌برد.”

    پس از سال‌ها صرف ساختن داستان‌های شخصی در بسترهای حماسی با درجات مختلف موفقیت (به ازای هر نسخهٔ نهایی Batman v Superman: Dawn Of Justice، یک ارتش مردگان هم وجود دارد)، چشم‌انداز اسنایدر که حساسیت‌های زیبایی‌شناختی چشمگیر و سبک قصه‌گویی آزاد خود را به سمت چیزی صمیمانه‌تر و واقعی‌تر هدایت می‌کند، بسیار جذاب است. امیدواریم آخرین عکس، تصویری از زک اسنایدر در اوج خود باشد و در نهایت بهترین بخش‌های آن در اتاق تدوین گم نشود. منتظر اخبار بیشتر باشید!

  • تریلر فصل دوم Fallout: والتون گوگینز و الا پورنل در نیو وگاس، بازگشت سریال آمازون را به تصویر می‌کشند.

    تریلر فصل دوم Fallout: والتون گوگینز و الا پورنل در نیو وگاس، بازگشت سریال آمازون را به تصویر می‌کشند.

    هشدار: این نوشته (به همراه تریلر) شامل اسپویلرهایی از فصل اول فال‌اوت است.

    اگر بخواهیم موفقیت عظیم سریال فال‌اوت از پرایم ویدیو را نادیده بگیریم، بی‌انصافی کرده‌ایم. سریال لایو-اکشن اقتباسی از فرنچایز نقش‌آفرینی پسا‌آخرالزمانی بتسدا، توسط ژنو رابرتسون-دورت و گراهام واگنر ساخته شده و تنها در آوریل گذشته از این سرویس پخش شد. با این حال، در کمتر از یک هفته، آمازون دستور ساخت فصل دوم ماجراهای لوسی (با بازی الا پورنل)، ساکن والت، غول (با بازی والتون گوگینز) و دیگر بازماندگانشان را صادر کرد و قبل از اینکه حتی یک فریم از فصل 2 به طرفداران نشان داده شود، فصل 3 نیز چراغ سبز دریافت کرد. حالا، با آغاز گیمزکام در کلن، بالاخره یک تریلر برای فصل دوم فال‌اوت دریافت کرده‌ایم – و به سوی موهاوی می‌رویم! این تیزر را در زیر تماشا کنید… نیو وگاس در انتظار است!

    جاستین ثرو در نقش حاکم نیو وگاس، یعنی آقای هاوس، بزرگترین شخصیت منفی بازی! دیدن یک دث‌کلاو واقعی! و در جلو و مرکز، خود نیو وگاس! بله، ما فکر می‌کنیم فال‌اوت بازگشته است، دوستان. و پس از پایان نفس‌گیر فصل 1، کاملاً مشهود است که در فصل 2، سرعت کم نخواهد شد. به نظر می‌رسد که داستان مستقیماً به جستجوی لوسی برای پدرش (با بازی کایل مک‌لاکلن)، ماکسیموس، سرباز فراری برادری فولاد با بازی آرون موتن، و کندوکاو عمیق‌تر در گذشته غول به عنوان کوپر هاوارد، در حالی که او در زمان حال به دنبال خانواده‌اش می‌گردد، ادامه خواهد داشت. به عبارت دیگر، همه چیز تازه شروع شده است و ما از این بابت بسیار خوشحالیم.

    همچنین مویزس آریاس در نقش نورم، برادر لوسی، که در پایان فصل قبلی راز والت‌ها را کشف کرد؛ باربارا فرانسیس ترنر، با نام مستعار همسر سابق غول از دوران کوپر هاوارد؛ و کایل مک‌لاکلن در نقش هنک، پدر زره پوش لوسی، برای فصل 2 بازگشته‌اند. ما خواهیم فهمید که فصل دوم فال‌اوت چه چیزی برای همه آنها در نظر دارد، زمانی که پایان دنیا در 17 دسامبر در پرایم ویدیو ادامه پیدا کند.

  • Eddington

    Eddington

    در تابستان 2020، در اوج پاندمی، کلانتر (واکین فینیکس) شهر ادینگتون در نیومکزیکو وارد یک تقابل شدید با شهردار (پدرو پاسکال) می‌شود.

    سال 2020 سالی مصیبت‌بار بود. به نظر می‌رسد که هم یک دوره پنج ساله و هم چندین زندگی از زمانی که همه‌گیری کووید-19 جهان را به حالت تعلیق درآورد، سپری شده است، و هنوز هم می‌توان گفت که این یک ترومای جمعی است که ما به عنوان یک گونه هنوز باید با آن کنار بیاییم. تلاش‌های نه‌چندان موفقی برای پرداختن سینمایی به این رویداد محوری صورت گرفته است، اما تعداد کمی از فیلم‌ها به اندازه ادینگتون آری استر، با شجاعت با این موضوع روبه‌رو شده‌اند.

    Eddington

    چهارمین فیلم بلند استر، رویکردی متمایز برای این فیلمساز است: کمتر ترسناک از وحشت‌های صریح موروثی و میدسامر. کمتر دور از دسترس و عجیب و غریب از اودیسه ماجراجویانه بو می‌ترسد. (متاسفانه، این بار خبری از هیولاهای آلت تناسلی غول پیکر نیست.) در عوض، این یک هجویه کمدی واقع‌گرایانه اما اغراق‌آمیز است که در دوران رکود شیوع اولیه کروناویروس، در میان اختلافات و درگیری‌هایی که برانگیخت، و گسل‌های اجتماعی و فرهنگی از پیش موجودی که برملا کرد، اتفاق می‌افتد.

    هیچ کس هجو سیاسی و فرهنگی را با این میزان درک نمی‌سازد.

    واکین فینیکس در نقش جو کراس، کلانتر، رئیس پلیس شهر آرام ادینگتون در نیومکزیکو بازی می‌کند. جو شخصیتی تا حدی رقت‌انگیز است: با بی‌تفاوتی یا خصومت از سوی همسرش لوییز (اما استون) که به تئوری توطئه اعتقاد دارد و مادرش دان (دیردر اوکانل) روبرو می‌شود. او اقتدار محدودی بر دو معاون خود (لوک گریمز و مایکل وارد) دارد؛ و درست زمانی که کووید به اوج خود می‌رسد، او یک ضد ماسک سرسخت است. با این حال، استر مراقب است که با قلم‌موی بیش از حد پهن نقاشی نکند و او را به عنوان مردی عمیقاً گمراه به تصویر می‌کشد که نگران کرامت انسانی است.

    هنگامی که جو یک کمپین انتخاباتی خودجوش و ناشیانه برای شهردار شدن به راه می‌اندازد، این امر او را مستقیماً در تقابل با شهردار فعلی، تد گارسیا (پدرو پاسکال) قرار می‌دهد، که فردی چرب‌زبان و مترقی است. استر که در نیومکزیکو بزرگ شده است، داستان را با مشاهدات محلی پر می‌کند: اینکه چگونه نهادهای مختلف – کلانتری‌ها، دفتر شهردار، پوئبلوهای قبیله‌ای بومی – در کنار یکدیگر ناآرام هستند. او همچنین مشاهده می‌کند که چگونه مقررات همه‌گیری و اعتراضات Black Lives Matter اختلافات را گسترده‌تر می‌کند – یا افراد را به سمت کلاهبرداران چرب‌زبانی مانند ورنون جفرسون پیک، رهبر فرقه آستین باتلر، سوق می‌دهد. همه اینها از طریق لنز اینترنت، که با یک مرکز داده عظیم و یکپارچه که در شهر ساخته می‌شود، نمادین شده است، فقط به یک انبار باروت منتهی می‌شود. (کارگردان فیلم را “وسترن توصیف کرده است، اما اسلحه ها تلفن هستند”).

    به طور طبیعی، ادینگتون به زودی به یک مسخره‌بازی کامل تبدیل می‌شود، و حتی با وجود اینکه مطالب آشکارا تحریک‌آمیز هستند، استر همه آن را با دستی ثابت و اعتماد به نفس خیره‌کننده‌ای فیلم‌برداری می‌کند. او حتی در حالی که شخصیت‌هایش آن را از دست می‌دهند، کنترل آنچه اتفاق می‌افتد را حفظ می‌کند. همه ضربات او به هدف نمی‌خورند – پایان ممکن است برای برخی به طرز عجیبی مبهم باشد – اما هیچ کس هجو سیاسی و فرهنگی را با این میزان بینش – یا هرج و مرج – نمی‌سازد.

    خلاصه‌ای جسورانه و خنده‌دار از اینکه اکنون کجا هستیم و چگونه به اینجا رسیده‌ایم: معادل سینمایی روان‌درمانی بدوی همه‌گیری، فریادی جنون‌آمیز به درون خلا.