دسته: اخبار سینمای جهان

  • شب همیشه از راه می رسد

    لینت (با بازی ونسا کربی) که در آستانه اخراج قرار دارد، برای به دست آوردن پول نقد زیاد و نجات برادرش (با بازی زک گوتساگن) از اسارت، دست به یک ماموریت پرمخاطره و یک شبه می زند.

    ونسا کربی در جابجایی بین آثار اکشن پرفروش و درام های احساسی و چالش برانگیز، کارنامه قابل توجهی دارد. زمانی که او در حال اجرای حرکات پیچیده و نفس گیر در مجموعه فیلم های ماموریت: غیرممکن و سریع و خشن نیست (گذشته از حضور کوتاه او در MCU)، تمام وجود خود را در یک صحنه زایمان طولانی و دلخراش در تکه هایی از یک زن به نمایش می گذارد.

    به نظر می رسد شب همیشه می آید یک بازگشت عمدی به پروژه های جمع و جورتر کربی باشد، با بازیگر نقش اول در این تریلر نوآر تلخ. این فیلم به کارگردانی بنجامین کارون (اندور، تاج) بیشتر در طول یک شب در یک محله شمال غربی اقیانوس آرام رخ می دهد. لینت که از مادر غیرقابل اعتماد خود (جنیفر جیسون لی) ناامید شده است و با خطر جدا شدن از برادر ناتوان خود روبرو است، برای حفظ خانه خود به اقدامات شدید و فزاینده ای متوسل می شود.

    با این حال، آنچه که می توانست یک سفر هیجان انگیز و تکان دهنده باشد، توسط یک فیلمنامه دست و پا گیر و اغلب ساده انگارانه تضعیف می شود. وضعیت اسفناک لینت، که از رمان جنایی ویلی ولوتین اقتباس شده است، از طریق یک مونتاژ صوتی طولانی از گزارش های خبری معرفی می شود که یک پرتره ناامیدکننده از طبقه کارگر آمریکایی را ترسیم می کند. این مقدمه کوبنده باید برای توجیه شرایط سخت شخصیت اصلی فقیر ما کافی باشد، اما در عوض، داستان با مادر خودخواه و غیرقابل اعتماد او و فلاش بک هایی به دوران نوجوانی آسیب زا که او را به سمت کار جنسی سوق داد، بیشتر مبهم می شود، که همه اینها یا ناشیانه یا با ظرافت کمی انجام می شود.

    در مواقعی که این چرخش‌های روایی برای ایجاد شوک طراحی شده‌اند، نه تنها شکست می خورند، بلکه توجه را از اجرای کربی منحرف می کنند. در لحظاتی که او به پتانسیل کامل خود می رسد، بازیگر لینت را بی پروا خشن و صریح به تصویر می کشد و به او اجازه می دهد تنها نشانه هایی از آسیب پذیری را قبل از سقوط به مصیبت خطرناک بعدی نشان دهد. توانایی‌های فیزیکی به خوبی تنظیم‌شده او نیز منجر به صحنه‌های اکشن جذاب و خشنی می‌شود که آرزو می‌کنید تعداد بیشتری از آنها وجود داشته باشد. متأسفانه، مطالب نمی توانند با تعهد ستاره خود برابری کنند و این امید را به وجود می آورند که، مانند شب، نقش دیگری با این کیفیت به ناچار در انتظار است.

    حتی با وجود تقویت توسط قدرت ستاره ای تزلزل ناپذیر کربی، این تلاش گیج کننده برای تفسیر اجتماعی که در یک تریلر سخت پخته شده است، فاقد شتاب لازم برای رسیدن به صبح است.

  • فصل دوم Peacemaker

    فصل دوم Peacemaker

    وقتی کریستوفر “صلح‌طلب” اسمیت (جان سینا) جهانی موازی را می‌یابد که در آن همتایش زندگی ایده‌آل او را تجربه می‌کند، باید با گذشته دردناکش مواجه شود و درباره آینده‌اش تصمیم بگیرد.

    پخش از: اسکای

    تعداد قسمت‌های دیده شده: ۵ از ۸

    هنگامی که جیمز گان تصمیم گرفت مجموعه‌ای کامل را با محوریت صلح‌طلب، بی‌تجربه‌ترین و پرخاشگرترین عضو گروه جوخه انتحار، خلق کند، تردیدهایی قابل درک وجود داشت. اما فصل اول آن یک شگفتی بی‌ادبانه و خونین بود که ضدقهرمان دون‌پایه را در یک سفر احساسی اساسی و در نهایت دوست‌داشتنی قرار داد. بنابراین، انتظارات برای ورود نمایش به فصل دوم بالا بود، که این امر باعث می‌شود چشمگیرتر باشد که از آن‌ها پیشی گرفته است، و با تعمیق پیوند ما با کریستوفر اسمیت (جان سینا) و خانواده ناهماهنگی که پیدا کرده است، بر اساس زیربنای چشمگیر خود بنا می‌کند. تیتراژ آغازین بازسازی‌شده و همچنان خنده‌دار، فصل را در مقیاسی کوچک نشان می‌دهد: جاه‌طلبانه‌تر، پیچیده‌تر و کاملاً غیرقابل‌چشم‌پوشی.

    حتی با وجود اینکه آن‌ها به تازگی دنیا را از یک تهاجم فضایی نجات داده‌اند، افراد مطرود محبوب ما در هنگام پیوستن دوباره با مشکلاتی مواجه هستند. هاركورت (جنیفر هلند) سرسخت اما از نظر احساسی سرکوب شده توسط آماندا والر در لیست سیاه قرار گرفته است و نمی‌تواند در هیچ سازمان اطلاعاتی شغلی پیدا کند. آدبایو (دانیل بروکس) نمی‌تواند هیچ مشتری برای کسب‌وکار نوپای جاسوسی خود پیدا کند و رابطه‌اش رو به زوال است. و صلح‌طلب سینا هنوز هم در جامعه ابرقهرمانان به عنوان یک شوخی تلقی می‌شود، در حالی که احساسات او نسبت به هاركورت ظاهراً بی‌جواب مانده است. وقتی او دری را به بعدی دیگر کشف می‌کند، می‌تواند به معنای مسیری به سمت آینده‌ای خوش‌تر باشد.

    استعداد [سینا] برای کمدی فی‌البداهه همچنان چشمگیر است و هر یک از لحظات تأثیرگذار او به‌شدت احساس می‌شود.

    در این مرحله، می‌توان از این که اندکی از داستان‌سرایی چندجهانی خسته شده باشید، عذرخواهی کرد. اما گان – که هر هشت قسمت را می‌نویسد و سه قسمت را کارگردانی می‌کند – با ارائه وسوسه نهایی به شخصیت اصلی خود، بهره زیادی از این مفهوم می‌برد: چه می‌شد اگر می‌توانستید به بعدی دیگر فرار کنید که در آن بدترین اشتباهات شما هرگز رخ نداده‌اند و دیگری هر چیزی را که شما به‌شدت آرزو می‌کنید، داشته باشد؟ این معمایی است که صلح‌طلب به شکلی معمولاً آشفته اما کاملاً مرتبط با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. این همچنین انگیزه‌ای برای بهترین بازی‌های سینا تا به امروز است. او بار دیگر نقطه تعادل بین احمقانه و آسیب‌پذیر را پیدا می‌کند، استعداد او برای کمدی بداهه همچنان تماشایی است و هر یک از لحظات تأثیرگذار او به‌شدت احساس می‌شود.

    تعدادی از آن لحظات با هاركورت به اشتراک گذاشته می‌شود. او و صلح‌طلب بیش از آنچه که او آماده پذیرش آن است، شبیه به هم هستند، و رابطه در حال تحول آن‌ها – که با آشکار شدن بیشتر پیشینه او پیچیده‌تر می‌شود – ستون فقرات فصل است. هلند تعداد زیادی نت احساسی متفاوت را می‌نوازد که فراتر از ظاهر بی‌تفاوت هاركورت می‌رود، در حالی که درست در مرکز آن در مورد اکشن وحشیانه و خوش‌طراحی‌شده قرار دارد. سایر مهره‌های اصلی نیز به همان خوبی که بار اول با هم جور شدند، در کنار هم قرار می‌گیرند. فردی استروما همچنان یک لذت کمدی بدون فیلتر به عنوان ویجیلانته است، متقاعد شده است که او در موضوعاتی که چیزی در مورد آن‌ها نمی‌داند، متخصص است. اکونوموس (استیو آگی) در چندین موقعیت دشوار قرار می‌گیرد اما به‌طور مداوم از آن‌ها عبور می‌کند، در حالی که آدبایو قلب گروه است، همیشه آماده ارائه خردمندی صمیمانه است.

    برخی از اضافات جدید نیز حضور خود را به رخ می‌کشند. تیم میدوز در نقش لنگستون فلوری، مامور A.R.G.U.S – که “تنها ضعف او ترس از پرندگان است” – یک چهره برجسته و بامزه است. و ایگلی، یار عقاب سرطاس دوست‌داشتنی و توانمند صلح‌طلب، در مایکل روکر، که به جنبه عجیب‌تر و دیوانه‌وارتر سریال به عنوان رد سنت وایلد تکیه می‌کند، یک دشمن پیدا می‌کند. جسورانه می‌توان گفت مهم‌ترین تازه‌وارد در اینجا فرانک گریلو است که ریک فلگ پدرش از اپراتور ماهر در سریال انیمیشنی فرماندهان موجود به رئیس موقت A.R.G.U.S. می‌پرد. همه این‌ها به گوشت و پوست دادن به جهان DCU کمک می‌کند، که در آن صلح‌طلب به عنوان یک جواهر اولیه و غیرمنتظره پدیدار شده است.

    فصل دوم صلح‌طلب که با نقش‌آفرینی عالی جان سینا هدایت می‌شود، با ترکیبی سنجیده از قلب، جنون و عقابی که با لگد الاغ‌ها را می‌زند، سطح بالای خود را ارتقا می‌دهد.

  • Vought Rising Unveils Initial Glimpse of Superhero Attire in The Boys Prequel Show

    Vought Rising Unveils Initial Glimpse of Superhero Attire in The Boys Prequel Show


    همانطور که کرمیت قورباغه زمانی اظهار داشت: «زندگی پر از دیدارها و خداحافظی‌هاست. این قانون زندگی است.” به همین ترتیب، در همان روزی که The Boysآنتونی استار به طور احساسی با نقش هوملندر خداحافظی کرد، زیرا فیلمبرداری نقش تلویزیونی شرورانه اش به پایان می رسد، طرفداران پرشور سریال R-rated اریک کریپک نگاهی اجمالی به اتفاقات آینده دارند. بله، اوایل امروز، Amazon Prime Video تعدادی عکس از نگاه اول را برای Vought Rising، سریال پیش درآمدی که در دوران پس از جنگ جهانی دوم اتفاق می افتد، منتشر کرد. می توانید این تصاویر را در زیر مشاهده کنید:

    جنسن اکلس در نقش سرباز پسر

    الیزابت پوزی در نقش فرشته وظیفه

    میسون دای در نقش بامب سایت

    ویل هوخمان در نقش تورپیدو

    خداحافظ لباس های سوپراسپرت قرن بیست و یکم – سلام به مد های دوران طلایی! همانطور که پرتره های بالا به وضوح نشان می دهند، سریال پیش درآمد The Boys به تهیه کنندگی پل گرلونگ، به طور کامل در حال پذیرش تنظیمات دوره ای خود است. جنسن اکلس را داریم که در نقش سرباز پسر، با چشم بند و در اوج قدرت خود دیده می شود. الیزابت پوزی به عنوان فرشته وظیفه، زیبایی شناسی Darling of the Forces را به نمایش می گذارد. میسون دای در نقش بامب سایت، با ظاهری شبیه خلبان جنگنده جنگ جهانی دوم دیده می شود. و ویل هوخمان در لباس نیروی دریایی آبی سلطنتی در نقش تورپیدو ایفای نقش می کند. آیا کش، بازیگر نقش اصلی زن سریال که قبلاً اعلام شده بود، به طور قابل توجهی در این تصاویر بازیگران غایب است، اما مطمئن باشید که این ستاره، که نقش استورم فرانت او اولین آزمایش موفقیت آمیز ترکیب V فردریک ووگت بود، زمان زیادی را در این مجموعه آینده به خود اختصاص خواهد داد.

    همانطور که کریپک و گرلونگ در زمان سفارش اولیه سریال Vought Rising اشاره کردند، این پیش درآمد “یک معمای قتل پیچیده در مورد منشاء ووگت در دهه 1950، سوء استفاده های اولیه سرباز پسر و مانورهای شیطانی یک سوپ است که طرفداران او را به عنوان استورم فرانت می شناسند، اما در آن زمان با نام کلارا ووگت شناخته می شد.” اینکه دقیقاً چگونه همه عناصر پیش درآمد کنار هم قرار می گیرند، هنوز باید دید – و سریال هنوز هیچ جدول زمانی برای انتشار ندارد. اما تا زمانی که به سرباز پسر و دوستانش برسیم، هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که طرفداران The Boys می توانند منتظرش باشند. اسپین آف کالج Gen V ماه آینده برای فصل 2 باز می گردد، فصل پنجم و پایانی سریال اصلی در حال تولید است و به سمت انتشار در سال 2026 پیش می رود، و حتی یک گلچین انیمیشنی نیز در دست ساخت است. چیزهای شیطانی – به بهترین شکل!

  • Rabbit Trap Trailer: Dev Patel and Rosy McEwen Unsettle a Fairy Circle in 1970s-Era Welsh Folk Horror

    Rabbit Trap Trailer: Dev Patel and Rosy McEwen Unsettle a Fairy Circle in 1970s-Era Welsh Folk Horror

    اگر قسمت دلهره‌آور «73 یارد» از دکتر هو در سال گذشته چیزی را ثابت کرد، این است که: نباید با دایره‌های پریان سر و کار داشت. درسی که دافنه (رزی مک‌ایون) و دارسی (دِو پاتل)، زوج موسیقی‌دان در قلب فیلم ترسناک عامیانه و آینده‌ی تله خرگوش، اولین فیلم بلند برین چینی، احتمالاً آرزو می‌کنند ای کاش قبل از عزیمت به حومه‌های ولز برای کار روی آخرین آلبوم خود فرا گرفته بودند. همانطور که به‌زودی در اولین تریلر این فیلم چینی با حال و هوای دهه‌ی 70 خواهیم دید، تیلویث تگ (tylwth teg) — یا مردم پری، برای کسانی که به زبان ولزی صحبت نمی‌کنند — از برهم زدن آرامش خود چندان خشنود نیستند و یافتن صدای مناسب برای آلبوم آوانگارد جدیدشان به زودی به کوچک‌ترین دغدغه‌ی دافنه و دارسی تبدیل خواهد شد. تریلر را در زیر تماشا کنید:

    با رگه‌هایی از استاروْ اِیکر، درون زمین، و حتی کمی استودیوی صدای بربریان، به نظر می‌رسد که فیلم چینی از همه‌ی منابع الهام مناسب بهره می‌برد و از مناظر خیره‌کننده‌ی ولز — و ورود یک غریبه‌ی مشتاق (جید کروت) — برای ارائه چیزی نو به ژانری که آشکارا ادای دینی عاشقانه به آن است، استفاده می‌کند. در اینجا خلاصه‌ای از داستان جذاب آن آمده است: «دافنه (مک‌ایون) و دارسی (پاتل)، زوج نوازنده، در جستجوی الهام جدید و یک شروع تازه، به حومه‌ی ولز نقل مکان می‌کنند تا آلبوم جدید خود را تمام کنند. دارسی در حین جمع‌آوری نمونه‌های صوتی، ناخواسته صدایی مرموز را ضبط می‌کند که قبلاً توسط گوش انسان شنیده نشده است. این کشف، انرژی خلاقانه‌ی دافنه را دوباره زنده می‌کند، اما با نفوذ پژواک‌های موسیقی او به مناظر اطراف، نیروهای باستانی و بدخواه جنگلی برهم زده می‌شوند. یک روز، یک غریبه در خانه‌ی آن‌ها ظاهر می‌شود. این زوج ابتدا از این غریبه استقبال می‌کنند، غریبه‌ای که به آن‌ها کمک می‌کند تا محیط جدید خود را درک کرده و در آن راهنمایی شوند، اما شک و تردید دارسی نسبت به وسواس او افزایش می‌یابد. با سرایت حسادت و پارانویا به این خانواده‌ی نوظهور، مرز بین واقعیت و افسانه شروع به محو شدن می‌کند.»

    این غریبه که وارد زندگی دارسی و دافنه شده است، کیست؟ تجاوز آن‌ها به قلمرو تیلویث تگ چه عواقبی برایشان در پی خواهد داشت؟ و از همه مهم‌تر، آیا این زوج ضبط آلبوم خود را به پایان می‌رسانند و صحیح و سالم از ولز خارج می‌شوند؟ دوست‌داران فیلم‌های ترسناک آمریکایی در 12 سپتامبر، همزمان با اکران تله خرگوش در سینماهای ایالات متحده، پاسخ این سوالات را خواهند یافت، در حالی که ما فقط باید منتظر بمانیم — و از دایره‌های پریان دوری کنیم — تا تاریخ انتشار این فیلم در بریتانیا مشخص شود. در این میان، برای آرام کردن اعصابمان، وسوسه می‌شویم دوباره آن قسمت از بلوئی را با موضوع دایره‌ی پری تماشا کنیم…

  • ‎تاندربولتس*‎ ‎تاریخ‎ ‎انتشار‎ ‎دیزنی‎ ‎پلاس‎ ‎برای‎ ‎ماه‎ ‎اوت‎ ‎رسماً‎ ‎اعلام‎ ‎شد.

    ‎تاندربولتس*‎ ‎تاریخ‎ ‎انتشار‎ ‎دیزنی‎ ‎پلاس‎ ‎برای‎ ‎ماه‎ ‎اوت‎ ‎رسماً‎ ‎اعلام‎ ‎شد.

    با توجه به اعداد فروش نسبتاً پایین، شاید تصمیم گرفته‌اید تماشای Thunderbolts* را در سینماها از دست بدهید. فیلم وسطی سه‌گانه‌ی امسال مارول، ریسکی‌ترین تلاش آن‌ها بود – گروهی از شخصیت‌های تقریباً قهرمان که بیشتر در تلویزیون معرفی شده‌اند، در یک تیم بدون نام تجاری واقعاً قوی. جای تعجب ندارد که دیزنی به سرعت اعلام کرد که این گروه در واقع *انتقام‌جویان جدید* هستند. اما، همانطور که ممکن است شنیده باشید، فیلم فوق‌العاده است – و اگر منتظر بوده‌اید تا در دیزنی پلاس منتشر شود، شانس با شما یار است.

    این سرویس پخش آنلاین در نهایت اعلام کرد که Thunderbolts* چه زمانی قابل دسترسی خواهد بود – و تا آن موقع زمان زیادی نمانده است. این فیلم، با بازی فلورنس پیو در نقش یلنا بلووا، از ۲۷ آگوست پخش می‌شود – یعنی کمی بیش از دو هفته دیگر باید منتظر بمانید. این فیلم به کارگردانی جیک شرایر، یلنا را وادار می‌کند در کنار جان واکر با بازی وایات راسل، رد گاردین با بازی دیوید هاربر (پدرِ تقریباً مهربانش، که از بیوه سیاه به یاد دارید)، گوست با بازی هانا جان-کامِن و تسک‌مستر با بازی اولگا کوریلنکو همکاری کند. در این میان، این تیم عجیب و غریب با باکی بارنز با بازی سباستین استن و بابِ ظاهراً بی‌اهمیت با بازی لوئیس پولمن مواجه می‌شود – اگرچه، این روایت تیمی معمولی نیست که احتمالاً از، به عنوان مثال، انتقام‌جویان انتظار دارید.

    امیدواریم Thunderbolts* زمانی که به خانه‌های مردم می‌رسد، تماشاگران بیشتری را جذب کند – ببینیم آیا از ۲۷ آگوست باعث ایجاد دوباره بحث و گفتگو می‌شود یا خیر.

  • دیوید جانسون از پیاده‌روی‌های طولانی خود، علت ماندگاری خیابان رِی و آرزوهای بزرگش می‌گوید.

    دیوید جانسون از پیاده‌روی‌های طولانی خود، علت ماندگاری خیابان رِی و آرزوهای بزرگش می‌گوید.


    او یک لبخند متمایز دارد که متعلق به دیوید جانسون است: کمی خمیدگی سر، نگاهی به بالا، لب هایی که در گوشه ها به آرامی پیچ خورده اند. هم کم رو است و هم جذاب. هم صمیمی است و هم سرشار از رمز و راز. او بازیگری است که می توان روی او حساب کرد تا یک حس متفاوت و خاص را به هر نقشی که ایفا می کند، اضافه کند.

    David Jonsson – Empire Focus

    جانسون 31 ساله، بیشتر به خاطر ایفای نقش گاس شناخته شده است، یک بانکدار سرمایه گذاری از ایتون که در سریال پرطرفدار HBO به نام Industry حضور دارد. همچنین، او نقش «پسر غمگین» اهل جنوب لندن را در فیلم کمدی رمانتیک و محبوب سال 2023، Rye Lane، بازی کرده است. علاوه بر این، نقش اندی، یک هوش مصنوعی «محرک» با قلبی بزرگتر از بسیاری از انسان ها، در Alien: Romulus نیز از دیگر نقش های اوست. این شخصیت ها شاید در دستان بازیگران دیگر، بیش از حد معمولی به نظر برسند، اما جانسون با ویژگی های خاص خود، جان تازه ای به آنها می بخشد و تقریباً غیرقابل تشخیص می شوند.

    در فوریه همین امسال، تماشاگران شیفتگی خود را نشان دادند و با اهدای جایزه ستاره نوظهور بفتا از او تقدیر کردند. سخنرانی او در هنگام دریافت جایزه، ترکیبی از هوش اجتماعی درخشان و آرامش درونی را نشان داد که در گفتگوها، به جانسون توانایی فوق العاده ای برای درک افکار دیگران می بخشد. به عنوان مثال، در زمانی که ما صحبت می کنیم، او تازه از یک پرواز ترانس آتلانتیک با تاخیر بسیار زیاد پیاده شده است (مبدا دقیق مشخص نیست، اما احتمالاً صحنه فیلمبرداری یک فیلم فوق سری از فرانک اوشن است که شایعه شده است). با این حال، او به اندازه ای متمرکز است که نه تنها به سوالاتی که امپایر می پرسد پاسخ دهد، بلکه اغلب به سوالات احتمالی بعدی که ممکن است مطرح شوند نیز پاسخ می دهد.

    بدیهی است که برنامه های آینده جانسون شامل سه مورد از پرطرفدارترین نقش ها در هالیوود جوان و جذاب خواهد بود. در ماه سپتامبر، او نقش پیتر مکوریز مرموز و محوری را در The Long Walk، اقتباسی از رمان دوران جنگ ویتنام استیون کینگ، توسط فرانسیس لارنس، بازی خواهد کرد. این رمان درباره مسابقه پیاده روی است که توسط یک رژیم تمامیت خواه در آینده ای نزدیک و دیستوپیایی برگزار می شود. پس از آن، او در فیلم Scandalous، داستان کلمن دومینگو از رابطه بین سامی دیویس جونیور، هنرمند نمایشی و ستون فقرات رت پک با کیم نواک (سیدنی سوئینی) به ایفای نقش می پردازد. و سپس پروژه فرانک اوشن وجود دارد که گفته می شود جانسون در آن نقش نسخه ای از این خواننده را بازی می کند، در حالی که خود اوشن کارگردانی می کند.

    David Jonsson – Empire Focus

    ©Empire / Sylvain Homo

    با این حال، در تلاش برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد هر یک از این پروژه ها از جانسون، موفق نخواهید بود. او هنوز آن لبخند خاص را بر لب دارد – و همچنان سرشار از راز و رمز است.

    امپایر: دیوید، شما اهل کاستوم هاوس در شرق لندن هستید. آیا می دانید بازیگر مشهور دیگری که اهل کاستوم هاوس است کیست؟

    دیوید جانسون: دنی دایر؟ وای خدای من، جدی می گویی. من در دوران کودکی یک بول تریر استافوردشایر داشتم. من او را برای پیاده روی به پارکی به نام Cundy Park می بردم که بالای جاده بود و دنی دایر هم سگ خود را به آنجا می آورد و ما با هم صحبت می کردیم. او در دوران کودکی برای ما مثل یک ستاره بود، اما با همه خیلی مهربان بود. آره، او دوست داشتنی است، من عاشقش هستم.

    آیا فکر می کنید که شما دو نفر به عنوان هنرمند وجه اشتراکی دارید؟ شاید جوهره ای از کاستوم هاوس؟

    آره، احتمالاً جوهره کاستوم هاوس است. فکر می کنم وقتی از شرق لندن می آیی، جامعه ای که در آنجا وجود دارد، بر نحوه نگاهت به دنیا تأثیر می گذارد. و دنیایی که در آن زندگی می کنیم کمی دیوانه وار است، بنابراین به آن جامعه نیاز داری. نمی خواهم خیلی خودخواه به نظر برسم، اما این موضوع ریشه دار است.

    در آن روزها چه جور بچه ای بودید؟

    خیلی، خیلی خجالتی. فوق العاده خجالتی. درونگرا. من فقط واقعاً ساکت بودم. والدینم تعجب می کنند که چرا من بازیگرم. در تفکراتم درباره ساکت بودنم، فکر کرده ام: «مردم همیشه می گویند اگر بازیگر هستید، باید برونگرا باشید.» اما حقیقت این است که فکر نمی کنم هیچ ارتباطی بین این دو وجود داشته باشد. و من هنوز هم احساس می کنم یک فرد درونگرا هستم، به هر حال. اما شاید طبیعت درونگرای من بیشتر از برونگرا بودنم، به آنچه انجام می دهم شکل می دهد.

    از چه نظر؟

    خوب، فکر می کنم وقتی درونگرا هستید، سخت ترین چیز برای یادگیری این است که چگونه مکث کنید تا پردازش کنید. البته اینها تعمیم های گسترده ای هستند، اما برونگراها می توانند به سرعت ریتم را پیدا کنند و با آن پیش بروند، [در حالی که] درونگراها به چیزی فکر می کنند، اما احساس می کنند که باید صحبت کنند و چیزی بگویند. فکر می کنم آن مکث اضافی برای من، به عنوان یک بازیگر، همه چیز است. من در مورد سرعت صحبت نمی کنم، من در مورد مشاهده و فقط داشتن یک لحظه برای خودتان قبل از حرکت صحبت می کنم. من کسی هستم که دوست دارم رفتار اطرافم و مردم را مشاهده کنم و آن را درک کنم.

    David Jonsson – Empire Focus

    ©Empire / Sylvain Homo

    آیا احساس می کردید که جا افتاده اید؟

    هم بله و هم نه. به یاد دارم که گاهی اوقات احساس می کردم هیچ کس واقعاً نمی فهمد، یا احساس می کردم نمی توانم افکارم را بیان کنم. من هنوز هم این احساس را دارم (می خندد) – اما قطعاً این احساس را در کودکی داشتم. و سپس زمان های دیگری بود که احساس می کردم در مرکز یک حلقه اجتماعی هستم، از خندیدن با رفقایم لذت می برم و فوتبال بازی می کنم. من احساس نمی کردم یک بیگانه هستم، اما احساس می کردم یک فرد درونگرا هستم، که تضاد عجیبی است.

    افسانه حاکی از آن است که شما به دلیل درگیری از مدرسه اخراج شدید. آیا می دانید چه اتفاقی برای آن شخص دیگر افتاد؟

    (می خندد) خب، در واقع چند نفر بودند. به همین دلیل از مدرسه اخراج شدم، به هر حال. فکر می کنم وقتی از ایست اند می آیی، قرار است در مدرسه دعوا کنی. این فقط طبیعی است، اما من اخراج شدم زیرا، مثل اینکه، تعداد زیادی از مردم در حال جنگ بودند.

    تعداد زیادی از مردم در حال جنگ بودند و شما همه آن را شروع کردید؟

    فکر نمی کنم این کار را کرده باشم… دوست دارم بگویم که این کار را نکردم. اما، می دانید، اگر چیزی شروع شد، قطعاً آن را تمام کردم (می خندد). اما، می دانید چیست؟ صادقانه بگویم، من با بسیاری از آن افراد اهل ایست اند در ارتباط هستم و بسیار خوشحالم که بگویم همه حالشان خیلی خوب است. تعدادی از رفقایم دوست دخترهای دوست داشتنی دارند، و آنها تازه مستقر شده اند، و برخی از آنها کارهای عالی انجام می دهند. بنابراین، این واقعاً خوب است که ما از آن مرحله عبور کردیم.

    متعجبم که می شنوم با آنها در ارتباط هستید، زیرا شما در 16 سالگی به نیویورک نقل مکان کردید تا در آکادمی هنرهای دراماتیک آمریکا بورسیه بگیرید.

    خوب، آن دوره کاملاً محوری بود. فکر می کنم هر کسی که رنگین پوست است و از جایی می آید که نسبتاً فقیر است، می تواند درک کند که واقعاً عدم توانایی خرید چیزها نیست. آنقدرها این نیست، بلکه ذهنیت فقیری است که همراه آن می آید. بنابراین، برای من، رفتن به نیویورک در 16 سالگی، فقط تصور من از آنچه که حتی می توانستم در این دنیا انجام دهم را در هم شکست. و افرادی که امروز از ایست اند با آنها در ارتباط هستم، کسانی بودند که دیدند، مثلاً: «مرد، او چیزی را تجربه می کند که شاید فقط با تماس گرفتن بتوانم آن را به دست بیاورم.» تجربیات آنها واقعاً به من الهام می بخشد و آنها به من یادآوری می کنند که چه کسی هستم – و به هر حال، اگر این کار بازیگری هرگز درست از آب در نمی آمد، باز هم برمی گشتم و با آنها یک پینت می خوردم، منظورم را می فهمی؟ آنها فقط افراد من هستند.

    اولین نقش موفقیت آمیز شما نقش گاس در Industry بود، شخصیتی با پیشینه و کودکی کاملاً متفاوت از آنچه که به تازگی توصیف کردید. اکنون بیشتر از همه چه چیزی را به خاطر می آورید؟

    در واقع، چیزی که احتمالاً بیشتر در ذهنم مانده است، این است که اولین فرصت را داشتم تا از طریق دید یک شخصیت ببینم. فکر می کنم بازیگران جوان قطعاً می توانند این را تأیید کنند، جایی که شما این رویاها را در مورد اینکه شخصیت چیست دارید. نحوه صحبت کردن آنها، نحوه نگه داشتن خودشان در بدنشان، همه این نوع چیزها. سپس وارد صحنه می شوید، همه اینها از پنجره بیرون می رود و شما فقط خطوط را با تمام توان خود فریاد می زنید. اما در مورد گاس – به طور خاص، زیرا او به عنوان یک شخص بسیار متفاوت از من است – بزرگترین خاطره من این است که می خواستم چیزهایی را امتحان کنم و واقعاً قادر به این کار بودم، زیرا زمان بیشتری برای انجام یک قوس شخصیتی در تلویزیون نسبت به فیلم دارید. من هرگز نمی خواهم یک بازیگر حقه باز باشم. اینطور نیست که: «ببینید چند کارت در دست دارم!» بلکه بیشتر این است که، وقتی دیدگاهی از چیزی دارید که می دانید درست است، واقعاً رضایت بخش است که بتوانید آن را روی صفحه نمایش قرار دهید.

    Rye Lane فیلمی بسیار محبوب برای بسیاری از مردم است، به ویژه لندنی ها و افراد سیاهپوست بریتانیایی. برای شما چه معنایی دارد؟

    این اولین نقش اصلی و اولین فیلم من بود، بنابراین با علاقه و قدردانی به آن نگاه می کنم. این یک فیلم مستقل است و ما آن را با کمترین هزینه ساختیم، اما بهترین تجربه را در آن صحنه داشتیم و من واقعاً معتقدم که نحوه ساخت فیلم ها بسیار مهم است – گاهی اوقات حتی مهمتر از خود هنر، محصول. به یاد دارم، فقط اینطور به نظر می رسید که ما به صرف داشتن یک تجربه خوب، در حال ساختن چیزی خاص هستیم. گاهی اوقات شما تجربه خوبی در صحنه ندارید، و هنوز هم می تواند عالی باشد. اما برای من، اکنون، تفاوت را می دانم. Rye Lane این را به من داد، مطمئناً.

    David Jonsson – Empire Focus

    ©Empire / Sylvain Homo

    و آیا آن را در نحوه صحبت مردم درباره فیلم می بینید؟ آیا هنوز هم فیلمی است که مردم درباره آن صحبت می کنند؟

    بله، و در واقع افرادی که انتظار ندارید. منظورم این است که 100 درصد از مردم در بریتانیا این کار را می کنند، و به ویژه مردم جنوب لندن، اما یک زن سفیدپوست 60 ساله از دورست با من درباره Rye Lane صحبت کرد. و همچنین این آمریکایی جوان و باحال در نیویورک سیتی. واقعاً یکی از آن فیلم هایی است که فقط فراتر می رود. یه جورایی فراگیر!

    در حالی که به آنچه گفتید در مورد اینکه “یک بازیگر حقه باز” نیستید احترام می گذارید، آیا جزئیات اجرایی در Alien: Romulus وجود داشت که به متقاعد کردن مخاطب از ماهیت غیرانسانی و مصنوعی اندی کمک کرد؟

    هم بله و هم نه. اندی یک جواهر از یک شخصیت روی کاغذ بود، و یک جواهر از یک شخصیت برای بازی. برای من، آنچه می خوانید و سپس تفسیر می کنید… در واقع مصنوعی نبود. این پس از آن، در درک اینکه او در کانون دنیای بیگانه کجا قرار دارد، به دست آمد. اما همه چیز این است: «من این نوع رفتار را از کجا می دانم؟» و، «جالب ترین رفتار در این سناریو چیست؟» و از این نظر، من از رایانه های قدیمی الگو نمی گیرم (می خندد). همه چیز فقط زندگی واقعی و افرادی است که می شناسم یا فکر می کنم می شناسم.

    اندی یک حالت «راه اندازی مجدد» خاص دارد که کاملاً وحشتناک است. آیا این در فیلمنامه بود؟

    این همه من بودم. من آثار باستانی آفریقایی قدیمی، آثار باستانی آیینی را جستجو کردم. فقط فکر کردم: «اگر [شرکت سایه دار در دنیای فیلم] Weyland-Yutani نقص یا راه اندازی مجدد را بر اساس آثار باستانی باستانی قرار داده باشد، چگونه به نظر می رسد؟» منظورم این است که رومولوس و رموس همگی اسطوره شناسی باستانی روم هستند، از آنجا آمده است. و همچنین فده [آلوارز، کارگردان و نویسنده]، هرگز واقعاً به من نه نمی گفت، که عالی بود.

    The Long Walk با توجه به اینکه بر اساس رمانی است که استیون کینگ نوشتن آن را در اواخر دهه 1960 آغاز کرد، به طرز چشمگیری به لحظه کنونی مرتبط است. چرا فکر می کنید اینطور است؟

    وقتی در حال انجام آن بودم، می دانستم که این چیزی است که مرتبط به نظر می رسد و نوعی موازی با دنیایی که در آن زندگی می کنیم، ترسیم می کند. می دانستم که وجود دارد، اما نمی دانستم قرار است چقدر مرتبط باشد. واقعاً، واقعاً به موقع به نظر می رسد. این یک اثر مردمی است، مرد. فکر می کنم استیون کینگ می دانست که این همیشه در مورد مردم [در برابر دولت] خواهد بود، و تا زمانی که ما یک دولت داشته باشیم، این داستان همیشه مرتبط خواهد بود. فکر می کنم مردم واقعاً چیزی را احساس خواهند کرد، و این تمام چیزی است که واقعاً هنگام ساخت فیلم ها می خواهید. من همیشه می گویم، «من سیاسی نیستم، اما این اثر سیاسی است.»

    The Long Walk – exclusive

    آیا با همبازی های خود بیشتر از حد معمول در یک کار ارتباط برقرار کردید؟

    100 درصد. نه تنها ما در مجاورت نزدیک به یکدیگر بودیم، بلکه در واقع حداقل ده مایل در روز، در زیر آفتاب سوزان وینیپگ پیاده روی می کردیم. اگر چیزی وجود داشته باشد که شما را به هم نزدیک کند، آن تجربه ای مانند آن است. اما همچنین، ما واقعاً سعی کردیم با کاری که انجام می دادیم به جایی برسیم. نه به خاطر هیچ شکوه بیهوده ای، بلکه فقط به این دلیل، فکر می کنم، از آن نوع ذهنیت ارتش. وقتی مانند یک گروه برادر هستید، به طور طبیعی، وقتی واقعاً آن پیوند را احساس می کنید، فقط شروع به دیدن این می کنید که تا کجا می توانید آن را هل دهید. و برای ما، این در کار بود. این بود: «چقدر می توانیم در آن عمیق شویم؟» بنابراین من واقعاً فکر می کنم همه پسران – کوپر [هافمن]، چارلی [پلامر]، توت [نیوت]، بن [وانگ]، گرت [ورینگ]، جوردن [گونزالس] هستند و ما این هنرمندان حمایت کننده شگفت انگیز را داشتیم، که واقعاً در گرما با ما بودند و در زیر آفتاب می سوختند – همه پسران واقعاً چیزی دادند، و امیدوارم که به آنها [چیزی] پس دهد.

    مارک همیل نقش «سرگرد» را در The Long Walk بازی می کند، نوعی شخصیت اقتدار چهره ناپذیر و غیرشخصی. آیا شما او را اصلاً فراتر از سایه های خلبانی می شناختید؟

    آنها واقعاً سایه های خوبی هستند. در واقع، من اصلاً در صحنه با او صحبت نکردم. من یک کلمه هم به او نگفتم. تعدادی از پسرها این کار را کردند، زیرا، می دانید… این لوک اسکای واکر است، مرد! اما تعدادی از ما فقط این کار را نکردیم. نه به روشی بی ادبانه، فقط احساس درستی می کرد که به این واقعیت احترام بگذاریم که نوعی جدایی وجود داشت. این احتمالاً سخت ترین کاری بود که تا به حال در زندگی ام انجام داده ام، زیرا مارک همیل فقط دوست داشتنی ترین روحی است که تا به حال ملاقات کرده اید. من بعد از اتمام فیلمبرداری با او ملاقات کردم، و او فقط مرا در آغوش گرفت و شروع به تعریف داستان های هالیوودی کرد. من فقط مثل این هستم که: «هرگز متوقف نشو!» او دوست داشتنی ترین روح است و او کاملاً پدیده ای در فیلم است.

    صحنه تقریباً تک گویی، جایی که شخصیت شما پیتر در نهایت توصیف می کند که از کجا آمده است و داستان زندگی اش چیست، بسیار باورنکردنی است. چگونه برای آن آماده شدی؟

    اوه، آره. خب، من همیشه سعی می کنم آنچه را که خصوصی است، خصوصی نگه دارم، اما فکر می کنم قطعاً موازی هایی با پیت دارم. قطعاً چیزهایی دارم که ممکن است آرزو داشته باشید هرگز در زندگی برای شما اتفاق نمی افتاد. تاریک نیست، فقط این است که همه آنها را دارند، این تجربیات، و من عاشق شخصیت هایی هستم که از شما می خواهند عمیق شوید، یا حداقل قبل از اینکه وارد آنها شوید، خودتان را در نظر بگیرید. من سعی می کنم این کار را با تمام شخصیت هایم انجام دهم، اما به ویژه در مورد پیت، این همان چیزی بود.

    <img alt="David Jonsson – Empire Focus" loading="lazy" decoding="async" data-nimg="fill" sizes="(max-

  • چهارشنبه: پیش‌نمایش فصل ۲ قسمت ۲ بازگشت یک کاراکتر درگذشته و ورود لیدی گاگا را نشان می‌دهد.

    چهارشنبه: پیش‌نمایش فصل ۲ قسمت ۲ بازگشت یک کاراکتر درگذشته و ورود لیدی گاگا را نشان می‌دهد.

    رویدادهای زیادی در فصل دوم سریال ونزدی در حال وقوع است. (احتمالاً کمی زیاد.) ونزدی ادامز با بازی جنا اورتگا پس از استفاده از توانایی‌های روانی خود، از خونریزی تیره و چسبناک چشم رنج می‌برد، حکم اعدام بالای سر انید در حال تعلیق است، مورتیشیا و گومز ادامز در حال حاضر نقش بسیار برجسته‌تری در محوطه آکادمی نورمور ایفا می‌کنند، یک گروه کامل از شخصیت‌های جدید شامل مدیر جدید با بازی استیو بوشمی وجود دارد و پاگزلی یک زامبی مغزخوار را در زمین مدرسه رها کرده است. این تنها نوک کوه یخ است. اما همانطور که تریلر نیمه دوم فصل نشان می‌دهد، اتفاقات بیشتری در چهار قسمت آخر در شرف وقوع است – از جمله بازگشت چهره‌ای آشنا که طرفداران انتظار آن را ندارند.

    مدیر ویمز؟! بله، گوئندولین کریستی در قسمت بعدی برمی‌گردد، با وجود اینکه در فصل 1 فوت کرد – مدیر سابق آکادمی نورمور، به عنوان راهنمای معنوی جدید ونزدی عمل می‌کند و در رویاها به او ظاهر می‌شود. تریلر همچنین برخی از جهت‌گیری‌های داستانی در حال پیشرفت را نشان می‌دهد، با زامبی که هر چه بیشتر طعمه می‌خورد، به تدریج گوشت خود را به دست می‌آورد، یک کارناوال بزرگ “دنیای زائر” در راه است و آشوب جدیدی با عمو فستر درخشان با بازی فرد آرمیسن.

    به طور خاص، یک صدای آشنا در لحظات پایانی وجود دارد که طرفداران برای آن مشتاق خواهند بود. تایید شده است که لیدی گاگا در این فصل حضور دارد و در قسمت 1 ظاهر نشد. او در اینجا هم دیده نمی‌شود (تا جایی که ما می‌دانیم). اما به نظر می‌رسد این صدای اوست که با لحنی شوم می‌گوید: “مراقب باشید… باید تاوانی پرداخت شود.” پنجه‌ها بالا، هیولاهای کوچک! ما همچنین می‌دانیم که گاگا در حال انتشار یک تک‌آهنگ مرتبط با ونزدی با عنوان «رقص مردگان» است که طبق گزارش‌ها موزیک ویدیوی آن توسط برتون کارگردانی شده است. این دوران باشکوهی برای حضور در سمت کاملاً عجیب و غریب چیزها است. قسمت 2 از فصل 2 ونزدی از 3 سپتامبر در نتفلیکس پخش می‌شود.

  • آنتونی استار، هنرپیشه سریال The Boys، با انتشار پیامی احساسی از نقش هوملندر خداحافظی کرد و گفت: "همیشه قدردان این نقش خواهم بود".

    آنتونی استار، هنرپیشه سریال The Boys، با انتشار پیامی احساسی از نقش هوملندر خداحافظی کرد و گفت: "همیشه قدردان این نقش خواهم بود".

    این برای آنتونی استار به منزله پایان یک دوره است. این بازیگر اهل نیوزیلند بیش از شش سال است که ردای خونین هوملندر، این هیولای دیوانه را در The Boys بر تن کرده است. او الگوی سوپرمن را گرفته و به طرز تکان دهنده ای آن را به جنبه های تاریک کشانده است، نقشی که بی تردید به عنوان یکی از بزرگترین شخصیت های منفی تلویزیونی در تاریخ ثبت خواهد شد. اما با اعلام پایان سریال با فصل پنجم آتی، استار دیگر آن چکمه های قرمز را نخواهد پوشید – و پس از اتمام فیلمبرداری، خداحافظی صمیمانه ای را با این شخصیت در فضای مجازی منتشر کرد.

    او در یک پست طولانی اینستاگرامی نوشت: “من عاشق این سریال هستم. و من عاشق این شخصیت هستم. واقعاً.” “دلم برای حضور در محل کار تنگ خواهد شد، با علم به اینکه هدفمان چیست اما هرگز ندانیم که در پایان روز به کجا خواهیم رسید… فقط اینکه تفریح کنیم و از لحاظ خلاقانه بسیار ارزشمند باشد. این شخصیت پیچیده، فضا و وسعتی را فراهم آورد تا مرزها را به نحوی کشف و جابجا کنم که هرگز تصورش را هم نمی کردم، و من همواره قدردان این تجربه خواهم بود.”

    استار، هوملندر را “اوج دوران حرفه ای خود” نامید و افزود که انتظار نداشت این سریال به چنین نیروی فرهنگی عظیمی بدل شود. او نوشت: “هنگامی که شروع کردیم، نمی دانستم چه چیزی در انتظارمان است.” “این غول بی شاخ و دم از ایستگاه به راه افتاد و دیگر هرگز توقف نکرد. به جز آن مقطع همه گیری کووید. آهان، و اعتصابات. آن هم بخشی از ماجرا بود. اما به غیر از این دو مورد، هرگز از حرکت نایستاد و با جسارت جای خود را در چشم انداز تلویزیون تثبیت کرد. هیچ چیز دیگری شبیه به آن نیست. این سریال در مسیر منحصر به فرد خود پیش می رود.” استار از عوامل، اریک کریپک، خالق سریال، و طرفداران تشکر کرد. او افزود: “شما خون حیات هستید. بدون شما، ما از پس انجام این کار برنمی آمدیم.” “و طرفداران ما بی نظیر هستند. عشق جنون آمیز به شما….و عمیق ترین احترام به سلیقه شما.” می توانید متن کامل پست را در اینجا بخوانید.

    فیلمبرداری فصل پایانی The Boys تقریباً یک ماه پیش به پایان رسید – و انتظار می رود که قسمت ها در سال 2026 در دسترس قرار گیرند، پس از بازگشت قریب الوقوع اسپین آف Gen V، که پخش آن از 17 سپتامبر در Prime Video آغاز خواهد شد.

    بنابراین، سرنوشت چه چیزی را برای هوملندر رقم خواهد زد؟ آیا واقعاً راهی برای متوقف کردن او وجود دارد؟ چه تعداد از اعضای گروه The Boys در این راه متحمل آسیب خواهند شد؟ برای یافتن پاسخ های شیطانی، باید تا سال آینده صبر کنید.

  • جیمز گان اظهار داشت که نمایش قسمت آتی «حماسه سوپرمن» از دنیای دی‌سی زمان زیادی نخواهد برد.

    جیمز گان اظهار داشت که نمایش قسمت آتی «حماسه سوپرمن» از دنیای دی‌سی زمان زیادی نخواهد برد.

    فیلم Superman ساخته جیمز گان، پس از حدود یک ماه از اکران، توانسته بیش از 580 میلیون دلار در سطح جهانی (و همچنان در حال افزایش) فروش داشته باشد. با اینکه این میزان فروش یک موفقیت خیلی بزرگ نیست، اما یک پیروزی قابل توجه و آغازی قدرتمند برای DCU جدید محسوب می‌شود – و ظاهراً فصل بعدی داستان Superman در ذهن گان در حال شکل‌گیری است. ما، البته، از قبل Supergirl را داریم که برای اکران در ژوئن 2026 برنامه‌ریزی شده و فیلمبرداری آن در اوایل تابستان جاری به پایان رسید، در حالی که فیلم ترسناک متمرکز بر شخصیت شرور Batman، یعنی Clayface، مرحله بعدی تولید DC خواهد بود – اما، همانطور که گان در مراسم افتتاحیه فصل 2 Peacemaker اعلام کرد، او در حال کار جدی بر روی داستان بعدی برای کلارک کنت و همراهانش است.

    او به The Hollywood Reporter گفت: “من در حال حاضر یک طرح کلی برای داستان بعدی در چیزی که من آن را حماسه Superman می‌نامم، به پایان رسانده‌ام.” اشارات قبلی رئیس خلاق DCU نشان داده است که این یک دنباله مستقیم برای Superman نخواهد بود، بلکه پروژه‌ای گسترده‌تر با تمرکز بر این شخصیت است و اصطلاح “حماسه Superman” به خوبی از این ایده پشتیبانی می‌کند. گان در حال حاضر درک خوبی از فصل بعدی دارد. او به THR گفت: “طرح کلی تکمیل شده است، که به معنای یک طرح کلی بسیار، بسیار دقیق است، و امیدوارم خیلی زودتر از آنچه فکر می‌کنید، وارد فاز تولید شویم.” او سریعتر از یک گلوله پیش می‌رود.

    در حال حاضر، فصل 2 Peacemaker فصل رسمی بعدی در DCU است، پس از Creature Commandos و Superman. و در حالی که هنوز پیشرفت زیادی حاصل نشده است، گان تأیید کرد که چرخ‌ها همچنان در حال گردش برای سریال Amanda Waller هستند که مدت‌ها پیش معرفی شده و به سادگی Waller نام دارد. او گفت: “ما روی آن کار می‌کنیم.” “اما می‌دانید، برخی چیزها خیلی سریع پیش رفته‌اند و برخی چیزها آنقدرها هم سریع پیش نرفته‌اند، و این یکی از آن پروژه‌هایی بوده که خیلی سریع پیش نرفته است. اما من بی‌صبرانه منتظرم ویولا را در لباس‌های والرش، با آن لباس‌های گل‌دار مسخره‌اش، ببینم و کارهای خاصی انجام دهم.” نیروی ضربت X، خودتان را آماده کنید.

  • کیلیان مورفی در درام جدید استیو از نتفلیکس نقش یک مدیر مدرسه تحت فشار را ایفا می کند – تریلر را ببینید

    کیلیان مورفی در درام جدید استیو از نتفلیکس نقش یک مدیر مدرسه تحت فشار را ایفا می کند – تریلر را ببینید

    از زمان کسب جایزه اسکار کیلین مورفی برای بازی در فیلم اوپنهایمر ساخته کریستوفر نولان، تماشای مسیر بعدی او جذاب بوده است. ابتدا چیزهای کوچک مانند اینها، یک درام کم‌هزینه ایرلندی مستقل درباره رختشویخانه‌های مگدالن بود که او در آن نقش داشت. و اکنون، قبل از بازگشت به نقش تامی شلبی در فیلم پیکی بلایندرز استیون نایت و نقش جیم در دنباله ۲۸ سال بعد با عنوان معبد استخوان، مورفی در یک مطالعه شخصیت‌پردازی متمرکز و کوچک دیگر به نام استیو ایفای نقش می‌کند. این فیلم که برای نتفلیکس ساخته شده و بر اساس رمان Shy اثر مکس پورتر است، یک درام در اواسط دهه ۹۰ است که مورفی در آن نقش استیو، رئیس یک مدرسه اصلاحی در حال تقلا را بازی می‌کند. این فیلم که در طول یک روز مهم برای مدرسه اتفاق می‌افتد، بسیار سنگین به نظر می‌رسد – تریلر را می‌توانید در زیر ببینید؛

    اوه خدای من! بسیار شدید. بگذارید بگوییم که ما هیچ صحنه‌ای را در انجمن شاعران مرده به یاد نمی‌آوریم که در آن شاگردان رابین ویلیامز او را کله‌خر صدا بزنند – یا خودشان را “حرامزاده‌های کوچک جذاب” بنامند. اما دوباره، منبع الهام تجربی پورتر، که نام خود را از شخصیت نوجوان خود گرفته است، هرگز واقعاً به دنبال لحظه‌های “ای کاپیتان، کاپیتان من” نبوده است. و در استیو، که مورفی را دوباره با تیم مییلنتس، کارگردان چیزهای کوچک مانند اینها متحد می‌کند، تغییر دیدگاه از دانش‌آموز به معلم، به نظر می‌رسد که کاوشی عمیق در مورد مردی است که در تلاش است با گروهی از پسران ارتباط برقرار کند که یا هرگز شنیده نشده‌اند یا همیشه برای گوش دادن بیش از حد پر سر و صدا بوده‌اند.

    در اینجا خلاصه رسمی فیلم آمده است که تریسی اولمن و امیلی واتسون نیز در آن بازی می‌کنند: “فیلم “[استیو] یک روز مهم در زندگی استیو (مورفی)، مدیر مدرسه و دانش‌آموزانش را در یک مدرسه اصلاحی آخرین امید در دنیایی که آنها را فراموش کرده است دنبال می‌کند. در حالی که استیو برای حفظ یکپارچگی مدرسه و جلوگیری از بسته شدن قریب الوقوع آن تلاش می‌کند، با سلامت روانی خود نیز در کشمکش است. در کنار مبارزات استیو، ما با شای (جی لیکورگو) آشنا می‌شویم، یک نوجوان مشکل‌دار که بین گذشته و آنچه در پیش است گرفتار شده است، در حالی که او تلاش می‌کند شکنندگی درونی خود را با تمایل به خودتخریبی و خشونت آشتی دهد.”

    کلاس استیو در ۱۹ سپتامبر، زمانی که فیلم مییلنتس در سینماهای منتخب اکران می‌شود، و سپس در ۳ اکتبر در نتفلیکس به صورت جهانی، برگزار می‌شود. ما حضور خواهیم داشت.